جهان و ايران

        www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

اجلاس خزر در تهران
در ضعيف ترين موقعيت بين المللی ايران
پوتين با دست پر
از تهران باز خواهد گشت
؟
660 ميليارد بشکه گاز و نفت
در زير دريای خزر خوابيده است!
کورش زعيم
(عضو شورای رهبری جبهه ملی ايران )

 
 
 
 

 

خطرناکترين زمان برای مذاکره درباره تماميت ارضی وحقوق ملکی ايران هنگامی است که حکومت ناتوان و درمانده در همه جبهه های داخلی و بين المللی به دنبال معامله و خريد دوست باشد. دريای مازندران طبق پيمان های 1921 و 1940 ميان ايران و شوروی، به جز شانزده کيلومتر نوار ساحلی هر کشور که منطقه انحصاری ماهيگيری است، ملک مشاع و مساوی ميان ايران و روسيه است. سه کشورجديد حاشيه دريای مازندران در بيانيه آلماتا در21 دسامبر 1991، که توسط همه کشورهای مشترک المنافع و استقلال يافته شوروی (CIS) امضاء شد، احترام به کليه تعهدات بين المللی شوروی سابق را تضمين کردند. حقوق پنجاه درصدی ايران در دريای مازندران منطبق با قوانين بين المللی مربوط بوده و تغييرناپذير است. ايران هيچ اجباری ندارد که از حقوق تاريخی و قانونی خود به کشورهای بيگانه بذل و بخشش کند.

روسيه قصد دارد بستر دريا را به تناسب طول ساحل پنج کشور به پنج بخش تقسيم کند، ولی سطح دريا کماکان مشاع باشد. بستر دريا حدود 660 ميليارد بشکه ذخيره نفت و گاز دارد که دوسوم ذخاير کل جهان است و نزديک به همه آن بيرون يک پنجم ايران قرار می گيرد. ما پيشنهاد می کنيم که روسيه برای چگونگی تقسيم سهم مشاع پنجاه درصدی خود باسه کشوری که از دل خودش درآمده اند مذاکره کند و کاری به کار ايران نداشته باشد.

همانگونه که روسيه، در پيمانهای دوجانبه و بدون موافقت ايران، بخش شمالی دريای مازندران را ميان خودش، قزاقستان و آذربايجان تقسيم کرده، که خود بعلت مشاع بودن دريا يک تخلف از حقوق بين الملل است، می تواند از مانده سهم پنجاه درصدی خود بخشی را هم به ترکمنستان واگذار کند. ما حتا آماده ايم کف دريا را اِفراز کنيم تا از حالت مشاع درآيد و روسيه بتواند هر جور که مايل باشد سهم خود را تقسيم کند.

جمهوری اسلامی اگر در اين تصور باشد که با پذيرش طرح روسيه خواهد توانست حسن نيت و رای روسيه را در اجلاس شورای امنيت بخرد سخت در اشتباه است. نخست اينکه هرگونه عقب نشينی از موضع قانونی ايران در دريای خزر به معنای تجزيه ايران خواهد بود، همانگونه که در ترکمانچای رخ داد. دوم اينکه لجاجت در ادامه غنی سازی اورانيوم ارزش چنين هزينه عظيمی را ندارد. سوم اينکه سازش با روسيه در اين زمينه تضمين راه اندازی نيروگاه بوشهر هم نخواهد بود. همانگونه که من در 1991 و از 2003 تا کنون تکرار کرده ام، روسيه نه توان فنی و نه انگيزه سياسی راه اندازی نيروگاه بوشهر را دارد. همان کاهش ظرفيت نيروگاه از 1000 مگاوات به سطح غيراقتصادی 440 مگاوات نشانگر اين ناتوانی است. در واقع روسيه می خواهد همه مبلغ قرارداد را با سرعت وصول وآنقدر دفع الوقت کند تا شايد طرح اسراييل برای بمباران بوشهر، همانند بمباران ونابودسازی نيروگاه عراق، صورت گيرد و تعهدات روسيه از بين برود.

ما پيشنهاد می کنيم که تا حل مسائل بين المللی ايران و درآمدن ايران از انزوا و شرايط بی اعتمادی، هيچگونه مذاکره ای درباره دريای مازندران انجام نگيرد و هيچگونه تعهدی از جانب ايران پذيرفته نشود. شرايط بين المللی بهيچوجه برای کسب يک نتيجه عادلانه و حفظ حقوق قانونی ايران در دريای مازندران مساعد نيست.