ايران  

        www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

13  اسفند 1388

infos@peiknet.com

 
 
 

سونامی گرانی
تا 20 روز دیگر در ایران
گرانی "عبدالمالک ریگی" نیست، که بشود از آسمان پائین کشید

 
 
 
 

دروغ و آمار سازی كه رویه دولت كودتاست، آنچنان مطلوب دولت مردان است كه در صنعت آمار سازی و آمار بافی به نوآوری هایی دست یافته اند!

زمانی كه اقتصاد دانان برجسته ایران یا به كنج خانه ها رانده شده اند، یا چون دكتر عرب مازار و دكتر مومنی و دكتر لیلاز به گروگان گرفته شده اند،  رئیس كل بانك مركزی كه توانایی یافته است با یك جمله چند دروغ ببافد با آسودگی بیشه را خالی از  شیرانِ منتقد دیده و عرض اندام میكند. از جمله  در گفتگویی با خبرگزاری مهر عنوان كرده است«توانسته ایم نرخ تورم که در دوازده ماهه منتهی به اسفند ماه سال گذشته 25.4 درصد بود را در پایان دی ماه به 12.2 درصد و در پایان بهمن به حدود 11.5 درصد برسانیم.» همین جمله دارای نكات بسیار ظریفی است! رقم هایی كه برای نرخ تورم مطرح شده است جزء آرزوهای دولت كودتا برای شرایط فعلی ایران است و نه واقعیت جاری كه به قول عیوضی عضو کانون شوراهای اسلامی کار استان تهران:  "چگونه ممکن است گوشت قرمزی که در سال گذشته کیلویی 80 هزار ریال و در سالجاری به 190 هزار ریال رسیده است، باعث کاهش نرخ تورم شده باشد؟

همه می دانیم که بانک مرکزی در سال گذشته و در کمتر از یک هفته نرخ تورم را کاهش داد". گرچه خیالبافی آماری بهمنی در مورد نرخ تورم جای بحث فراوان دارد اما نكته كلیدی و بسیار مهم فعل "توانستیم" و فعل"برسانیم" است كه در ابتدا و انتهای جمله ی نقل قول شده از ایشان  ذكر شده است.

سوال و نكته اصلی اینجاست كه در چه شرایطی بانك مركزی می تواند نرخ تورم را كاهش یا افزایش دهد و یا به قول ایشان به كمتر از 11.5درصد "برساند"؟

در ایده آل ترین شرایط نظام سرمایه داری كشورهای پیشرفته دنیا كه بهترین همكاری را با صندوق بین المللی پول دارند یا عضو فعال و تاثیر گذار بانك جهانی هستند، تنها در شرایطی سیاست های پولی بانك مركزی این گونه كشورها تاثیر فراوانی بر شاخص های اصلی اقتصاد كلان از جمله تورم دارد كه اقتصاد دربحران نباشد، رونق بالای تولید اقتصادی داشته باشند، نرخ ارز در این كشورها شناور باشد و بانك مركزی استقلال كامل داشته باشد. گرچه نظام بانكی  ایران سعی دارد در شرایط فعلی كه سپاه اقتصاد ایران را در چنگال كامل خود دارد هر چه بیشتر خود را به بانك جهانی نزدیكتر كند ولی، آقای بهمنی! كدام یك از شرایط ذكر شده بالا را اقتصاد ایران و نظام بانكی آن داراست كه بانك مركزی "توانست" نرخ تورم را به جایی "برساند"؟!

اگر به قول احمد توكلی رشد اقتصادی ایران در حال منفی شدن است و  نرخ ارز ثابت است چگونه بانك مركزی "توانست" با سیاست های انبساطی و یا انقباضی پولی، موتور حركت اقتصاد ایران باشد؟ اگر بانك مركزی در اجرای سیاست های پولی استقلال رای می داشت كه می "توانست" با معوقه های بانكی بیش از 50 هزار میلیارد تومان روبرو نباشد؟ در حالیكه نظام دستوری اقتصاد دولت كودتا آنچنان بانك مركزی را بازیچه خود كرده است كه طبق متن استعفا نامه سال گذشته طهماسب مظاهری به علی خامنه ایی "اگر حدود 200 نفر معوقات بانكی خود را پرداخت كنند نظام بانكی ایران از بحران خارج خواهد شد"، چگونه است كه بانك مركزی از گرفتن امانتی كه مردم نزد بانك ها گذاشتند و بانك ها با دستور دولتی این امانت  را به اعیان و انصار (چماقداران و سپاهیان) بخشیده اند و ضمانت نامه ایی در برابر آن دریافت نكرده اند، عاجز است و استقلالی بر نظارت بر بازار پول ندارد اما "توانست" نرخ تورم را كاهش دهد و به جایی "برساند"؟

شكی نیست كه در آشتفته بازار اقتصاد ایران كه در آن آمارهای اقتصادی اگر درست نباشند قابل تحقیق نیز نیستند، ادعاهایی شبیه اظهارات آقای بهمنی كم نیست و رساندن یا نرساندن آمار به عددی خاص حرجی برای گوینده ندارد اما اقتصاد حقیقی كه ساده ترین تعریف آن را مهدی كروبی در مناظرات بیان كرد "ننه جون من هم تورم را می فهمد" خود را بر سر سفرهای مردم نشان خواهد داد.حال كه كار گروه تحول اقتصادی دولت با اعضایی معلوم الحال تشكیل شده و به دنبال سناریوی اقتصادی سال 89  است، بسیار زود خواهد دانست، سناریوی نرخ تورم، سناریوی عبدالمالك ریگی نیست كه نیروهای اطلاعاتی بخواهند آنرا از آسمان به زمین "برسانند"، یا چون گروه توسعه دانشگاه علامه را منحل كرده اند، نرخ تورم افزایش نیابد. تورم شاخصی از اقتصاد كلان است كه با نادانی می توان قیاس كرد. همانطور كه با تكرار دانسته اشتباهات  و سعی در كتمان آن، نادانی شدت می گیرد، تورم نیز با نادیده گرفته شدن، شدت می یابد و اتفاقا به شدتِ تورم، نرخ تورم می گویند. در حال حاظر كه دولت برآمده از دل كودتا سعی در پیشی دادن نرخ نادانی بر نرخ تورم را دارد، برای خودم و دیگر هموطنانم متاسفم كه سال بعد نه 20 سال بعد! بلكه كمتر از 20 روز دیگر آغاز می شود و آتش تورم خواهد "توانست" همه سفره ها را با هم به آتش كشیده و به فلاكت "برساند.

 
 
اشتراک در فیس بوک