ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 
 

پاسخ شکوری راد به فرمانده کل سپاه
بدنه سپاه و بسیج
وضع مملکت را آنگونه
نمی بینند که فرماندهان می بینند

اصلاح‌طلبان دربرگیرنده بخش بزرگی از یاران و پیروان امام در دوران مبارزه با رژیم ستمشاهی و پیروزی انقلاب، رزمندگان دوران دفاع مقدس، مدیران دولت‌های جنگ، سازندگی و اصلاحات هستند. تعداد زیادی از مراجع و علمای دینی و حتی برخی از ائمه جمعه گذشته و حال، دانشگاهیان، معلمان و بخش اعظم تحصیلکردگان و هنرمندان و نیز بخش های بزرگی از سایر اقشاردر زمره، حامی یا تایید کننده آنها هستند. آنها در برابر تفکر مقابل خویش دارای پایگاه اجتماعی ‌اند. پایگاهی که به‌خصوص در دو سه سال اخیر به سبب عملکرد غیر قابل دفاع حاکمیت یکپارچه اصولگرایان بر سه قوه افزایش یافته است. دلیل واضح آن، می تواندهمین اظهارات فرمانده سپاه باشد که به‌رغم ردصلاحیت گسترده اصلاح‌طلبان همچنان نگران قدرت گرفتن آنهاست. در درون سپاه و بسیج نیز بسیاری از نیروها که اکنون قادرند دوران حاکمیت اصلاح‌طلبان بر دولت و مجلس را با امروز که اصولگرایان بر آنها حاکم هستند مقایسه کنند، وجود دارند. آنها ممکن است نتیجه این مقایسه را بر زبان نیاورند اما وجدان و ضمیرشان از نتیجه آگاه است. درانتخابات دوره هفتم ریاست جمهوری، نتیجه آرای شهرک شهیدمحلاتی و حتی یگان حفاظت بیت رهبری چه بود؟

فرمان حمایت از کاندیداهای دولتی و حاضر در حکومت (که نام رمزشان "اصولگرا" اعلام شده) از سوی فرمانده کل سپاه پاسداران با واکنش های بسیاری در هفته گذشته همراه شد. عزیزجعفری که چسب سرلشکری هنوز روی شانه هایش خشک نشده و جانشین رحیم صفوی شد تا وظیفه داخلی سپاه را رهبری و فرماندهی کند، در همین چند سخنرانی و تحلیل و فرمایشان هفته های اخیر، نشان داد که در دانش سیاسی و اجتماعی و فن بیان و مهارت دیپلماسی چند سر و گردن از رحیم صفوی کوتاه تر است. رحیم صفوی به فرمان رهبر جایش را به عزیزجعفری داد زیرا رهبر تشخیص داد خطر حمله خارجی منتفی شده و حالا خطر یورش داخلی خطر اصلی است و عزیز جعفری همان سرلشکر "خسروداد" شاه است که برای چنین شرایطی مناسب تر است. سابقه اصلاحات ستیزی او، که به دوران نخست ریاست جمهوری محمدخاتمی باز میگردد و امضاء جمع کردن او از دیگر فرماندهان سپاه برای تهدید خاتمی( که به 18 امضاء بیشتر نرسید)، پشتوانه وی برای ایستادن به جای رحیم صفوی و درکنار رهبر، در جایگاه رژه ها و مانورهای سپاه شد. سران و رهبران ضد اصلاحات – از جمله و در راس همه آنها احمد جنتی- او را در کنار سرلشکر فیروزآبادی، جفتی شایسته در حمایت و پشتیبانی از احمدی نژاد تشخیص دادند. جفتی که یکدیگر را تکمیل کردند.

درمیان پاسخ هائی که در این روزها به موضع گیری انتخاباتی فرمانده کل سپاه داده شده، شاید پاسخ "شکوری راد" را به آن دلیل که هم خود از دل سپاه بیرون آمده و هم پاسخش اشاره به اخبار و نکاتی است که یا فراموش شده و یا تاکنون مطرح نشده جالب یافته ایم. از جمله اشاره ای که او با نگاهی مثبت به بازی ها و مانورهای سیاسی که رهبر در آستانه هر انتخاباتی می کند "خر"خود و همراهان را از پل بگذراند. شکوری راد این بازی ها و مانورها را مثبت می بیند، اما واقعیت تلخ آنست که از دل همین بازی هاست که چنین فروپاشی اعتماد ملی به حاکمیت بیرون آمده است. چنان که در هر انتخاباتی بیش از انتخابات قبلی برای آوردن مردم به پای صندوق های رای و یا راهپیمائی 22 بهمن نیازمند مانورهای رنگارنگ شده‌اند. اگر نبود این فروپاشی اعتماد ملی، چه نیازی به این همه دعوت مردم به پای صندوق های رای و بازی های سیاسی بود؟ مردم هر زمان امکان انتخاب را حتی محتمل دانسته اند خود به خود به پای صندوق های رای رفته اند و نیازی به این بازیها و مانورها نبوده است. وقتی شکوری راد اشاره به انتخابات مجلس و نیاز رهبر به ضرورت حضور دو جریان می کند، بی اختیار دو جریان اصولگرائی که برای انتخابات مجلس هشتم راه انداخته اند تداعی می شود!

از این ریزه کاری ها در پاسخ شکوری راد باز هم هست که خود بخوانید و قضاوت کنید.

 
 
 
 

 

فرمانده محترم سپاه یک هفته پس از آنکه صراحتا حمایت از اصولگرایان را وظیفه سپاه و بسیج دانست ودر آن مدت انتقادهای فراوان صورت گرفته را ناشنیده گرفت و درست فردای روزی که روزنامه کیهان بر آن گفته ها نقدی نوشت و توجیه های محتمل را رد کرد، سخنان خود را پس گرفت و تصریح کرد که ورود نظامیان در عرصه رقابت های سیاسی و حمایت از یک جناح سیاسی خلاف قانون و وصیت حضرت امام است. بنابراین اکنون موضع گیری اخیر وی را می توان نظر رسمی فرمانده سپاه دانست و انتظار داشت هیچ گونه موضع مغایر آن ولو در جلسات خصوصی و همایش های درون سازمانی سپاه و بسیج ابراز نشود.
اما آیا فرمانده سپاه از منع صریح قانون و فرمایشات حضرت امام از دخالت نیروهای نظامی و مسلح در سیاست بی‌اطلاع بوده است؟ به گمان من چنین نیست. او به خوبی آنها را می‌دانسته است و آن سخنان را به‌رغم چنین آگاهی بر زبان رانده بود.بنا براین می شود احتمال داد او احساس خطر کرده و یا او را از خطری ترسانده‌ بوده اند و لذا به حکم اضطرار قصد کرده بود نیروهای سپاه و بسیج را به‌رغم آنکه می‌دانست از دخالت در سیاست منع شد‌ه‌اند وارد عرصه سیاسی کند و رقیب سیاسی کسانی را که این خطر را گوشزد کرده بودند با پشتوانه سازمان سپاه و بسیج از صحنه به در کند.

در اینجا دو سوال مطرح است:

1- آیا او مجوز لازم را برای خروج از چارچوب داشته است و آیا ممکن نیست این اتفاق دوباره رخ دهد و این نوع جهت گیری ها منجر به عمل در صحنه سیاسی شود؟
2- جدای از غیر قانونی بودن و مغایرت با فرمان و وصیت امام ، آیا تبعات این کار را سنجیده شده است؟

البته تردیدی نیست که سپاه و بسیج این امکان را دارند که با ورود در عرصه سیاسی به سرعت کار را یکسره کنند و نتیجه را به سود یک جناح رقم بزنند، به خصوص در دوران انتخابات، چه به لحاظ واریز آرای سازمانی سپاه و بسیج به حساب یک جناح و چه با ساماندهی سازوکار اخذ و شمارش آرا در صندوق‌ها آن هم در شرایط مساعدی که مجریان و ناظران انتخاباتی از همان جناح هستند. بنابراین اراده و فرمان فرمانده سپاه در صورتی که از سوی مقامات مافوق نهی و منع نشود جلوداری نخواهد داشت و جامه عمل خواهد پوشید.
نمی توان تصور کرد مقام معظم رهبری که فرمانده کل قوا نیز هستند اجازه‌‌ چنین کاری را به فرمانده سپاه داده باشند، چه، اگر ایشان تصمیم به حذف یکی از دو جناح اصلی کشور داشته باشند نیازی به اقدام سپاه نخواهد بود و به راحتی از طریق سازوکارهای سیاسی و اجرایی چنین کاری قابل انجام است. علاوه بر این، موضع‌گیری‌ها و فرمایشات قبلی ایشان همواره دلالت بر ضرورت وجود فضای سیاسی لازم برای رقابت جناح‌ها به خصوص در انتخابات بوده است تا جایی که به اعضای مجمع روحانیون مبارز در آستانه انتخابات مجلس پنجم فرمودند اگر شما نبودید من باید مانند شما را به وجود می‌آوردم یا به اعضای شورای هماهنگی گروه‌های خط امام در آستانه هفتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری فرمودند هر جناح نامزد خود را معرفی کند و هر کدام رای ‌آورد رهبری نیز حکم او را تنفیذ خواهد کرد و یا در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری وقتی شورای نگهبان نامزد اصلاح‌طلبان پیشرو را حذف کرد به شورای نگهبان دستور دادند برای حضور هرچه بیشتر مردم او را به عرصه رقابت بازگردانند.

بنابراین فرمانده سپاه به‌طور قطع فاقد حمایت مقام معظم رهبری در چنین اظهاراتی بوده است. تنها مرجعی که باقی می ماند که شاید بتواند به لحاظ سلسله مراتب فرماندهی چنین مجوزی را صادر کند رئیس ستاد فرماندهی کل قوا است که سخنان اخیر وی پس از انتقادهای صورت گرفته به فرمانده سپاه و تصریح بر منع مداخله نیروهای نظامی از موضع گیری به نفع جناح های سیاسی این احتمال را نیز از بین برده است. بنا بر این، این احتمال باقی می ماند که فرمانده سپاه خود راساً و یا با مشورت افراد نظامی یا غیرنظامی دیگر اینگونه موضع‌گیری کرده و سخن گفته باشد که در این صورت لازم است جمعاً مورد بازخواست قرار گرفته و پاسخگوی عمل خود باشند زیرا این احتمال وجود دارد که آنچه بیان شده است نمودی از یک جریان فکری و تحلیلی باشد که در برخی از رده های فرماندهی سپاه شکل گرفته ودر شرایط کنونی و به دنبال رد صلاحیت های گسترده نامزد های اصلاح طلبان در انتخابات توسط هیات نظارت شورای نگهبان فرصت را مناسب یافته و بروز یافته است .

از یاد نرفته است که در هنگام انتخابات دوره هفتم ریاست جمهوری برخی از فرماندهان سپاه و بسیج با استناد به سخنرانی مقام معظم رهبری که تحت عنوان" نقش خواص در رخداد عاشورا" صورت گرفته بود جانبداری از یکی از نامزدها را مجاز می‌شمردند و این در حالی بود که معظم‌له صراحتاً در دیدار اعضای شورای هماهنگی گروه‌های خط امام گفته بودند حتی پس از انتخابات هم کسی نخواهد فهمید من به چه کسی رای داده‌ام.

اما در مورد تبعات این موضع‌گیری فرمانده سپاه، آیا به درستی اندیشیده شده است؟ بعید می‌دانم چنین باشد. فرمانده محترم سپاه به سبب موقعیت شغلی خویش احتمالا ًبا توده مردم سروکار ندارد و بیشتر وقتش را در هاله‌یی از اطرافیان برگزیده و همفکر سپری می‌کند. جناح اصلاحات و اصلاح‌طلبان ممکن است قابل حذف از قدرت باشند اما از جامعه قابل حذف نیستند. تفکر اصلاحات اکنون بسیار قوی‌تر از تفکر مقابل خویش دارای پایگاه اجتماعی ‌است. پایگاهی که به‌خصوص در دو سه سال اخیر به سبب عملکرد غیر قابل دفاع حاکمیت یکپارچه اصولگرایان بر سه قوه افزایش یافته است. دلیل واضح آن، می تواندهمین اظهارات فرمانده محترم سپاه باشد که به‌رغم ردصلاحیت گسترده اصلاح‌طلبان همچنان نگران قدرت گرفتن آنهاست.

فرمانده محترم سپاه باید بداند هیچ بخشی از جامعه اکنون خالی از تفکر اصلاح‌طلبی یا حضور اصلاح‌طلبان نیست. تنها بخش های فوقانی هرم قدرت توسط اصولگرایان اشغال شده است و هرچه به قاعده هرم نزدیک‌تر شویم درصد اصلاح‌طلبان افزایش می‌یابد. در درون سپاه و بسیج نیز بسیاری از نیروها که اکنون قادرند دوران حاکمیت اصلاح‌طلبان بر دولت و مجلس را با امروز که اصولگرایان بر آنها حاکم هستند مقایسه کنند، وجود دارند. آنها ممکن است نتیجه این مقایسه را بر زبان نیاورند اما وجدان و ضمیرشان از نتیجه آگاه است. مگر فرمانده محترم سپاه فراموش کرده است علی ‌رغم حجم تبلیغات گسترده ای که در انتخابات هفتمین دوره ریاست‌جمهوری در زمینه ضرورت حمایت از کاندیدای رقیب اصلاح‌طلبان دربین نیروهای سپاه و بسیج وجود داشت و نماینده ولی فقیه در سپاه رسماً و کتباً بخشنامه نمود که حمایت از کاندیدای جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین که رقیب آقای خاتمی بود منعی ندارد نتیجه آرای شهرک شهیدمحلاتی و حتی یگان حفاظت بیت رهبری چه بود؟
اکنون در چنین وضعیتی، این‌گونه موضع‌گیری کردن چه بر سر سازمان سپاه و بسیج می‌آورد و چه اندازه می‌تواند توان سپاه را برای مقابله با دشمنانی که کیان آب و خاک و کلیت این نظام را هدف گرفته‌اند تضعیف نماید.

اصلاح‌طلبان دربرگیرنده بخش بزرگی از یاران و پیروان امام در دوران مبارزه با رژیم ستمشاهی و پیروزی انقلاب، رزمندگان دوران دفاع مقدس، مدیران دولت‌های جنگ، سازندگی و اصلاحات هستند. تعداد زیادی از مراجع و علمای دینی و حتی برخی از ائمه جمعه گذشته و حال، دانشگاهیان، معلمان و بخش اعظم تحصیلکردگان و هنرمندان و نیز بخش های بزرگی از سایر اقشاردر زمره، حامی یا تایید کننده آنها هستند. قرار دادن سپاه و بسیج در مقابل این مجموعه بزرگ، هرگز کار عاقلانه و درستی نیست. چه نیازی است که سپاه خود را وارد این معرکه کند.

شایسته آن است که فرمانده محترم سپاه در همه حال، هر گونه ورود به عرصه سیاسی را بخصوص در انتخابات تا زمانی که لباس نظامی بر تن دارد و بر نظامیان فرمان می‌راند واگذارد تا هم قانون رعایت شده باشد و هم رهنمودهای جاودانه حضرت امام زیر پا گذاشته نشود.(برگرفته از وبلاگ شکوری راد)