ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
  سرمقاله راه توده شماره 106
حاكميت يكدست
در حلقه محاصره مردم
حاكميت برای فرار از بحران به دامن "حمله به ايران" پناه برده
 
 
 
 

 

آيا حمله نظامی به ايران، تمام دردهای بی درمان حاكميت باصطلاح يكدست كنونی در جمهوری اسلامی را درمان خواهد كرد؟ و آيا چنين حمله ای برای مردم و نان و آب، كار، آزادی و ارزانی شده و راه را برای تحقق آرزوهای مخالفان و اپوزيسيون حاكميت كنونی و يا كل نظام جمهوری اسلامی هموار خواهد ساخت؟

طرح اين دو پرسش خود به معنای آنست كه از نظر ما دو گروه و دسته از حمله به ايران استقبال می كنند و يا انتظار آن را می كشند. گروه نخست حاكميت و دولت كنونی جمهوری اسلامی است كه با گرفتن آرايش جنگی- اتمی و سپردن امور بدست فرماندهان، عملا درماندگی كامل خود در اداره كشور را می خواهد به بهانه حالت جنگی در كشور و يا حمله نظامی به ايران توجيه كند؛ و گروه دوم مخالفان و اپوزيسيونی هستند كه فكر می كنند حالا كه زور ما و مردم به حكومت نمی رسد، بگذار اين زورآزمانی از خارج تحميل شود.

حاكميت كنونی می رود تا تمام پل های پشت سر خويش را برای بازگشت از اين انديشه توطئه آميز و ضد ملی (استقبال از حمله به ايران برای توجيه خويش) ويران كند و از خود بزرگترين ويرانی تاريخی را برای ايران باقی گذارد. و گروه دوم- از چپ تا راست و از مهاجر تا حاضر در داخل كشور- كه به ظاهر غرق سكوت و انديشه است، در عمل منتظر حمله و نتيجه كار است تا سپس بعنوان مفسر رويدادهای جديد بالای منبر برود.

در اين ميان تكليف توده ای ها از روز روشن تر است: مخالفت با جنگ، مخالفت با حمله به ايران و مخالفت با سياست های توطئه آميز حاكميت. پاسخ ما به مخالفان و اپوزيسيون نيز به همين روشنی است: تكليف حكومت را مردم روشن می كنند، نه امريكا. مردمی كه هر حادثه و رويدادی نشان دهنده فاصله روز افزون آنها با حكومت و پشت كردن به آنست.

پيوستن قطره ها به هم و جاری شدن سيل چندان دور نيست! نشانه های بيم از اين سيل را، حتی در مذاكرات و سخنرانی های مجلس هفتم نيز می توان پيدا كرد. وقتی كارگر و روحانی، دانشجو و كارمند، روستائی و شهری، معلم مدرسه و استاد دانشگاه در خيزش های پراكنده خود در همين هفته های اخير، نيروهای امنيتی و انتظامی را مثل توپ فوتبال در خيابان ها به هم پاس داده اند و نيروهای ضد شورش و عصيان مردم عريان و بی پرده – و بی وقفه- در خيابان ها حضور دارند، دليل ديگری را برای حالت انفجاری جامعه بايد جستجو كرد؟

بحران در كابينه باصطلاح يكدست، در مجلس امام زمان، در راس هرم حكومتی، حتی در ميان فرماندهان نظامی در اشكال استعفا، افشاگری، اعتراض و... خود را نشان می دهد. اين بحران برخاسته از آن بحران عميق تری است كه در جامعه جريان دارد، والا آنها كه تاكنون با هم مسئله ای نداشتند. اشتباه و قطعا اشتباه بزرگی است اگر تصور شود اين بحران درون حكومتی تنها بر سر تقسيم غنائم است. خير! قبول چنين استدلالی به معنای انكار آن واقعياتی است كه در خيابان و مدرسه و كارخانه و روستا و كوچه و مسجد شاهدش هستيم. چنين استدلالی يعنی انكار گرانی، بيكاری، فقر، گرسنگی، سركوب و...
حاكميت خود وحشت زده از همين بحران، چاره را نه در عقب نشينی در برابر مردم، بلكه در كشاندن مردم به ورطه يك جنگ و سپس توجيه اين بحران بعنوان عوارض و نتايج جنگی است كه به ايران تحميل شده است. بحث توده ای ها درست همينجاست. يعنی فرصت ندادن به حكومت برای كشاندن مردم و كشور به چنين ورطه ای، و سپس حلقه زدن به دور باتلاقی كه حاكميت خود در آن افتاده و دست و پا می زند. بدين ترتيب است كه هر نوع حمله نظامی به ايران، عملا كمك به حاكميت كنونی است. اين كه از دل چنين حمله احتمالی چه چيز بيرون خواهد آمد و آنچه بيرون می آيد بهتر از وضع كنونی است يا بدتر از آن، بحث فردای پس از فاجعه است. بحث لحظه كنونی بر سر جلوگيری از چنين حمله و جنگی است.

آنچه كه كمر حكومت سپاهی و نظامی- اتمی را خواهد شكست، قبل از حمله و جنگ، بحران اقتصادی و اجتماعی داخلی است و آن ها كه اين را نمی بينند و به حمله چشم دوخته اند، شبكورهائی اند كه به طرف خورشيد حركت می كنند. حتی پا را فراتر از اين بايد گذاشت: حتی اگر نتيجه مخالفت با حمله به ايران، توليد سلاح اتمی در ايران باشد. بسيار خوب! سلاح اتمی نان و آب و كار و توليد در ايران می شود؟ اين بحران را با سلاح اتمی هم نمی توان كنترل كرد و نتيجه بحران كنونی همان خواهد بود كه بدون سلاح اتمی خواهد بود. افشای جنگ طلبی حكومت را با همين ايمان راسخ بايد در جامعه پيش برد و از هر فرصت و امكانی برای افشای آن دو گرايش كه در ابتدا اين يادداشت به آن اشاره كرديم بايد بهره گرفت. كارپايه جبهه صلح و مقاومت در برابر هر جنگ و حمله و سياست جنگی از اينجا آغاز می شود.