پيک هفته

   

پيک نت

پيوندهای پيک بايگانی پيک

hafteh@peiknet.com

 

    hafteh@peiknet.com

 
 
پيک هفته
 
 

 

 
 

 

 

 

 


تعزيه
عاشورايی كه ميراث
فرهنگ ايرانی است

مهلت كشورهای جهان برای ارائه پرونده‌های ثبت آثار ميراث شفاهی به يونسكو جهت ثبت در فهرست آثار جهانی بزودی پايان می‌يابد.

ايران تصميم دارد نوروز را به عنوان پرونده‌ای فراملی و تعزيه را به عنوان پرونده‌ای ملی به يونسكو ارائه دهد.

خانه موسيقی نيز قصد دارد رديف موسيقی سنتی ايران را برای ثبت در فهرست ميراث هنر جهانی به يونسكو پيشنهاد كند.

حسين عليزاده، موسيقی رديفی ايران و ساز تنبور را شايسته‌ترين گزينه‌ها برای ثبت در آثار جهانی دانسته است. می‌گويد:

 قرن ها است كه روی اين موسيقی كار می‌شود و ارث و ميراثی قديمی است كه برای ما باقی مانده است. رديف موسيقی ايران در واقع انجيل موسيقی دانان ايرانی است.

دو سال قبل تاجيكستان و ازبكستان شش مقام موسيقی خود را در فهرست ميراث شفاهی و غير ملموس ثبت كردند...  درحاليكه شش مقام موسيقی آنها دربرابر موسيقی رديفی ما مانند جزوه ای در برابر كتاب است. موسيقی آنها در حد موسيقی نواحی ما هم نيست. مثلا موسيقی منطقه خراسان بسيار از آن موسيقی غنی تر است. شما از تهران به هر سمتی از ايران كه حركت كنيد با گنجينه ای از موسيقی مواجه می‌شويد. در برخی از مناطق حتی تاريخ منطقه نيز در موسيقی آنها روايت می‌شود. مانند منطقه خراسان. هر چند متاسفانه موسيقی مناطق، كم كم در حال فراموشی است و بايد برای حفظ آنها تلاش كرد.

البته ما مشكلاتی دراين زمينه داريم. مثلا همين كه ما نمی‌ توانيم ساز را در تلويزيون خود نشان دهيم يكی از مشكلات ماست. من و همكارانم كه با موسيقی دان های خارجی گفتگو می‌كنيم هميشه با تعجب آنها رو به رو می‌شويم. آنها از نشان ندادن ساز در تلويزيون ما ابراز تعجب می‌كنند. باورشان نمی‌ شود كه ما چنين مشكلاتی داريم.

موسيقی ايرانی مثل بسياری از موسيقی های دنيا با روی كار آمدن موسيقی پاپ در حال از بين رفتن است. سازها هم دچار همين معضل هستند. برای همين من فكر می‌كنم سازهای ايرانی را هم می‌توان به عنوان اثری در ميراث شفاهی و غير ملموس به اين فهرست اضافه كرد. تار ساز ملی ما است. سه تار از آن قديمی تر است. اما من اگر قرار باشد سازی را برای ثبت پيشنهاد دهم، تنبور را پيشنهاد می‌كنم.

اگر قرار باشد من سازی را به يونسكو پيشنهاد دهم حتما تنبور را انتخاب می‌كنم.
من و بسياری از موسيقی دانان و محققان روی موسيقی رديقی تحقيقاتی انجام داده ايم. اما اين ها بايد سامان دهی شوند و با توجه به روايات مختلفی كه از موسيقی رديفی ايران وجود دارد اين كار زمان می‌برد.

در قديم در اين حوزه آدم كم بود، اما خوشبختانه امروز در نسل جوان افراد خوبی داريم كه موزيكولوژی می‌دانند. هومان اسعدی، ساسان فاطمی، از آن جمله هستند. خارج از ايران هم كسانی هستند چون آقای پور جوادی در يو سی ال ای و تعدادی هم خانم هستند. در اين رشته ما كلا 15 تا 20 نفر متخصص داريم. بقيه كشورها هم همين قدر كارشناس موسيقی شناس دارند كه می‌توانند مشاوران باشند. من با عده ای از اين افراد به همراه متقدمينی چون مصطفی كمال پورتراب مشغول تئوريزه كردن موسيقی رديفی ايران برای هنرستان هستيم. خانم مينا افتاده و آقای علی بيانی نيز با ما همكاری می‌كنند، اين پروژه به صورت كتاب چاپ می‌شود. شايد برای اجلاس امسال يونسكو، ايران نتواند تمام آنچه كه صاحب نظران می‌گويند را به يونسكو ارائه داد. اما می‌توان با داشتن فهرستی از آنچه كه برای ارائه وجود دارد، در نشست‌های سال‌های بعد يونسكو پيشنهادات بهتری ارائه كرد.
ما مي‌توانيم برای سال‌های آينده برخی مظاهر فرهنگی را برای ثبت در يونسكو پيشنهاد دهيم. ما حتی مي‌توانيم فهرستی تهيه كنيم تا در صد سال آينده هم برای پيشنهاد در اين فهرست جا داشته باشيم. اما تاكيد مي‌كنم كه طرح بايد اساسی ارائه شود.