ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
  محمد خاتمی:
نماينده ويژه خدا نداريم
حکومت بايد به اراده مردم باشد
 
 
 
 

 

اعضای شورای مرکزی حزب همبستگی با محمد خاتمی ديدار کردند. در ايران ديدار خاتمی با اشاره به شرايط يکه تازانه قدرت در کشور گفت:

حکومت با اراده مردم بايد باشد نه اينكه كسانی نماينده ويژه خدا باشند و به هر قيمتی بخواهند حكومت كنند. در مقابل، ديدی هست كه در تاريخ وجود داشته و متاسفانه امروز هم در بخش‌هايی از جامعه اسلامی و غير اسلامی وجود دارد كه می گويد يا خدا يا انسان. نقطه عطف انقلاب اسلامی كه هم مردمی است و هم اسلامی، اين است كه حاكميت مردم را به خود آنها سپرده است. فكر می‌كنم نقطه مهم تفاوت ميان تفكراصلاحی با تفكر لائيك يا تفكر خاصی كه به مردم، انقلاب اسلامی و امام خمينی هم اعتقاد ندارد و می‌خواهد خودش را به نام تفكر اصلی اسلام تحميل كند در اين نقطه اساسی است.
بايد بپذيريم كه با جمع و در جمع كار كنيم كه اين امر نيازمند يك گونه تسامح، مدارا و تفاهم جمعی است. اينكه چگونه می‌توانيم عقل جمعی را از دل عقل فردی بيرون بياوريم و عقل فردی را در خدمت عقل جمعی قرار بدهيم.

اينكه جامعه ما نياز به تشكل و حزب دارد امری است كه نبايد درباره آن ترديد كرد، هر چند امروز درباره اين امر بديهی، نه تنها ترديد می‌شود بلكه كسانی هستند كه وجود تشكل را نفی می‌كنند و آن را امری منفی می‌دانند. مطمئناً كسانی كه می‌گويند ما به حزب و تشكل نياز داريم، معتقد به حاكميت مردم بر سرنوشت خويش هستند و معتقدند مردم لااقل در دوران كنونی به يك نوع بلوغی رسيده‌اند كه می‌توانند خودشان، خودشان را اداره كنند.

افكار و سلايق مختلف در جامعه ما وجود دارد، احزاب بايد مشخص كنند كه از كدام بخش جامعه نمايندگی می كنند. نقد حكومت و سياست خون يك حزب وتشكيلات سياسی است، اگر بگوييم حزب می‌خواهيم اما نقد نكند و همواره از قدرت حاكم تعريف كند اين ديگر حزب نيست.

نقد به معنی تخريب نيست بلكه به معنی اصلاح امور است و به اين معنی است كه اگر اموری را نپذيرفتيم و معتقديم غلط است آن را مطرح كنيم تا آنجا كه اصلاح شد،اصلاح می‌شود و اگر هم اصلاح نشد بعداً به رای مردم گذاشته می‌شود و همه ما بايد به رای مردم احترام بگذاريم.

افكار عمومی امروز در دنيا چه در حكومت‌های استبدادی و چه در حكومت‌های دموكراتيك خيلی مهم است و روی آن سرمايه گذاری می‌كنند. ديكتاتورترين حكومت‌ها هم سرمايه‌گذاری بزرگی برای جلب افكار عمومی می‌كنند. حزب، افكار عمومی را شكل‌دهی می‌كند، نيازهای جامعه را می‌گيرد، تدوين می‌كند و به جامعه بر می‌گرداند و جهت منطقی به افكار عمومی می‌دهد؛ البته بسته به اينكه چقدر بتواند افكار عمومی را به خود جلب كند ميزان توفيق عملی آن مشخص می‌شود، همه اينها به اين معناست كه بتوان با افكار عمومی در رابطه بود. اگر كسانی بی حوصله باشند و از نظر تاريخی عقب افتاده باشند كه به مردم و حاكميت آنها اعتقاد نداشته باشند و حزب را قبول نداشته باشند راه‌های ارتباط با مردم را می‌بندند.

از افتخارات دوران رياست جمهوری‌ام اين است كه فضای كشور باز شد. البته اين امر هزينه‌هايی را هم به همراه داشت؛ مثل يك مزرعه كه وقتی آبياری می‌شود ممكن است علف هرزه نيز در آن رشد كند ولی به خاطر رشد چند علف هرزه نمی‌توان مزرعه مؤثر و مفيد و همه درخت‌ها را از بين برد.
مگر ما می‌گفتيم اگر يك روزنامه، جناح و جريان سياسی حرفی را بزند كه امنيت ملی را از بين ببرد، با آن برخورد نشود؟ ما می‌گفتيم طبق قانون اساسی و ضابطه اتهام ابلاغ شود، او بتواند وكيل بگيرد، در دادگاه صالحه بررسی شود، هيات منصفه حضور داشته باشد و روی روال معمولی بررسی شود. در دوران اصلاحات فضايی بود كه بيشتر می‌شد حرف زد و اين امر به نفع حاكميت هم بود چون با اين كار می‌توانست خود را اصلاح كند و متوجه عيب‌هايش شود و از خودكامگی پرهيز كند.

بايد در عرصه حضور داشته باشيم؛ با اينكه راه‌های ارتباط ما با افكار عمومی بسيار محدود است و به نظرم متاسفانه در فضای كنونی كشور، رسانه‌های فراگير با انصاف برخورد نمی‌كنند و مسائل را وارونه به مردم می‌رسانند و از بسياری از مراكز و محافلی كه بايد كاركرد آنها فرا جناحی باشد، سوء استفاده می‌شود.

در انتخابات، تعيين كننده نهايی، بايد مردم باشند چون رايی كه در جريان سالم و رقابتی بروز پيدا می‌كند به نفع اسلام، انقلاب و جامعه و پيشرفت ماست.