جهان و ايران

        www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
  سال 2009 می تواند سال
تولید سه بمب اتمی درایران باشد
"نرگس اسدووا"،  خبرگزاری «ریا نووستی» 16 آذرماه
 
 
 
 

 

"نرگس اسدووا" مفسر "خبرگزاری «ریا نووستی» با ادعای بررسی مواضع دمکرات ها و جمهوریخوهان امریکا و همچنین آگاهی از نظرات چند مرکز تحلیلی در واشنگتن تفسیری نوشته که خبرگزاری مذکور منتشر کرده است. او در این تفسیر از جمله می نویسد:

 به دقت به سخنان جمهوریخواهان و دموکرات ها گوش فرا داده است.

 "هری میلهولین" که طی بیست سال در "ویکونسین" ریاست طرح کنترل تسلیحات هسته ای را بر عهده دارد، در انستیتو بازرگانی امریکا که مرکز فکر نومحافظه کاران این کشور است می گوید:

 امروز ایران به اندازه کافی اورانیوم غنی شده با درصد پائین غنی سازی دارد که طی دو تا سه ماه می تواند تبدیل به بمب هسته ای شود.

در پاسخ به این سئوال که چرا نیروهای امنیتی چنین پیشبینی های مختلفی در مورد تاریخ تولید سلاح هسته ای توسط ایران اعلام می کنند (از یک ماه تا سه و پنج سال) وی تاکید کرد که این مسئله برای خود وی نیز غیر قابل درک است. وی با اشاره به گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی مورخ 19 نوامبر سال جاری توضیح داد که ایران تاکنون 425,9 کیلوگرم اورانیوم غنی سازی شده با در صد پایین تولید کرده است که با کمک سانتریفیوژهایی که در اختیار دارد طی دو- سه ماه می تواند آنها را تا 3,8% غنی سازی کرده و 16,2 کیلوگرم اورانیوم 235 بدست آورد که برای تولید بمب هسته ای بکار می رود.

16 کیلوگرم برای تولید بمب کثیف که نقشه آن در بازار سیاه تسلیحات هسته ای که ایران نیز به آن دسترسی دارد، دور می زند، کافی است. در اوائل سال های 1980 صدام حسین نیز دقیقا از چنین دستگاهی برخوردار بود که بر روی تکامل آن کار می کرد تا زمانی که اسرائیل مراکز هسته ای آن را بمباران کرد. بعبارت دیگر تا ژوئن سال 2009 ایران به اندازه کافی برای ایجاد دو بمب اتمی اورانیوم در اختیار خواهد داشت و تا نوامبر سال 2009 به اندازه سه بمب اتمی و ...

البته ایران در حال حاضر بمب هسته ای تولید نخواهد کرد. به احتمال قوی آنها منتظر خواهند ماند تا به اندازه کافی اورانیوم برای تولید چند بمب هسته ای در اختیار داشته باشند.

"جان بولتون" نماینده اسبق آمریکا در سازمان ملل متحد مباحث در باره بخش سیاسی برنامه هسته ای ایران را ادامه داد:

هم جرج بوش و هم باراک اوباما دائما به این نکته اشاره دارند که برای آمریکا تولید سلاح هسته ای از سوی ایران غیر قابل قبول است. تصور من بر این بود که اینطور است اما من ديگر این اینگونه سخنان را باور ندارم. به اعتقاد بولتون اروپا نتوانست به موقع تحریمات شدید اقتصادی و سیاسی اتخاذ کند تا از توسعه برنامه هسته ای ایران جلوگیری نماید. وی ابراز تاسف نمود که اروپایی ها نتوانستند که از قراردادهای اقتصادی سودمند خود در عوض منزوی ساختن ایران دست بردارند.

من اخیرا سفری به کشورهای حاشیه خلیج فارس داشتم و با مقامات سیاسی عالیرتبه این منطقه دیدارهایی انجام دادم.  آنها معتقدند که آخرین قطعنامه شورای امنیت  سازمان ملل متحد در مورد ایران " فقط یک شوخی است!" زمان تحریمات و مذاکرات بسر آمده است. تنها اقدامی که باقی مانده حمله نظامی است.

گروهی از کارشناسان انستیتوی "بروکینگز" و شورای روابط بین المللی (مراکز معتبر تحلیلی واشنگتن که به داشتن ارتباطات نزدیک با دولت باراک اوباما معروف هستند) به این نتیجه رسیده اند که ایران هسته ای خطر ناک تر از پاکستان هسته ای با حکومت بی ثبات و تروریست هائی است که در مرز با افغانستان بسر می برند.

باید در چهار جهت وارد عمل شد: روابط سیاسی، برنامه هسته ای، امنیت در منطقه خلیج فارس و مناقشه اعراب و اسرائیل. ضمنا این جهات باید جدا از یکدیگر بررسی شوند نه به صورت مرتبط که در صورت عدم موفقیت در یک مورد تمامی موارد به بن بست برخورد نکند. آمریکا و ایران برای برقراری روابط سیاسی باید تعهداتی بر عهده گیرند که به لغو تدریجی تحریمات آمریکا و باز کردن حساب های مسدود شده ایران منجر شود.

اوباما باید مذاکرات برنامه هسته ای ایران را در شکل چند جانبه و بر اساس پیمان منع اشاعه سلاح هسته ای انجام دهد. به ایران باید امکانات محدودی برای غنی سازی با در نظر گرفتن سیستم امنیتی شدید از جمله سیستم های بازرسی، حضور دائم بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی در مراکز هسته ای و شفافیت کامل فعالیت ایران در زمینه انرژی اتمی داده شود. برای مذاکرات در این جهت کارشناسان پیشنهاد می کنند که چارچوب زمانی قطعی تعیین گردد.

هم ایران و هم آمریکا به ثبات در افغانستان و عراق تمایل دارند. اوباما به صلح در عراق نیاز دارد تا نیروهای نظامی خود را تا سال 2011 از این کشور خارج سازد. برای ایران نیز دولت قانونی و حاکم در بغداد به معنای امکان انهدام باقی مانده های رژیم بعثی  و جذب سنی های میانه رو در سیستم حکومتی شیعی عراق است. ایران می تواند بعنوان شریک تجاری عمده بغداد در آینده به احیای زیر ساخت ها و مناطق شیعی که از قدیم توسعه نیافته باقی مانده اند مانند بصره و "صدر سیتی" در بغداد کمک کند.

مشکل اصلی جهت چهارم می تواند روحیه خصمانه همیشگی ایران نسبت به اسراییل باشد. رئیس جمهور منتخب آمریکا در ابتدای روند مذاکرات باید توضیح دهد: اگر ایران خواستار توسعه روابط سازنده با آمریکاست باید درک کنند که روحیه جنگ طلبی نسبت به اسراییل به از دست دادن کلیه ارجحیت ها منتهی خواهد شد.

هر اندازه بهای نفت پائین تر برود، شانس حل مسائل از طریق دیپلماسی بیشتر می شود.

(خلاصه شده توسط پیک نت)