ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

اصلاح طلبان، نبايد منتظر اجازه کسی معطل بمانند.
بايد شبکه ماهواره را راه اندازی کنند. اين يگانه راه حل است
مصاحبه مصطفی تاج زاده
 مردم در کوچه و خيابان
دولت را نقد می کنند
هيچ ابزار رسانه ای دراختيار منتقدان دولت نيست!
دولت هر روز يک "گاف" جديد روی دست مردم می گذارد

با رساندن توقعات خود به حداقل ها، بايد کوشيد جلوی يکدست شدن بيشتر حاکميت را گرفت. جامعه امروز نتيجه يکدست شدن حاکميت را با چشم خود می بيند. آنها که با آزادی ها مخالفت می کنند از مردم و آرمان امام فاصله گرفته‌اند و در خط براندازی حرکت می‌کنند. جامعه را نمی‌شود با اختناق اداره کرد. اختناق و انفعال دير يا زود به يک انفجار ختم می‌شود. اگر کنترل امنيتی دانشگاه ها نتيجه بخش بود، نبايد انقلاب می شد.

 
 
 
 
 

 

سايت آفتاب متن مصاحبه مشروح مصطفی تاج زاده عضو ارشد جبهه مشارکت و معاون سياسی اولين وزير کشور دولت خاتمی با صوفی جلال وندی را منتشر کرده است. با توجه به دشواری های خواندن متون طولانی و بلند از طريق اينترنت، اين مصاحبه را چنان که به اساسی ترين مطالب روز و مطرح در آن لطمه ای وارد نيآيد خلاصه کرده ايم که می خوانيد:

 

تاج زاده: در سطح کلان، ما يک رقابت جدی داريم بين اصلاح‌طلبان و اقتدارگرايان و محافظه‌کاران و در سطح جزئی‌تر در اين دوره شاهد اختلاف جدی محافظه‌کاران و اقتدارگرايان با هم هستيم که معلوم نيست بتوانند ليست مشترکی را در انتخابات ارائه کنند.

از سوی ديگر اصلاح‌طلبان پذيرفته‌اند که به دليل شرايط ويژه کشور و يکدست بودن حکومت که آن را به سود کشور ارزيابی نمی‌کنند، همه تلاش کنند با توقعات حداقلی يک ائتلاف حداکثری را شکل دهند و اميدوار هستيم که اين ائتلاف شکل گيرد و فهرست واحدی را اصلاح‌طلبان بتوانند ارائه کنند.
البته همانطور که گفتم اختلاف نسبتا جدی را بين محافظه‌کاران و اقتدارگرايان شاهد هستيم. ولی آنچه دغدغه اصلی ماست بيش از اين اختلاف اين است که با وجود يکدست شدن حکومت انتخابات آزاد و سالم برگزار شود.

اگر قرار باشد ما وارد بازی‌ای بشويم که از ابتدا داور و کمک داور تصميم خودشان را گرفتند، دو تا از بازيکنان ما کارت قرمز گرفته باشند و از بازی خارج شده باشند و همه زمين و زمان بخواهد به سود يک جناح عمل کند. طبعا وارد آن بازی نمی‌شويم مانند مجلس هفتم.
نزديک شدن اصلاح‌طلبان به آقای هاشمی هم در چارچوب همين تئوری ائتلافی صورت می‌گيرد. اصولا در جامعه متکثر اصل در انتخابات بر ائتلاف است.

خوشبختانه با اختلافی که در ميان محافظه‌کاران و اقتدارگرايان ديده می‌شود، کم‌کم عموم جامعه به اين واقعيت توجه بيشتری می‌کند که به هر حال اگر پيروزی در انتخابات را بخواهند بايد ائتلافی فهرست دهند و نامزد معرفی کنند.

از آنجا که ما اعلام کرديم که قصد ما پاسخگو کردن قدرت است و يکدست شدن حکومت را به سود کشور نمی‌بينيم، هر نيرويی که با يکدست شدن حکومت مخالف باشد ما حاضر به همکاری با او هستيم و اگر برنامه‌های حداقلی‌مان همسو باشد، می‌توانيم در انتخابات خاصی ائتلاف کنيم و به همين جهت هم حتی در بين محافظه‌کاران و اقتدارگرايان، برخی جناح‌ها را به برخی جناح‌های ديگر ترجيح می‌دهيم.

تلاش برای دو قطبی کردن قدرت به معنای فرصت فراهم کردن برای بهر‌ه‌مندی از حقوق همه شهروندان است.

- موضع اصلاح‌طلبان درباره جدال طرفداران قاليباف و احمدی‌نژاد چيست؟

تاج زاده: در مجموع اين مساله را خير می‌بينم و به صلاح کشور و اثبات کننده اين مساله که با حذف يک جناح بزرگ کشور مثل اصلاح‌طلبان اختلاف در جامعه ما برطرف نمی‌شود. يک عده می‌گفتند که با حذف اصلاح‌طلبان می‌توانند يک حکومت يکدست را مستقر کنند که ديگر بدون هيچ‌گونه اختلافی می‌توانند به خدمت‌گزاری مردم بپردازند و کار‌آمدی نظام هم بالا می‌رود.
امروز جامعه را می‌تواند در مورد هر دو ادعا قضاوت کند. يکسال است که حکومت يکدست شده، جامعه ببيند اولا اختلافات در درون محافظه‌کاران و اقتدارگرايان از بين رفته يا اينکه روز به روز گسترش پيدا می‌کند و ثانيا آيا کار‌آمدی نظام افزايش پيدا کرده يا خير؟

يادتان هست که آقای خاتمی گفت هر 9 روز يکبار برای دولت من بحران می‌ساختند.
امروز دولت نهم اين ادعا را نمی‌تواند بکند چون هيچ‌کسی ابزاری ندارد که بخواهد عليه دولت کارشکنی کند.

در واقع هر 9 روز يکبار دولت حداقل يک گاف می‌دهد و يک بحران ايجاد می‌کند و جامعه بايد انتخاب کند بين اينکه اگر اصلاح‌طلبان پيروز شوند با اينکه هر 9 روز يکبار برايشان بحران ايجاد می‌کنند، چقدر می‌توانند به کشور خدمت کنند، ضريب امنيت عمومی و ملی را بالا ببرند، امکان توسعه اقتصادی فراهم کنند، امکان آزادی‌ها و شکوفايی فرهنگی و هنری را افزايش دهند يا اينکه دولت يکدست شود و هر 9 روز يکبار حداقل يک گاف بدهد و جامعه اميدش را نسبت به آينده يا از دست بدهد يا احساس کند که چشم‌انداز روشنی برابرش نيست.

يک نکته ديگر که لازم است توضيح دهم اين است که عده‌ای می‌گويند اصلاح‌طلبان در دوره حکومت بد عمل کردند. اما توجه نمی‌کنند که بالاخره ما در طول هشت سالی که آقای خاتمی دو دوره رئيس‌جمهوری بودند در مجموع همه محوريت‌ ايشان را پذيرفته بودند و ذيل پرچم ايشان کار را دنبال می‌کردند. در حالی که يکسال از دولت يکدست شده می‌گذرد الان اختلاف آنها اوج گرفته و نشان دهنده اين است که اصلاح‌طلبان در اين زمينه خيلی خويشتن دارانه‌تر عمل کردند تا رقيبانشان که بعد از يکسال به اختلاف رسيدند.

منتها جنبه مثبت اختلاف اقتدارگراها برای جامعه اين است که بعيد می‌دانم که اينها بتوانند در درون خودشان رسما تبليغ کنند که اين اختلافات به خاطر جنگ قدرت يا دعوای بين ارزش‌ها و غرب‌گرايی يا بی‌دينی است. مجبور هستند بگويند دو تا سليقه در ما برای اداره کشور وجود دارد. يک سليقه که سمبل آن آقای قاليباف است و سليقه ديگر که سمبل آن آقای احمدی‌نژاد است.

اصلاح‌طلبان اختلاف ايجاد نکرده‌اند در درون حکومت، اين اختلاف در بين نيروها وجود دارد و به ميزانی که فضا شفاف شود، اختلافات خودش را بيشتر نشان می‌دهد که در انتخابات اين اختلافات به اوج خود می‌رسد برای اينکه هر کسی که می‌خواهد انتخاب شود و سبک، تيم و برنامه خودش را پيش ببرد.


-  در بخش‌های خبری صدا ‌و سيما اين طور القا می‌شود که در ميان اصلاح‌طلبان اختلافات بسياری وجود دارد. اما در مقابل اصولگرايان منسجم هستند،

تاج زاده: واقعيت اين است که کابوس دوم خرداد و آقای خاتمی اقتدارگرايان را هنوز رها نکرده و احساس می‌کنند که اگر اصلاح‌طلبان به صورت متحد در صحنه حاضر شوند با اينکه رسانه‌ ندارند، با اينکه صداوسيما عليه آنهاست، با اينکه تمام نهادهای دولتی و عمومی و حکومتی در اختيار اقتدارگرايان است، با وجود اين، احتمال پيروزی اصلاح‌طلبان خيلی جدی است. شما امروز نگاه کنيد بزرگان اصولگرا می‌گويند اگر ما با هم ائتلاف نکنيم ممکن است فهرست اصلاح‌طلبان ببرد. يعنی خودشان اعتراف می‌کنند که بزرگترين رقيب‌شان اصلاح‌طلبان هستند و فقط هم در برابر آنها با حفظ اتحاد بين‌خودشان می‌توانند پيروز شوند.

آنها تلاش می‌کنند بين فهرست آقای احمدی‌نژاد و آقای قاليباف اشتراک نظر ايجاد کنند با اين استدلال که اگر ما اين کار را نکنيم اصلاح‌طلبان انتخابات را می‌برند. بنابراين ضمن اينکه کار صداوسيما غيراخلاقی است. اما به نظر من بيانگر اين است که اصلاحات چه جايگاهی را در فکر و ذهن اقتدارگراها به خودش اختصاص داده است. به هر حال به آقای ضرغامی توصيه می‌کنم از سرنوشت آقای لاريجانی عبرت بگيرد و خود را بين مردم بدنام نکند. مردم انقلاب کردند برای اينکه اين نوع آزادی‌ها را به دست بياورند و به ميزانی که کسانی با اين آزادی‌ها مقابله کنند، از اهداف انقلاب دور شده‌اند. هر نامی که روی آن بگذارند، و به همان ميزان از مردم و آرمان امام فاصله گرفته‌اند و البته به نظر من در مجموع در خط براندازی حرکت می‌کنند. چون اين جامعه را نمی‌شود در ميان مدت غير ‌‌آزاد و با اختناق اداره کرد.

- اصلاح‌طلبان با مشکلات رسانه‌ای روبه‌رو هستند و در واقع در يک رقابت نابرابر حاضر می‌شوند. تاج زاده: به نظر من تنها راه حل اين مشکل ايجاد رسانه‌ جديد است. با اين وضعيت و با ترکيب اين هيات نظارت بر مطبوعات و اين دولت به ما اجازه انتشار روزنامه نمی‌دهند. بنابراين ما دير يا زود بايد شبکه ماهواره‌ای خودمان را تاسيس کنيم و مسئوليتش را هم بپذيريم و کارمان را انجام دهيم. تاکنون هم به دليل مشکلات مالی و تدارکاتی نتوانستيم اين کار را بکنيم. به محض اينکه مشکلاتمان برطرف شود اين کار را انجام خواهيم داد و منتظر اجازه کسی نخواهيم شد. اين تنها راه حل اين مشکل است. اگر ما شبکه ماهواره‌ای داشته باشيم. محافظه‌کاران حاضر می‌شوند به ما مجوز روزنامه بدهند، آزاد حرف‌هايمان را بزنيم به شرطی که شبکه ماهواره‌ای‌مان را تعطيل کنيم. 
البته، در جامعه ما برای نقد وضع موجود نياز به رسانه‌ نداريم. برای اينکه اين‌قدر مشکلات گسترده و عمومی است که به راحتی می‌شود فضای نقد را در جامعه دامن زد. ولی اگر کسی به قدرت برسد بدون رسانه نمی‌تواند کارش را ادامه دهد.

بنابراين ما با وجود اينکه از اين نظر در مضيقه هستيم و با اينکه هنوز به طور جدی نقد دولت را آغاز نکرديم، اما در جامعه به صورت جدی نقد دولت آغاز شده و فکر می‌کنيم هم به دليل اختلاف‌های درونی اقتدارگراها و هم ضعف عملکردی‌شان و هم فشارهای داخلی و بين‌المللی فضا به گونه‌ای باشد که به هرحال ما امکان سياست‌ورزی اصلاحی را تا حدود زيادی حفظ کنيم. درهر حال بايد به طور جدی به فکر رسانه‌ جديد باشيم. دولت آنقدر غير کارشناسانه عمل می‌کند و در حل مشکلات جامعه از خودش ضعف‌ نشان می‌دهد که در واقع اين نا اميدی از دولت و اينکه بتواند مشکلات کشور را حل کند روز به روز گسترش پيدا می‌کند.

ما از اين جهت با مشکل جدی مواجه نيستيم. البته يک خطر جدی وجود دارد و آن اينکه نکند جامعه يک وقت به جايی برسد که احساس کند هيچ‌کس در درون نظام قادر به حل مشکلات ايران نيست. به نظر من آن نقطه تلخی خواهد بود که خوشايند هيچ کدام از ما نيست.

رفع اين مشکل تا حدود زيادی بستگی دارد به دو عنصر که يکی بسيار استراتژيک و مهم است و آن اين است که حالا که حکومت يکدست شده فضا را در درون جامعه و همين طور در انتخابات آزاد باقی بگذارد و بتواند دموکراسی را گسترش دهد تا مردم با مشارکت کردن در مسائل، هم با مشکلات عينی‌تر روبرو شوند و هم برای حل آن بيشتر تلاش‌ کنند و مسائل را از خود بدانند. همان روندی که اصلاح‌طلبان در صدد پيمودن آن بودند. دوم اينکه حکومت يکدست تلاش کند که دست از برخوردهای باندی و جناحی و مهمتر از آن تصميمات و اقدام‌های غير کارشناسی وغير علمی بردارد و به سمت اين برود که احساس کند بالاخره حکومت است و خود را باور کند که مسئول اداره کشور است. بايد مسائل، کشور را حل کنند. اينکه فقط در رسانه‌ها طرح باشند و هر چند روز يکبار با يک حرف عجيب و غريب غير کارشناسی و غير علمی جز اينکه به مشکلات کشور بيفزايند و انتظارات را افزايش دهند و نا‌اميدی را گسترش دهند، هيچ‌ نتيجه‌ای نخواهد داد. ما هنوز کمر راست نکرديم از‌ آن جمله‌ای که اول انقلاب گفته شد که آقا بياييد تهران و زمين برای همه‌ هست. 27 سال است که داريم تاوان آن را پس می‌دهيم. بنابراين جملاتی از اين قبيل که دو فرزند کم است يا حريم 120 کيلومتری را برداريم برای تاسيس و ايجاد کارخانه‌های توليدی در محدوده تهران و . . . اين‌ها نشان می‌دهد که دولت طرح‌هايش فاقد کارشناسی است و از آن طرف هم فقط به صورت روزمره به مسائل توجه می‌کند نه به صورت استراتژيک.

به هرحال بايد توجه کنيم سال بيست و هفتم انقلاب است و نسل جوان از ما می‌پرسد کشورهايی که در دوران وقوع انقلاب اسلامی وضع‌شان به نسبت ايران عقب‌افتاده‌تر بود ولی امروز از ايران جلو افتاده‌اند. ما بايد برای اين نسل پاسخ خيلی روشن و قانع‌کننده‌ای داشته باشيم و اگر نتوانيم جامعه خوبی را در مقابل‌شان ترسيم کنيم، خسارت‌های بزرگی را بايد در آينده تحمل کنيم.

- پس از روی کار آمدن دولت نهم شاهد اعمال محدوديت‌هايی در دانشگاه‌ها هستيم. مانند انتصابی کردن روسای دانشگاه‌ها، بازنشسته‌کردن اجباری اساتيد، احضار دانشجويان به کميته‌های انضباطی و سه ستاره کردن آنها، توقيف نشريات دانشجويی و همچنين قطع ارتباط اساتيد دگرانديش از جمله آقای حجاريان با دانشگاه. اين فضا به سمتی می‌رود که عملا ارتباط اصلاح‌طلبان با دانشگاه قطع می‌شود. تاج زاده: ما در ايران بارها تجربه کرديم دانشگاه را با بگير و ببند، محدود کردن، اخراج اساتيد و . . . نمی‌شود ساکت و آرام نگه داشت، می‌توان در کوتاه مدت آرامش کرد اما اين انفعال دير يا زود به يک انفجار ختم می‌شود. اصلاحات همه هنرش اين است که جلوی هرگونه انفجار را بگيرد و اجازه دهد که جامعه قابل پيش‌بينی باشد و ثبات دائمی شود و کار پيش برود. اگر اين شيوه‌ها يعنی ايجاد محدوديت در دانشگاه و جامعه جواب داده بود به نظر من اصلا انقلاب اسلامی رخ نمی‌داد.

دانشگاه همواره يک بال اصلاحات بوده و در کنار رسانه‌ها، مرکز علم و دانش و آگاهی و تلاش بوده است. هرچند تلاش زيادی صورت می‌گيرد که دانشجويان را از اصلاح‌طلبان دور کنند ولی بايد بدانند که با اين روش‌ها نه آنها به دانشگاه نزديک می‌شوند و نه دانشگاه به آنها. من خيلی دور نمی‌بينم روزی که دوباره مطرح شود که چرا دانشجويان ما منفعل هستند و انواع گرايش‌های فکری و اختلافی و انحرافی در دانشگاه رشد می‌کند به دليل اينکه فضای دانشگاه غير سياسی می‌شود.

در مورد حذف آقای حجاريان از شواری تخصصی علوم سياسی دانشگاه تربيت مدرس نيز بايد بگويم که اين ادامه پروژه سعيد عسگر است. در شورای شهر اول آقای حجاريان فيزيکی حذف شد اينجا علمی حذف می‌شود. منتظرم ببينم آقای سعيد عسگر کی رئيس دانشگاه می‌شود!

- انتخابات خبرگان و تحرکات گروهی تحت عنوان «نخبگان حوزه و دانشگاه» در انتخابات خبرگان و قرار ندادن نام آقای هاشمی در فهرست خود ؟

تاج زاده: در وهله اول تلاش اين افراد حذف آقای هاشمی است. چون می‌دانند اگر ليست آنها هم به خبرگان برود، حتی اگر آقای هاشمی هم حذف شود بعيد می‌دانم آقای مصباح رئيس مجلس خبرگان شود. آقای مشکينی خواهد شد. هدف اصلی حذف آقای هاشمی است به ويژه آنکه در انتخاب خبرگان اصلاح‌طلبان تقريبا نامزد اختصاصی و سرشناس ندارند و هيچ‌کدام حاضر نشدند ثبت نام کنند و به نوعی تلاش کردند که دوری بگزينند و وارد اين فضا نشوند.

در هر حال فضای کلی آقای مصباح و دوستانشان حذف آقای هاشمی است تا به اين ترتيب يک گام به متمرکزتر و يکدست‌تر شدن حکومت نزديک بشوند.