ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
  نگاهی به مصاحبه مطبوعاتی کاظم دارابی در تهران
عضويت در چه تشکيلاتی
مهم تر از وزارت خارجه و مجلس؟
 
 
 
 

 

تمام خبرگزاری های داخلی و خبرگزاری های مهم خارجی روز گذشته از بازگشت "کاظم دارابی" از اعضای شورای طراحی و اجرای ترور دسته جمعی رهبران و فعالان کُرد ايران در رستوران "ميکونوس" برلين پايتخت آلمان خبر دادند.

اين که در چه معامله سياسی، اقتصادی و يا امنيتی کاظم دارابی از زندان آلمان به ايران فرستاده شد، با اهميت هست، اما نه به اهميت نحوه بازگشت او به ايران و استقبال رسمی که از او به عمل آمد. البته در اين ميان مصاحبه مطبوعاتی خود او نيز بسيار افشاگر بود.

 

رابط و واسطه اين معامله علاء الدين بروجردی رئيس کميسيون امنيت و سياست خارجی مجلس هفتم بود که خود از چهره های امنيتی و برای دورانی نيز معاون وزارت خارجه جمهوری اسلامی بود. کسی که بلافاصله پس از تشکيل  مجلس هفتم در راس کميسيون امنيت و سياست خارجی مجلس قرار گرفت و در اولين ملاقات با خاتمی که هنوز رئيس جمهور بود تند ترين انتقاد را از او بخاطر پاکسازی وزارت اطلاعات از عوامل قتل های زنجيره ای و انتشار بيانيه  "کشف غده سرطانی" از سوی وزارت اطلاعات و امنيت کرد.

در پای پلکان هواپيما، معاون وزارت خارجه از دارابی استقبال کرد و سپس دارابی در يک مصاحبه مطبوعاتی گفت: من عضو هيچ تشکيلاتی نبودم و دادگاه نيز نتوانست ثابت کند که من در ترور ميکونوس نقش داشتم!

هيچ خبرنگاری از دارابی نپرسيد که منظورش از تشکيلات چيست؟ و چه تشکيلاتی مهم تر و وسيع تر از وزارت خارجه جمهوری اسلامی که معاون آن به استقبال دارابی رفت و مجلس يک مملکت که رئيس کميسيون امنيت و سياست خارجی اش واسط انتقال دارابی از آلمان به تهران بود؟ دارابی در مصاحبه اش گفت که هنگام واقعه ترور دانشجو و مشغول تحصیل بوده است. واقعا برای بازگشت یک دانشجوی از زندان آزاد شده چنین استقبالی می شود؟

بنابراين، بحث نه بر سر يک گروه چند نفره ايرانی- لبنانی برای اجرای ترور و فرار از آلمان، بلکه بحث بر سر يک ترور حکومتی است. دارابی در همين مصاحبه گفت که بزودی يک کتاب درباره ماجرای محاکمه خود به زبان آلمانی منتشر خواهد کرد و در آن حرف هايش را خواهد زد، چرا که 15 سال زندگی اش تلف شده است! بحثی از زندگی آنها که در ترور ميکونوس کشته شدند، در اين مصاحبه مطرح نشد! دارابی گفت که همسرش لبنانی است و به همين دليل هم عربی بلد است و هم لهجه اش کمی فارسی- عربی است. اما نگفت آن گروه لبنانی که در ترور دست داشتند کجا هستند و چه ارتباطی با آنها داشته است. بويژه "سید جمال الدین جهرمی" کسی که مسلسل دراختیار داشت و قربانیان را در رستوران میکونوس به رگبار بست و پس از ترور گفته می شود به کمک سفارت که در آن زمان حسين موسويان ( کسی که حالا احمدی نژاد جاسوس اتمی اش معرفی کرده) در راس آن بود خود را به ايران رساند.

دارابی گفت که در زمان ترور دانشجوئی بوده در جمع دانشجويان ديگر ايرانی در آلمان! بيش از اين چيزی نگفت تا از ريل خارج نشود و لطمه‌ای به آن روابطی که آزادی او را موجب شد وارد نيآورد. از رابطه خود با "رائل" لبنانی که تیر خلاص در رستوران میکونوس به قربانیان زد نیز سخنی نگفت.

چه نقشی برعهده اش خواهند گذاشت و يا بی نقش رهايش خواهند کرد و يا...؟ معلوم نيست زيرا جامعه و حاکميت در غليان اند. شايد به موسويان ديگری تبديل شد و شايد هم رفت به سپاه قدس. شايد محسنی اژه ای برد کنار دست خودش و يا مانند سیدجمال الدین جهرمی که فامیلش را عوض  کرد به "سیدجمال الدین شریف" و شد نماینده مجلس هفتم، او هم فامیل دیگری برایش دست و پا شد و در مجلس هشتم  نماينده شد! و شايد هم مهره ای شد سوخته، چرا که هميشه اين نوع افراد در بازگشت به کشورهايشان زير علامت سئوال حکومتی هستند که در خدمت آن بوده اند. يعنی زير علامت سئوال و شک بدليل سالهائی که از او خبری نداشته اند و ارتباط های جديدی که ممکن است در دوران زندان و يا اسارت با عوامل اطلاعاتی دولت آن کشور برقرار کرده باشند. سرنوشت اين نوع افراد با سرنوشت امثال "عبدخدائی" عامل ترور ناتمام دکتر فاطمی وزیر خارجه کابینه دکتر مصدق که تا انقلاب 57 در زندان شاه ماند تفاوت دارد. زيرا دومی از زندان افتادن به دامن حکومت بعدی و شد رهبر فدائيان اسلام. اما اولی از دل زندان 15 ساله يک کشور بيگانه با دولتی بر سرکار به ايران بازگشته است.