ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
  بدون خانه تکانی حکومتی ممکن نيست
تغييرسياست اتمی
 و دفع خطر حمله امريکا
 
 
 
 

 

هيچ خبر رسمی پيرامون پيام رهبر برای پوتين رئيس جمهور روسيه و يا دليل تاخير يک روزه علی لاريجانی برای سفر به مونيخ، و سرانجام؛ دستور کاری که برای اعلام آن در کنفرانس مونيخ در تهران به او داده شد منتشر نشده است. اما عليرغم اين پرده سياه سانسور، می توان حدس زد که چند برگ عقب نشينی محدود را برای بازی سياسی در مونيخ و ديدارهای بعدی به لاريجانی داده اند.

دليل تاخير يک روزه سفر او نيز بايد ادامه جدال در راس حاکميت و دير به نتيجه و تفاهم قطعی رسيدن دراين باره باشد. آنچه که مسلم بنظر می رسد آنست که لاريجانی برای گرفتن اجازه غنی سازی تا مرز 4 درصد(در واقع عقب نشينی تا 4 در صد) راهی مونيخ شد و اکنون بحث بر سر آنست که چه فرمولی برای متوقف شدن غنی سازی و آغاز مذاکرات و جلوگيری از تصويب قطعنامه ديگری در شورای امنيت – در پايان مهلت قطعنامه کنونی- پيدا شود.

گره بزرگ برای آغاز مذاکرات و همزمان شدن آن با توقف غنی سازی را بايد امريکا باز کند. يعنی تضمين بدهد که به ايران حمله نظامی نخواهد کرد و راست آزمائی های توقف غنی سازی با يک جنجال بين المللی همراه نخواهد شد. آيا امريکا چنين تضمينی را خواهد داد؟

شواهد زيادی وجود دارد که اکنون و برخلاف يکسال پيش، امريکا دست بالا را در اين مناسبات دارد و امتيازهای بسياری را برای چنين تضمينی مطالبه می کند. از امريکا خبر می رسد که رسانه های تصويری اين کشور، در اين هفته چنان يورش تبليغاتی را به جامعه آورده اند که ايرانی وحشت می کند در ادارات و مغازه ها و يا دانشگاه ها هويت خود را اعلام کند. اين تبليغات که بر مبنای کشته شدن 170 سرباز امريکائی در عراق و با سلاح های ساخت ايران تنظيم شده به گونه ايست که عملا گويا ايران جنگ با امريکا را آغاز کرده و امريکا برای پاسخ دادن به ايران تاخير کرده است! حتی همين نشانه ها نيز برای بی نتيجه ماندن سفر و مذاکرات جاری لاريجانی کافی به نظر می رسد.

آن تحولی که بتواند به يکباره ماشين جنگی امريکا عليه ايران را متوقف کند، پيش از مانورهای لاريجانی در اروپا، در درجه اول از يک بازنگری و خانه تکانی بزرگ سياسی در ايران آغاز می شود. اين خانه تکانی و تغيير سياست همه جانبه در ايران با مقاومت های بزرگی همراه است که بايد در هم شکسته شود. از جمله خنثی کردن ماشين ترور دولتی. عليرغم آنکه در اين باره در رسانه ها چيزی نوشته و يا گفته نمی شود، نوع برنامه هائی که سيمای جمهوری اسلامی طی ده روز گذشته داشته و به نوعی فضای سياسی را خواسته بگشايد، نشان ميدهد که جدال بر سر تغييرات سياسی در داخل کشور نيز درجريان است. همانگونه که سرقت امنيتی دفتر موسسه باران وابسته به محمد خاتمی را بايد روی ديگر نتايج همين نبرد پشت صحنه بر سر تغيير سياست ها و خانه تکانی دولتی و حکومتی دانست. سکه ای که روی ديگرش برنامه های هفته اخير صدا و سيماست.

لاريجانی در مصاحبه ای که پس از کنفرانس مونيخ با روزنامه "زود دويچه سايتونگ" کرد گفت:

پيشنهادهايی وجود دارد مبنی بر اينکه ما سانتريفيوژها را به گونه‌ای به کار بيندازيم که فقط اورانيوم را تا حد اندکی، مثلا تا چهار درصد غنی کند. اين می‌تواند يک نقطه شروع باشد.

ما در مذاکرات – در گذشته- با خاوير سولانا، رييس سياست خارجی اتحاديه اروپا پيشرفت‌هايی داشته‌ايم که می‌تواند دنبال شود.  ما به سلاح‌های اتمی نياز نداريم. اگر ما سلاح هسته‌يی داشته باشيم، رقابت تسليحاتی در همسايگی‌مان آغاز می‌شود.  ما آماده‌ايم درخصوص اينكه نمی‌خواهيم سلاح هسته‌يی توليد کنيم، همه‌ی ضمانت‌های قابل تصور را بدهيم.  اين تلقی وجود دارد که ما می‌خواهيم در آينده سلاح بسازيم. ما می‌توانيم اين نگرانی را رفع کنيم. می‌توانيم راه حلی را بيابيم که هر گونه سوءاستفاده از فن‌آوری هسته‌يی صلح‌آميز را برای مقاصد نظامی غيرممکن سازد.  ما در سال 2003 برای دو سال برنامه‌مان را تعليق کرديم و هيچ نتيجه ملموسی حاصل نشد. نگرانی ما همچنان بر جای خود باقی و در حال فزونی است که ما دوباره بايد فعاليت‌مان را تعليق کنيم.