ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
  جمهوری اتمی
دومين "زهرا کاظمی"
زير شکنجه و تجاوز قربانی شد
 
 
 
 

 

کانون زنان ايراني: نزديک به سه هفته از مرگ زهرا کاظمی دکتری در بازداشتگاه منکرات همدان می گذرد .
برادر زهرا می گويد: ”ما به خودکشی زهرا اعتقاد نداريم، می گوييم زهرا به قتل رسيده است و با همين اتهام از ستاد امر به معروف شکايت کرديم چون دلايل و شواهد بسياری وجود دارد و ضميمه پرونده است که نشان می دهد قتل صورت گرفته است. با اين وجود نمی دانيم چه نتيجه ای از دادگاه خواهيم گرفت.”
گفته می شود گواهی پزشکی قانون مبنی بر سالم بودن بکارت درست نبوده و زير فشار ستاد امر به معروف برای سرپوش گذاشتن به تجاوز و سپس قتل صادر شده است. ما “در درست يا نادرست بودن گواهی پزشکی قانونی اطلاع دقيقی نداريم. وقتی ما جسد زهرا را تحويل گرفتيم بلافاصله دفنش کرديم و از نظر روحی در وضعيتی نبوديم که خودمان به فکر گرفتن گواهی ديگری از پزشکی قانونی بيافتيم. مرگ زهرا آنهم به اين شکل برای ما دور از انتظار بود . او داوطلبانه درحال خدمت به هموطنان مناطق محروم بود. با وجود اين که می توانست به خاطر آزاده بودن پدر از انجام دوره ی طرح معاف باشد ولی به دليل شوق به خدمت بيشتر داوطلبانه برای اين وظيفه پيش قدم شده بود.”
پدر زهرا از زندانيان سياسی در رژيم سابق بوده و طبق قانونی که سال های زندان معادل آزادگی محسوب می شود، از قانون اجباری خدمت پزشکان در مناطق محروم معاف بوده است .
دکتر پ.م همکار و هم اتاقی زهرا در گزارش وبلاگ يک پزشک ديگر، می گويد: ” زهرا اين اواخر روحيه اش خيلی هم بهتر و شاداب تر شده بود از فروردين ماه با يکی از گوينده های راديو به اسم حميد آشنا شده بود و قرار بود با هم ازدواج کنند.”
او رابطه بين زهرا و حميد را خيلی عاشقانه و احساسی می خواند و ادامه می دهد : “حميد استخدام صدا و سيمای تهران بود (البته اکنون به علت ماجرای مرگ زهرا اخراج شده است) و شنبه شب ها ساعت دوازده در راديو فرهنگ يک برنامه ادبی را اجرا می کرد که زهرا شنونده پر و پا قرص اين برنامه بود و اين راديو گوش دادن او در پانسيون هميشه موضوع شوخی بچه ها با زهرا بود . حميد جمعه ها در همدان يک برنامه راديويی را کارگردانی می کرد و مجبور بود پنج شنبه ها از تهران به همدان بيايد و معمولا سعی می کردند در اين فاصله کوتاه هم ديگر را ببينند. قرارهايشان هم هميشه در پارک بود.”
دکتر پ.م اعتقاد دارد زهرا کاملا يک دختر مذهبی بود و می گويد:” دستگيری او به جرم بی حجابی و آرايش غليظ خيلی بی معنی است. هميشه مانتوی بلند و مقنعه سر می کرد و اين بحث هميشگی من با او بود که اصرار داشتم اگر کمی مقنعه اش را عقب ببرد و کمی آرايش کند خيلی خوش تيپ تر می شود، اما زهرا هيچ وقت حرف من را قبول نمی کرد و می گفت که حميد مرا همين طوری ديده و می داند که من هميشه همين طور هستم. باز هم می گويم و تکرار می کنم زهرا يک دختر کاملا مذهبی و مقيد بود و اين نهايت بی شرافتی است که بخواهند بازداشت او را و خون ريخته او را اين چنين لوث کنند. زهرا فارغ التحصيل دانشگاه تهران بود. پزشک اين مملکت بود جزو باهوش ترين و درس خوان ترين بچه های نسلی بود که سال ۷۷ کنکور دادند. خانواده زهرا و دوستانش به او افتخار می کنند.”