ابطحی- چند روز پيش رفته بودم روزنامه ی شرق؛ بر و بچه های بخش اقتصادی  گفتند كه جدای از روزنامه، وبلاگی به نام گلشهر درست كرده اند كه  به طور جمعی در آن می‌نويسند. كار جالبی است. قصد دارند درباره ی رشد اقتصاد باز و تفكرات اصلاح طلبانه در حوزه ی اقتصاد بنويسند. اگر آنان به جای اين حرف های جدی كه در روزنامه ها فراوان است، در وبلاگ خود كه سايه ی مديريت روزنامه بر آن نيست، حرفها و نظرات رسمی اقتصادی را ننويسند و حواشی ديدارها و برداشتهايشان از مديران را بنويسند تا واقعاً وبلاگ باشد خيلی پر جاذبه تر می‌شود. خبرنگاران چيزهای زيادی می‌بينند و حرفهای قشنگی برای گفتن دارند كه معمولاً به دليل خشونت چارچوب رسمی  روزنامه ها و يا به خاطر قدرت مديران با اهرم های فشار حقوقی و غير حقوقی مسائل حاشيه ای خبرنگاران به اجبار حذف می‌شود. اگر وبلاگ حاشيه ای خبرنگاران در روزنامه های مختلف و يا عكس های غير رسمی عكاسان از مسئولان فعال شود، خواندنی ترين وبلاگ ها كليد خواهد خورد. مثلاً اگر بنويسند كدام وزير خوش اخلاق است؟ با چه پذيرايی می‌كند؟ در اطاقش چه عكس هايی گذاشته است؟ مستخدمش چه نوع رفتاری دارد؟ آيا با اتكا به نوشته ی معاونينش حرف می‌زند و يا خودش بر حوزه ی كاری اش مسلط است؟ منشی اش چگونه است؟ و تا بخواهيد از اين حرف ها هست. شايد اقتصادنويسان شرق برای چنين هدفی اين وبلاگ را راه نيانداخته باشند، ولی اگر چنين نكند وبلاگ خواندنی نخواهد شد. تازشم اگر آن ها نكردند، بقيه ی خبرنگارها اين كار را بكنند، مفيد خواهد بود. البته اين را هم قبول دارم تنها مشكل اين است كه امكان دارد مديرانی كه فقط دوست دارند مردم آنان را آن طور كه خود می‌خواهند بشناسند، فشار هايی را بر خبرنگاران بی‌پناه وارد می‌كنند و اذيتشان نمايند.

در همين جلسه ی شرق بعد از اين پيشنهاد يكی گفت حداقل اثر اين كار اين است كه وزرای مربوطه و يا مسئولان روابط عمومی شان ديگر وقت مصاحبه نمی‌ دهند. واقعاً هم حق دارند؛ ولی اگر برای اين مشكل تمهيدی انديشه شود جای وبلاگ حاشيه ای خبرنگاران، حسابی خالی است. به دست اندركاران وبلاگ گلشهر كه آغازگر اين راه هستند تبريك می‌گويم.

 آخوند دوست داشتنی
از وبلاگ زنگ تفريح
(اقتصادی نويسان روزنامه شرق)

روز يكشنبه خاطره وطنخواه به همه ماها خبر داد كه قراره آقای ابطحی بياد گروه اقتصادی شرق. همه بچه ها خوشحال شدند و بيش از همه رضا زندی منتظر ديدن حاج آقا بود .  بالاخره حدود ساعت ۱۴.۳۰ روحانی خط شكن دولت خاتمی به گروه ما اومد .جو  اينقدر ساده و صميمی بود كه ماحين ديدار و شنيدن خاطره های ابطحی كار هم می‌كرديم . آخوند دوست داشتنی خاطرات جالبی برای ما تعريف كرد از جمله در مورد نوحه های سروده شيبانی ( رييس كل بانك مركزی ) . ابطحی می‌گفت ايشان متن نوحه های تازه سروده خودش را كپی می‌گرفت و به همه اهل دولت می‌داد. و تعريف كرد كه مرعشی خواهش كرده بوده شيبانی نوحه بخونه و اهل دولت سينه بزنند كه شيبانی قبول نمی‌ كنه .

مهم تر از همه اينكه رضا زندی پيشنهاد كرد با حاج آقا گفت و گو كنه  و همانجا به سبك برنامه صندلی داغ يه مصاحبه جنجالی با محمد علی خان انجام داد كه به زودی روی وبلاگ می‌خونيدش. ابطحی در مورد مسايل پدرش و برخی مسايل دولت صحبت هايی كرد كه خيلی جالب بود.