پيک هفته

   

پيک نت

پيوندهای پيک بايگانی پيك

hafteh@peiknet.com

 

    hafteh@peiknet.com

 

پيک هفته

در رابطه با پيک هفته


 

 

 
 
 

ابيانه
اتمی نيست، اما
حيف كه ويران شود
افسانه نگاهی

 

درپس تپه های كم ارتفاع و پيچ در پيچ، در فاصله كاشان و اصفهان بخشی از تاريخ شهرنشينی ايران دردل منطقه ای پنهان است، كه فاصله چندانی هم با نيروگان اتمی نطنز ندارد. سايه های سربازان روی ديوارها نشسته اند. خاك به قرمزی می زند. قرمز رنگ پريده. همان خاكی كه با آن قلعه "ابرقو" را بنا كرده اند. اينجا ابيانه است. شهری كه تاريخ پنج هزارساله دارد. هنوز آداب و سنت های پيش از اسلام در آن زنده است. آتشكده هائی كه به دوران هخامنشيان بنا شده اند و تا دوره ساسانيان برپا بوده اند. اين را معبد "ناهيد"  می گويد كه از ديدنی های ابيانه است. از جاده كه در كوچه پس كوچه های تنگ روستائی سرازير می شوی زنان و مردانی پشت به ديوارهای خاكی و يا در قاب ورودی خانه ها نشسته اند و چيزهائی می فروشند كه دندان گير ديدار كنندگان كنجكاو است. لواشك ، سيب خشك، سركه سيب. از شراب آن خبری نيست و يا هست اما به نگاه ما نمی آيد. چهره ها در مقايسه با مردم ديگر نقاط ايران متفاوت اند. چشم های روشن زير نور آفتاب روشن تراند و سياهی موهای زنان كه بی پروا از زير روسری های گلدار بيرون است، به شبق می ماند. پيراند، اما موی سرشان سپيد نيست! چنار در افسانه ها هزار سال عمر می كند و سرانجام خود آتش می گيرد. در ابيانه عمر چنارها چند صد ساله است اما كسی به ياد ندارد كه چنای خود آتش گرفته باشد.  شباهتی به برج های تهران ندارند، گرچه سركش تر از آنها به نظر می رسند. مردان شلوارهای مشكی گشاد به پا دارند. مثل روستاهای لرستان و مرد و زن در كنار يكديگر. از جدائی جنسی خبری نيست. يگانه زن غريبه، همان است كه پوستر نيمه پاره ای روی ديوار های گلی ابيانه هنوز با هر وزش بادی اينسو و آنسو می شود. زنی است با حجاب كه برای رفتن به مجلس خود را كانديدا كرده بود. به مجلس نرسيد، اما تا ديوارهای شهر خود را رساند. ميراث فرهنگی در دوران خاتمی جان تازه ای به ابيانه داد. موزه ای از تاريخ ابيانه برای آن ترتيب داد كه من هم رفتم و ديدم. سپيدارهای بلند شهر يادگار دوران ساسانيان نيستند، گرچه با تاريخ برابری می كنند. درهمين دوران، يعنی دوران اصلاحات، يك هتل و رستوران هم برای شهر ساخته اند كه چاره دربدری آنهائی است كه به جستجوی تاريخ و اجداد خويش به ابيانه می روند. كباب كوبيده  هتل ابيانه هيچ نشانی از غذاهای مردم محل ندارد.

از ابيانيه كه بيرون می آئی دلت می خواهد از آنچه در نطنز می گذرد هم سر در آوری. در مسير است. خودش را نمی بينی اما ضد هوائی های آماده شليك نشانه های محل و اهميت آنست. اطراف حصاری مستقرند كه تاسيسات در دل آن پنهان است. اگر نطنز را بزنند، ابيانه ای را هم باقی خواهند گذاشت يا ويرانی را تا بقايای دوران ساسانيان گسترش خواهند داد؟ هيچ توپ و تانك و ضد هوائی از ابيانه دفاع نمی كند. راستی تاريخ ما مهم تر است يا اتم؟