معاون بوش:
حمله به ايران را بايد با حمله
به پايگاه‌های سپاه‌ قدس شروع کرد


 


وزرای نفت و صنايع رفتند
اختلاف و صف بندی
سرداران در کابينه و مجلس

       پیک هفته 95  --------- 22 مرداد 1386 13 اوت 2007

  infos@peiknet.com  

اخبار هفته

در شعارهای اقتصادی
70 در صد مردم
احمدی نژاد را ناموفق ميدانن

زمزمه را پليس آغاز کرد
مقدمات اعدام
هر کس در شورش شرکت کند

احمدی نژاد درتلويزيون:
درکنار 8 قدرت
سهم جهانی ما هم بايد برسد!

عبدالله رمضان زاده
تندروی های حکومتی

به شورش ختم می شود


سر را مثل کبک زير برف نکنيد!
شرايط از اين بحرانی تر؟


معاون وزارت خارجه امريکا
امريکا و ايران
بازی با زمان، تا لحظه عمل


 سنگسار در تاکستان قزوين
قاضی با بلوک سيمانی
به سر محکوم کوبيد!

نرگس محمدي:
اعدام ها را علنی کرده اند
اما محاکمات غير علنی است!

نرگس محمدي:
اعدام ها را علنی کرده اند
اما محاکمات غير علنی است!

فيلم نطق پيش از دستور

مهندس بازرگان در مجلس


علی ربيعي: خطراينجاست
تحول در راه است، اما قدرت
دوست ندارد آن را ببيند!

طبق لايحه جديد دولت
مردان پولدار می توانند
زن های متعدد داشته باشند!


مصاحبه وزیردفاع
اعلام آمادگی برای فروش
محصولات نظامی به همسايگان


عطاء الله مهاجراني:
خطر حمله امريکا جدی است!


 عزت الله سحابی:
امريکا و اسرائيل کم بودند

 اعراب اضافه شدند


افشاگری يک دانشجوی


شرح شکنجه دانشجويان


سوله کهريزک
افشای نام بازداشتگاهی

 در عمق زمين

گفته می شود، اداره بخشی از اين بازداشتگاه بر عهده افراد حزب الله لبنان است و دانشجويان و بازداشت شدگان دوران اخير- بويژه کسانی که از شهرستان ها به تهران منتقل شده اند- از تونل اين بازداشتگاه عبور کرده و سپس سر از بند 209 اوين در می آورند!


ترس ملی
رئيس مجلس در کدام محفل اين تعبير تئوريزه شد را شنيده؟
عباس عبدی

شکنجه سفت
برای به براندازی "نرم"

حمايت خانه های کارگر از ايلنا

حمايت ث. ژ. ت

از سنديکاهای مستقل در ايران


رسما اعلام شد
12 درصد گداهای تهران
 ديپلمه و فوق ديپلمه اند


در عسلويه
در غياب خبرگزاری ايلنا نيز اعتصاب های کارگری ادامه دارد


در3 ماه اول سال 86
12 اعتصاب و 47 تجمع کارگری
اخبارش رسما منتشر شده است


گفتگو با دبيرکل مشارکت
با اين سياست اتمی

 به نتيجه نمی رسيم!

 
 
عراق، پاکستان وافغانستان در آستانه تحولات مهم
محاصره ايران به کمک
دولت های مذهبی و متخاصم
افسانه نگاهی

مصاحبه وزيردفاع ج.ا
انفجار و ترور در عراق
سرداران سپاه می گويند کار امريکاست
ژنرال های امريکا می گويند کار سپاه است

سرمقاله راه توده- ديدگاه توده ای ها درايران
 سياست های طلبکارانه
 
کشور را به سمت جنگ می برد!
دولت نظامی، قبل از آنکه خشتی بر خشتی گذاشته باشد 120 ميليارد دلار را به کام واردات جنگی ريخته و با ماجراجوئی های خويش می رود که تمام دستآوردهای اقتصادی و صنعتی گذشته ايران را نيز در خطر قرار دهد. روش فاشيستی با همه پيامدهای آن، سرانجام راهی است که دولت احمدی نژاد در پيش گرفته است. دولتی که برای نخستين بار در طول حيات جمهوری اسلامی سازش با طبقه کارگر را کنار گذاشته و با شعار توليد و اشتغال، به سمت تقابل با همه تشکل های کارگری می رود.


اين جوان ها حرف دارند
نمی گذاريد بگويند، حالا می خوانند
نوحه کربلای ايران
همين است که می شنويد!

نگاهی ديگر، به کنسرت "رپ" در شهر کرج و ماجرای دستگيری و آزادی 270 جوانی که برای شنيدن اين کنسرت جمع شده بودند، با واکنش های مثبتی – بويژه از داخل کشور- روبرو شد و پيام های مختلفی دراين ارتباط دريافت داشتيم. در همين پيام ها، نوشته اند که همه گروه هائی که رپ می خوانند، کارهای اجتماعی و سطح بالائی ارائه نمی دهند. شماری آهنگ برای ما ارسال کرده اند، چند تنی نوشته اند "در حق اين بچه ها خيلی مردی کرديد" و بالاخره دو آهنگ منتخب هم برايمان ارسال داشته و توصيه کرده اند "هم خودتان گوش کنيد و هم روی سايت بگذاريد تا مردم بشنوند."
درباره گروه های رپ، بايد بنويسيم که از درون هر شش، هفت تخم بلبل هم همه بلبل از تخم بيرون نمی آيند. خيلی طبيعی است که همه گروه های رپ شبيه هم نباشند. انتشار گزارش کوتاه ديروز هم کاری مردانه نبود، بلکه کاری خبری و آگاهی بخش بود. آهنگ ها را هم گوش کرديم و واقعا هم لذت برديم و برای لذت بردن خوانندگان پيک نت نيز آنها را منتشر می کنيم. ضمنا سيامک زند هم از تهران برايمان نوشت:«خرداد ماه گذشته در شاهرود کنسرت يکی از خواننده های مجاز برگزار شد. شب اول اين کنسرت، يکی از خواننده های رپ که اخيرا هم آهنگی خواننده که اين روزها در ميان جوان ها خيلی طرفدار پيدا کرده آمد و آهنگی خواند. مردم خيلی تشويقش کردند و فردا شب جمعيت بيشتری برای شنيدن همين آهنگ آمد، اما مقامات و مسئولين اجازه ندادند بخواند. دو هفته پيش هم اجازه ندادند شجريان در کنسرتش برای نسل نيمه جوان و پا به سن "مرغ سحر" را بخواند. جامعه عجيبی شده. حکومت به راه خود می رود و مردم به راه خود. روز به روز بيشتر از هم فاصله می گيرند. هر دو سعی می کنند زياد با هم شاخ به شاخ نشوند و نرم از کنار هم بگذرند. شايد منظور آقای اژه ای از براندازی "نرم" همين عبور نرم مردم وحکومت از دو جهت مخالف باشد!
دوترانه ای که برای ما فرستاده اند را از اينجا می توانيد بشنويد!  هيچ كس  -  هويت من


آمار فقر و گرسنگی
 رسما در مجلس اعلام شد
به مصداق يک ضرب المثل کهن ايرانی
12 ميليون ايرانی
نه دين دارند و نه ايمان

ابراهيم يونسی
بزرگی، که ديشب
برايش بزرگداشت گرفتند
مهوش آرام


آقای خامنه ای!
من "محمد" هستم، آنچه را
می نويسم به چشم خويش ديدم

مصاحبه فرمايشی خبرگزاری نيمه فلج "ايرنا"
با "حسن حداد" معاون امنيتی قاضی مرتضوی
بند 209 اوين
هتلی با سوئيت های مدرن!

"حسن حداد " معاون امنيتی قاضی مرتضوی در دادستانی عمومی و انقلاب تهران، با خبرگزاری نيمه فلج "ايرنا" پيرامون دستگيری منصور اسانلو و بند امنيتی 209 زندان اوين يک مصاحبه مطبوعاتی کرده است. اين مصاحبه، عليرغم ظاهری که خبرگزاری ايرنا با سئوالات و مقدمه چينی های خود تلاش کرده به آن بدهد، مصاحبه ايست فرمايشی و زير فشار افکار عمومی ايران وجهان.

معاون امنيتی قاضی مرتضوی می گويد: وقتی اسانلو را در خيابان می گيريم، خود زنی می کند و فضا را مسموم می کند.

خبرنگار نمی پرسد: چه نيازی است که او را در خيابان و يا در اتوبوس بگيريد. اگر کاری داريد احضار کنيد که خود زنی و مسموميت ايجاد نشود!

حداد می گويد شکنجه قرون وسطائی ديگر در کار نيست. حداقل همين دانشجويانی که تازه آزاد شده اند در کميسيون امنيت ملی مجلس گفته اند با آنها در همان بندی که حسن حداد آن را هتل معرفی کرده چه رفتاری شده است.

خبرنگار ايرنا کوچکترين اشاره ای به اين ملاقات دانشجويان و خانواده آنها با کميسيون امنيت ملی مجلس نمی کند.

معاون قاضی مرتضوی می گويد با اسانلو قرار و مدارهائی گذاشته بوديم که او عمل نکرد. خبرنگار ماست در دهان دارد که بپرسد آن قرار و مدار ها چه بود و چرا بوجود آمد؟

حسن حداد که خبرنگار خبرگزاری ايرنا که بجای انتشار عکس مصاحبه شونده در مقدمه خود، شرحی از آرامش ملکوتی و ريش سفيد وی در سن 51 سالگی می نويسد، وقتی معاون مرتضوی می گويد ما سلول انفرادی نداريم، بلکه سوئيت انفرادی داريم؛ نمی پرسد: تفاوت سلول و سوئيت چيست؟ اولی اسم فارسی زندان انفرادی است و دومی اسم انگليسی زندان انفرادی.

حالا گفته ها و ادعاهای حسن حداد را بخوانيد:


ادعای ارتش امريکا درعراق
فرار دوباره مقتدا صدر به ايران

حقوق بشر را در اصفهان
می خواهند به حداقل برسانند

اجتماع ممنوع! - گزارش يک شاهد
محاصره پليسی- امنيتی
خانه منصور اسانلو


سخنگوی سازمان مجاهدين انقلاب
سکوت فرمانده کل قوا، مشوق
حضورحزب پادگانی درانتخابات


ادامه سياست خارجی مهاجم و طلبکارانه
لندن، پاريس، برلين
در ليست عمليات ترور ج.ا

حسين الله كرم

سعيد قاسمی


واشنگتن پست 9 آگوست 2007- ترجمه جواد جوان
تحريم يا حمله
دو کفه ترازوئی که
آينده ايران را وزن می کند
در امريکا، حتی در ميان کسانی که تاکنون مدافع عدم شدت يافتن اقدامات بوده اند، گزينه بمباران ايران به عنوان يک آلترناتيو شفاف در حال شکل گيری است. بخشی از کابينه بوش، حتی از وزرای خارجه و دفاع امريکا نيز نظرات تند تری نسبت به ايران دارند.

اينها حرف هائی شنيدنی است، مهم نيست چه کسی می خواند
بشنويد!
حمله نکنيد، بازداشت نکنيد
جسارت شنيدن داشته باشيد

10 روز از ماجرای حمله به يک کنسرت در شهر کرج و بازداشت 270 شنونده و اجرا کننده اين کنسرت گذشت. تقريبا تمام بازداشت شدگان آزاد شدند. عکس هائی از اجتماع خانواده ها در برابر بازداشتگاه نيروی انتظامی کرج انتشار يافت و برخی وبلاگ نويس ها نيز چيزهائی بعنوان گزارش دراين بار منتشر کردند. گزارش هائی که بيشتر خشم و خروش بود عليه نيروی انتظامی و وصل کردن اين ماجرا به ماجرای بدحجاب بگيری و لات و لوت اعدام کنی!
سرداران نيروی انتظامی که اين روزها هم قاضی شده اند و هم مجتهد و صادر کننده فتوا، مدعی شدند که کنسرتی که به آن حمله ور شدند، کنسرت شيطان پرستان بوده است. دليلشان هم اين بود که در اين کنسرت آهنگ های "هوی متال" را می زده و می خوانده اند و اين آهنگ ها، آهنگ های شيطانی است! به اين خبر و فتوا کشف مشروبات الکلی و مقداری هم بنگ و افيون چاشنی کردند.
ما که پيک نت باشيم و بی خبر از "هوی متال" و "شيطان" و "شيطان پرستان" يک خبری از اين ماجرا به همراه عکس اجتماع خانواده ها در مقابل بازداشتگاه کرج منتشر کرديم. پس از اين خبر و گزارش و عکس پی جوئی را ادامه داديم. ابتدا کشف کرديم که چند گروه جوان ايرانی کنسرت را در کرج ترتيب داده بودند و آن هم با تبليغ روی اينترنت. اين که روسری داشته يا نداشته اند؟، از آن چيزهائی که آقايان مدعی شدند، در آن کنسرت بوده و خورده بودند يا نه؟، خانم ها لباس های آستين کوتاه پوشيده بودند يا نپوشيده بودند؟ و... هيچکدام خبر نبود، بلکه تبليغ و ضد تبليغی بود که در جمهوری اسلامی تازگی ندارد. اصل خبر اينست که جوان ها، گروه های موسيقی "رپ" تشکيل داده اند، شعرهائی را می خوانند که در مدح امامان نيست، بلکه در جنگ با اوضاع آشفته و نابسامان اجتماعی است. خبر اينست.
اين که حرف ها و شعرهائی که اين گروه های جوان به سبک "گتو"های سياهان امريکائی و يا جوانان محلات فقير نشين و مهاجر نشين پاريس می خوانند، مضمون همه آنها، همان حرف هائی است که احمدی نژاد باعوامفريبی و برای زمين گير کردن اصلاح طلبان در تلويزيون زد و هنوز هم در سفرهای استانی و شهرستانی خود با استفاده از عامی ترين لغات واصطلاحات می زند. آنها از فقر، تبعيض، بيکاری، اختلاف طبقاتی، ظلم، گير و ضد گيرهای خيابانی با حزب الله و انتظامی، غم نان، نداشتن پول، حاکميت پول، سلطه دروغ و دو روئی بر جامعه و... می خوانند. جرم اينست!
از ميان رسانه های صوتی، شايد بی بی سی يگانه راديوئی بود که گزارشی شنيدنی از اين ماجرا تهيه کرد، اما از آنجا که اين راديو برای گريز از فيلترينگ و حفظ خبرنگاران و همکارانش در داخل ايران بسيار دست به عصا برنامه پخش می کند، آن را چندان پوشش نداد و يا اگر چنين کرد، ما از آن زياد با خبر نشديم. بهرحال آن گزارش را ما در ادامه آنچه در بالا خوانديد می آوريم و توصيه می کنيم ترانه های خوانده شده را با دقت گوش کنيد.

مارال و دانیال. از خوانندگان رپ ایرانی که در کنسرت کرج بازداشت و سپس آزاد شدند. صراحت و روانی سیاسی- اجتماعی برخی شعرهائی که این گروه ها می خوانند، هشت سال تئوری پردازی های برخی اصلاح طلبان کاشف طبقه متوسط را در دو بند و دو کلمه حرف مردمی خلاصه کرده و پشت سر می گذارد!


دولت عراق رفتنی است؟
مذاکرات ناکام در بغداد

سهيل آصفی
طعمه ای جوان سال، برای  تکرار سناريوی سيامک پورزند کهن سال


خبر مانور، دو روز پس از آغاز آن انتشار يافت
مانور حمله به ايران در"گوام" اقيانوس آرام

مصاحبه رئيس سابق سازمان "سيا"
برای بمباران ايران
ناوهای هواپيمابرامريکا بايد از تيررس ايران خارج شوند


سخنرانی اژه ای در تهران
ترس از براندازی نظامی که ادعای روئين تنی دارد!
از سخنان اژه ای عمليات برون مرزی استنباط می شود و اين استنباط تائيد کننده ادعای های رئيس سابق سازمان "سيا" ست که دراين شماره پيک نت می خوانيد!

مقاله ای از عصرنو
شريعتمداری و مصباح يزدی خط نگهدار رهبر شده اند!
مگر رهبر "حسن صباح " است که عوام را به نهاد او راهی نيست و هرگاه سخن می‌گويد، مصباح‌يزدی و حسين شريعتمداری بايد باطن حرف‌هايش را استخراج كرده و به مومنين ابلاغ كند؟

عسگراولادی نگران از آينده موتلفه:
روزنامه "هم ميهن" جرمی مرتکب نشده!
مصاحبه پوچ اميرعبداللهيان درباره مذاکرات بغداد
طبق کنفوانسيون وين
از امريکائی ها خواستيم گروگان های ايرانی را آزاد کنند!
اگر ج. اسلامی متهم به حوادث عراق نبود
چه نيازی به تقاضای مساعدت برای پايان حوادث عراق بود؟
لابد امريکائی ها هم پرسيده اند: چرا شما طبق همين کنفوانسيون
گروگان های ما درتهران و لبنان را آزاد نکرديد؟

حساب بانکی

AKHP

DEUTSCHE BANK

BIC: DEUTDEDBBER

IBAN. DE 31100700240459374500

آدرس پستی

Postfach 200208
  13512 Berlin

Germany

 

 

    

 

 
 
 

تماس با ما - اشتراك پيك

دیدگاه ها


جنگ رسانه ای
بعد از
جنگ خيابانی
سيامک زند

اين روزها جنگ رسانه ای ميان صدا و سيمای جمهوری اسلامی و رسانه های فارسی زبان خارج کشور اعم از سايت ها و تلويزيون ها به وضوح شديدتر شده است. صدا و سيمای از تمام ظرفيت های خودش استفاده می کند تا رفتار و اعمال مسئولين را برای مردم داخل که بيشتر به رسانه های خارج کشور گوش و چشم سپرده اند توجيه کند . مخصوصا پس از شکستی که در جمع آوری ماهواره ها متحمل شدند. در مسئله جمع آوری ماهواره ها که البته هنوز هم ادامه دارد، يک موضوعی که خود نيروی انتظامی هم اعتراف کرد اين بود که با گذشت 48 ساعت از جمع آوری ماهواره يک خانه يا يک مجتمع، ماهواره های جديد بالای بام ها می رود که اين موضوع ضربه بزرگی به نيروی انتظامی و پروژه ای که دنبال می شد، يعنی ايجاد خلاء خبری وارد آورد. برای همين صدا و سيما پس از شکست اين طرح به سمت توجيه اعمال تند و خشن دولت رفت. اگر شما از صبح بيننده صدا و سيما باشيد می بينيد و می شنويد که اين رسانه در حال توجيه مبارزه با دموکراسی، حقوق بشر، نوع رفتار نيروی انتظامی با زنان، نفی حقوقی که زنان خواهان آن هستند، ماست مالی اقتصاد خراب، و حتی ترافيک فلج و ... است. در اين ميان اخبار 20:30 و مجريان چاپلوس آن هم که از تاکتيک نصف راست و نصف دروغ استفاده می کند، نقش اول را دارد. جالب است که وقتی می خواهند خودشان را توجيه کنند از غرب کد می آورند!
شکست ديگر در بحث نوع پوشش دختران و زنان خودش را نشان ميدهد. اگر کار تمام شده بود چه نيازی به اين همه بحث درباره نوع پوشش بود؟ راستش را بخواهيد، دوباره مانتوهای تنگ قديمی را دختران و زنان از صندوق ها و کمدهای لباس درآورده اند. اگر هم کمی بلند و گشادش کرده باشند، بهرحال آنجور نمی پوشند که آقايان دلشان می خواهد .
خيلی ترسيده اند. مردم و زنان را نمی گويم، خود آقايان را می گويم.
آنقدر احساس ترس دارند که حتی کوچکترين تفريح جوانان در خيابان ها، يعنی دور زدن در خيابان با ماشين را هم تحمل نمی کنند و ايست های بازرسی را از هر زمان ديگری بيشتر کرده اند تا جوانان را بترساند و به خانه ها برگردانند.
اين روزها وقتی شما اخبار ايران را می خوانيد و می شنويد همه اش خبر از ربودن و دستگيری و اعدام و زندان است. بنظر مردم تمام اين طرح های جمع آوری ماهواره ها و مبارزه با بدحجابی و ارتقای امنيت اجتماعی و سهميه بندی بنزين و انقلاب های مخملی و دستگيری فعالين سياسی همه و همه با هم مرتبط هستند و آقايان نتوانستند آنطور که می خواستند پيروز ميدان شوند. امروز اگر به پارک برويد و با جوانی که در پارک بلال فروشی می کند هم صحبت کنيد حتی او هم از خبرها بی خبر نيست و همينهائی را می گويد که من نوشتم! راستی، شايد همين روزها من هم مجبور شدم يک بساط بلال کباب کنی در يکی از پارک ها پهن کنم. بالاخره خرج زندگی از يکجائی بايد در بيآد.


دادخواست
شيرين عبادی
از سازمان ملل

شيرين عبادی برنده جايزه صلح نوبل و از بنيانگذاران کانون مدافعان حقوق بشر در ايران، طی نامه ای به شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، خواهان نظارت وتحقيق مستقل اين نهاد بين المللی در ارتباط با نقض حقوق بازداشت شدگان- از جمله موکلان خود- شد.
وی تاکيد کرد که به خواسته های قانونی وی در داخل ايران توجه نمی شود و به همين دليل چاره ای جز استفاده از تمامی امکانات قانونی در زمينه ملی و بين المللی نيست. نامه نگاری با مقام های قضايی ايران بی نتيجه است و بازداشت شدگان از همه حقوقی که قانون جمهوری اسلامی برای يک زندانی در نظر گرفته محروم اند.
سازمان ملل قادر نيست به کشوری دستور دهد که فردی را از زندان آزاد کند اما «گروه بازداشت های خودسرانه» در شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد می تواند در اين مورد دخالت کند. من با نوشتن اين نامه، از سازمان ملل متحد می خواهم تا بازرسی برای رسيدگی به صحت و سقم ادعای من به ايران بفرستد. نتيجه گزارش اين بازرس در پرونده حقوق بشر ايران درج خواهد شد.


شرق دوباره رفت
کسانی را
گوش شنوا
نبوده و نيست
بيژن صف سری

وقتی خبر توقيف روزنامه شرق را شنيدم نا خود آگاه اين شعر به زبانم آمد كه
هر دم از اين باغ بری می رسد
تازه تر از تازه تری می رسد.
اگر چه پس از توقيف " هم ميهن " و آن افاضات عجيب و غريب جناب وزير ارشاد در باره نقش مطبوعات كه متعاقب آن موج احضار و بازداشت روزنامه نگاران شروع شد، توقيف روزنامه "شرق "به دور از ذهن نبود، اما در اين حيرتم كه چرا هر ساله وقتی روز شمار عمر در تقويم ايام با خط قرمز، مناسبت هايی را كه ياد آور "آزادی " و" آزادگی " انسان ها است تا شكر گذار اين نعمت الهی باشيم در اين كهنه ديار آن روز، روز ذبح آزادی است. آنچنانكه بازداشت های اخير روزنامه نگاران و يا توقيف روزنامه "شرق" مصادف با روز جهانی خبرنگار و سالروز انقلاب مشروطه می گردد .
چند سالی است كه در چنين ايامی دلمان مالش می رود از اين همه غضبی كه بر اهل قبيله مطبوعات اين كهنه ديار روا می دارند كه نيشتر بر زخم كهنه را می ماند. می گويند در يكصد سال تاريخ مطبوعات اين آب و خاك هر بار كه قلم بدستان را به غضبی ناروا در بند كردند، پيامی در آن نهفته بود كه رمز كشف آن " سكوت" بوده است. پيامی که می بايست قبيله مطبوعات آويزه گوش خود می ساختند تا ازگزند اين حرفه بی پير در امان باشند .
هر گز گمانمان نبود که نسل قلم بدست مطبوعات امروز نيز هم همچون نسل پيشين خود اسير توهم گردد كه با هر تغيير درگردش قدرت، خود را رها از بند می دانستند و به اميد های واهی بر آمده از وعده های پوچ دولتمردان وقت دل می باختند. آنچنان که به شهادت تاريخ بعد از سقوط دولت سيدضياء خوش باوران قبيله مطبوعات بر اين باور نادرست رسيده بودند که پس از اين:
درب جرايد را دگر نا حق نمی بندد کسي
بر ضعف و بدبختی ما ديگر نمی خندد کسي
اما پس از سيد ضياء، باز هم پيام آوران ديگری آمدند که رسالتشان در رساندن اين پيام (سکوت) تاريخی به گوش اهل قلم خلاصه ميشد، اما به گاه تاريخ ساز۵۷ که سرود "ديو چو بيرون رود فرشته در آيد"، در جای جای اين سر زمين اهورايی لبريزگشت، چه كسی باور داشت که باز هم "سكوت" را پيام آوری باشد ؟
دنيای غريبی است. باز هم دور تسلسل تاريخ در حال تكرار است و باز هم بر قبيله قلم غصب روا ميدارند، با اين تفاوت كه امروز ديگر نه يك "دهخدا " كه صد ها " دهخدا " خانه نشينند و در بيم و اميد ها ی خود همان سروشی را می شنوند، كه آن مونس و همراه ميرزا جهانگير خان صور اسرافيل وقتی از ناروا شنيدن ها به بستر افتاد و آتش تب زد بجانش، مشفقانه شنيده بود : "دم درکش و قلم غلاف ساز که در اين ملک، کسی را گوش شنوا نيست."


سهميه بندی
در مهدکودک!

با سلام و احترام
همانگونه كه می دانيد دهم تا هفدهم مرداد ماه بعنوان " هفته ترويج تغذيه با شير مادر " نامگذاری شده است. هنوز اندك زمانی از هفته فوق الذكر كه تمام رسانه ها از جمله صدا و سيما به تهيه برنامه هايی در اين خصوص پرداخته اند نگذشته كه شركت ايران خودرو كه در زمينه سرويس دهی به مادران شيرده از زمان های قديم بر سر زبان ها بود اقدام به فروش مهدكودك خود می كند! و از پذيرفتن فرزندان مادرانی كه در شركت های اقماری ايران خودرو نظير ايساكو - ساپكو و ..... خودداری می كند. اين در حاليست كه بر اساس قانون كار دستگاه های دولتی و غير دولتی موظفند تسهيلات لازم و مناسب را برای تغذيه شيرخوارگان با شير مادر در جوار محل كار كاركنان زن به صورتی كه مساله تغذيه شيرخوارگان به سهولت انجام پذيرد را ايجاد نمايند .
در صورت نياز مدارك و مستندات نيز قابل ارايه است!