پيک هفته

   

پيک نت

پيوندهای پيک بايگانی پيک

hafteh@peiknet.com

 

    hafteh@peiknet.com

 
 
پيک هفته
 
 

 

 
 

 

 

 

 

 

اشعاری برای مادران، همسران و فرزندان خاوران
سروده شميم
سروده‌ای برای دختر دشت

 

 
   



 

1)
كسی يادش می‌آيد جای بوسه ی من كجاست؟
كدام گونه؟ كدام پدر را بوسيده ام؟
چند بار؟
چه قدر اين دشت از ياد بوسه‌ها جامانده است
و چه قدر آغوش‌ها خاك آلودند
تنها مهر مانده كه بر خاك
- از رد اشكی بر گونه ی مادران -
شيار می‌كند
تا تخم انتقام
از جنگل ستاره‌ها روزي
سربرگيرد.

2)
می توانی ببينی بابا...
بخيل نباشند اگر، گل هايی كه از چشم هايت روئيده اند
دخترت كاشته اين جا
بوسه اش جامانده روزي
بر چشم‌ها و دست هايت
بابا بلند شو
با ما بگو
بخند
فرياد شو
ببين.

3)
لب هايت را از لب‌هايم كندی و كاشتي
تا از نسيم بوسه هايمان
توفان درو كني
من جاماندم‌ای مرد
تا پاسدار مرگ بگويدم:
شوهرت مرد كه مرد...
كفش هايت را هر صبح جفت می‌كنم
بندهايش را مرتب می‌بندم
بعد بر می‌دارم، توی كمد.
اين هنوز مانده است
يادگار شهيدی كه شوهر من بود
بر لب‌ها و در سينه ام
داغ بوسه هايت.

4)
دير رسيديم و زود رفتيم
يك جنگل ستاره را جامانديم
حتی از خاك هم جا مانديم
شرق‌ها شاهدند
نه روسپی وار فروختيم
نه چندان در چنته داشتيم
تنها يادتان را با افتخار
دست در دست هم نگه داشتيم
دير رسيده ايم و دوباره
می خواهيم بمانيم.

 

برای مهرگانم كه دختر دشت است

 

... خورشيد

پس خورشيد كو؟

آسمان، شب بسته بود و نديد

اين دشت، وقت ظهر

در ماه ِ ميان ِ تابستان

چه تاريك و سرد است؟

هوا

كرخت ِ سرخی  سنگين ِ مرگ را

در لای‌لای  سنگ‌ها فرياد می‌كند

خورشيد رفته بود

و فردا، صبحی نبود

مادران اما

داستان‌ها داشتند

تا تيره‌ شب را

كوتاه‌ تر كنند