ايران  

        www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

6  مرداد  1388

infos@peiknet.com

 
 
 

میرحسین موسوی:
مردم از راه آمده
هرگز باز نخواهند گشت!

شورش خیابانی نامیدن حرکت‌های مردمی ناشی از اشتباه جریان حاکم در درک حرکت مردم است. آنها فکر کردند با ایجاد حالت امنیتی و بهم‌ زدن اجتماعات، حرکت مردم جمع خواهد شد. این‌طور نیست که چند ماه بگذرد و مردم همه چیز را فراموش کنند و همه چیز حل شود.

نمی‌شود سر مردم را شیره مالید. حرکت مردم هرمی نیست، بلکه بصورت یک شبکه گسترده در حال سیر بود و به همه خانواده ها نفوذ کرد. متهم می‌کنند که شما ساختارشکن هستید و از ساختارشکنی استفاده می‌کنید. ما می‌خواهیم بگوییم ما دنبال ساختارهای واقعی برآمده از دل مردم و قانون اساسی هستیم. شما ساختارشکن هستید. با بررسی جریانات یک نمونه از دستگیری‌ها از ابتدا تا انتهای آن می‌توانید ببینید چه کسانی ساختارشکن هستند. لزومی ندارد ما صدها جنایت و تیراندازی و لباس شخصی را ببینیم، فقط کافیست آقایان یک نمونه مثلا پرونده همین روح الامینی، اعرابی یا آقاسلطان را مورد بررسی قرار دهند، خواهند دید که تا چه اندازه ساختارشکنی در مجموعه نظام صورت گرفته است. ه نظام هیچ چاره‌ای ندارد که به آرمان‌ها، ساختارها و قانون اساسی بازگردد و به نظر من اگر برنگردد مردم آن را برخواهند گرداند. مردم خود از راهی که آمده‌اند باز نخواهند گشت. چطور سران کشور ما فریاد نمی‌کشند و از این فجایع گریه نمی‌کنند؟  

 
 
 
 
 

 

مهندس موسوی با اعضای تشکل‌های معلمان و فرهنگیان بمناسبت ماه شعبان و اعیاد این ماه دیدار کرده و طی سخنانی گفت:

این فرصت‌ها را نعمتی برای نهضت سبز بدانیم و از آن ها خوب استفاده کنیم. باید از تمام این مناسبت‌ها با استفاده از خلاقیت خود استفاده کند. ما می‌توانیم هر روز برنامه‌ای برای روشنگری و پیگیری اهداف بلند نهضت بزرگ سبز داشته باشیم.

جریان حاکم  با حضور مردم درانتخابات غافلگیر شد. این غافلگیری به چند هفته پیش از انتخابات برمی‌گردد. آنها تمام تلاش خود را کردند تا مردم درانتخابات شرکت نکنند.

فکر نمی‌کردند در مدت کوتاهی چنین موج عظیمی ایجاد شود و برای همین غافلگیر شدند. طرح‌هایشان ناشیانه اجرا شد و خلل و فرج بسیار زیادی داشت. آنها قدرت مردم را به درستی تخمین نزدند و عمق جریان را به درستی درک نکردند. دلیل برانگیختگی و حضور مردم در خیابان‌ها را درک نکردند در نتیجه کشور و خودشان را با مشکل مواجه کردند.

شعار مردم در ابتدای انقلاب این بود "در بهار آزادی جای شهدا خالی؟"، حرف ما این است که این آزادی کجاست؟ مگر مردم به خاطر این آزادی به صحنه نیامدند و 22 بهمن 57 راهپیمایی‌های میلیونی در سراسر کشور انجام نشد و شعار آزادی سر ندادند؟ مردم دنبال آزادی بودند، الان این آزادی کجاست؟

متهم می‌کنند که شما ساختارشکن هستید و از ساختارشکنی استفاده می‌کنید. ما می‌خواهیم بگوییم ما دنبال ساختارهای واقعی برآمده از دل مردم و قانون اساسی هستیم. شما ساختارشکن هستید. با بررسی جریانات یک نمونه از دستگیری‌ها از ابتدا تا انتهای آن می‌توانید ببینید چه کسانی ساختارشکن هستند. لزومی ندارد ما صدها جنایت و تیراندازی و لباس شخصی را ببینیم، فقط کافیست آقایان یک نمونه مثلا پرونده همین روح الامینی، اعرابی یا آقاسلطان را مورد بررسی قرار دهند، خواهند دید که تا چه اندازه ساختارشکنی در مجموعه نظام صورت گرفته است و این به آنچه ما از جمهوری اسلامی و نظام انتظار داشتیم، هیچ شباهتی ندارد.

آیا ما نظامی را می‌خواستیم که افرادی شبانه بریزند و خانه‌های دانشجویان و مردم را ویران و ماشین‌های آنها را تخریب کنند؟ و بعد همه ارگان‌های موجود از وزارت اطلاعات تا بسیج بگویند این‌ها به ما ربطی ندارند! این‌ها از کجا آمده‌اند آیا از کره مریخ آمده‌اند؟ وقتی قتلی رخ می‌دهد، متهم هر کجا باشد آقایان آنقدر قوی هستند که ردش را بگیرند، آن‌وقت ده‌ها و صدها نفری که این جنایت‌ها را مرتکب شده‌اند را نمی‌توانند شناسایی کنند؟ چه کسی این را باور می‌کند؟ آیا این به معنای متهم کردن کل نظام به دروغگویی نیست؟

این همان ساختارشکنی و روی گرداندن از قانون اساسی و همه آرمان‌ها و ایده‌آل‌هایی بود که نظام ما و مردم به آن پایبند بودند. الان هم نظام هیچ چاره‌ای ندارد که به آنها (آرمان‌ها، ساختارها و قانون اساسی) بازگردد و به نظر من اگر برنگردد مردم آن را برخواهند گرداند و مردم خود از راهی که آمده‌اند باز نخواهند گشت.

غافلگیری دیگری که برای آقایان اتفاق افتاد این بود که تصور می‌کردند با چند حرکت بعد از 22 خرداد مردم به خانه‌های خود بازخواهند گشت. اما همین که ملتی با این گستردگی و با این همه هزینه‌های بسیار بیش از 40 روز در خیابان هاست نشان‌دهنده عمق این جریان است. بعد آقایان ذهنیتشان را داده‌اند به اینکه دو گروه خارج کشور در این ماجرا بودند. روی  تماس با سفارتخانه متمرکز شدند و فکر کردند این مسئله موضوع را حل می‌کند. اینها تصور می‌کردند که احزاب این جریان را هدایت می‌کنند. برای همین شخصیت‌ها و سران احزاب را دستگیر کردند و تمام تلاش خود را برای اعتراف‌گیری به کار بردند.

آیا یک روحانی و مجتهد که اصولی دارد می‌تواند بگوید "دارند اعتراف می گیرند" ؟ اعتراف گرفتن داشتیم در اسلام؟ ما آدم‌های کم سوادی هستیم، شما که باسواد هستید بیایید شرح دهید کجای اسلام، کجای قرآن و کتب فقهی ما روی مساله اعتراف کردن تکیه کرده‌اند؟

این شیوه‌ها نتیجه‌ای در بر ندارد. زیرا این حرکت مردم به شکل هرمی تنظیم نشده است، بلکه به صورت یک شبکه گسترده در حال سیر بود که به همه خانواده‌ها نفوذ کرده بود و راز بقای این نهضت هم همین است و هر حرکتی در آینده هم باید به این سمت برود.

هر چه افراد را بازداشت کردند این حرکت گسترده‌ تر شد. قدرت این حرکت از گسترش آگاهی‌هاست و باید آن را پاس بداریم و عمیق‌تر کنیم.

عده‌ای به دولت حاکم رای دادند. باید آگاهی را در میان این افراد گسترش دهیم و نتیجه روش دولت تعیین کردن و وزیر عوض کردن و سیاست‌های اقتصادی و ماجراجویی سیاست‌خارجی دولت حاکم را به آنها یادآور شویم.

باید شعاری مطرح کنیم که گستردگی آن بتواند ایرانیان داخل و خارج کشور را دربرگیرد و بر اساس آن، حرکتمان را تنظیم کنیم. آنچه من پیشنهاد می‌کنم، ایستادن بر قانون اساسی از زاویه زنده کردن اصول مغفولی است که مهم‌ترین آن آزادیهاست.

با درخواست بنده و اقای مهدی کروبی برای برگزاری مراسم یابود شهدای وقایع اخیر در مصلی تهران دولت را در معرض امتحان قرار دادیم. ما نمی‌خواهیم کاری کنیم، سخنرانی هم نداریم،  فقط می‌خواهیم از مصلایی که با هزینه‌های صدها میلیارد تومانی ساخته شده، استفاده‌ کنیم. همان 13 میلیونی که شما می‌گویید، این‌ها هم حقی دارند نسبت به این مصلی و از پول آنها ساخته شده و از بودجه عمومی صرف شده است و متعلق به آنها هم هست، اجازه دهید ما جمع شویم و فقط قرآن بخوانیم.

ما قتل‌ها و دستگیری‌های رخ داده را که فاجعه است حتی قبل از انقلاب هم شاهد نبودند. به کسانی که چنین جنایاتی را مرتکب می‌شوند یادآور می‌شوم که مردم، آنهایی را که قبل از انقلاب مرتکب جنایت شدند به یاد داشتند و آنها را به سزای عملشان رساندند؛ مردم از چنین جنایت‌هایی نخواهند گذشت. چطور می‌شود یک فردی علاقه‌مند به انقلاب، اسلام و کشور حتی یک آدم گناهکار به زندان وارد شود و بعد جنازه او بیرون آید؟ مگر این وضعیت قابل تحمل است؟ چطور سران کشور ما فریاد نمی‌کشند و از این فجایع گریه نمی‌کنند؟ نمی‌بینند اینها را؟ لمس نمی‌کنند؟ اینها همه کشور را سیاه می‌کنند. اینها دل همه ما را سیاه می‌کنند، اگر ما سکوت کنیم همه ما را ویران می‌کند و همه ما را به جهنم می‌برد. من نسبت به این اعتراض‌ها خوشحالم زیرا این اعتراض‌ها نشاندهنده سلامت ملت ماست. مردم ما راضی به جنایت نیستند؛ راضی به اینکه افراد جانی پیدا شوند و به خانه‌ها و ماشین‌های مردم حمله کنند، نیستند؛ این عدم رضایت نشاندهنده زنده بودن ملت ماست .

کشور نمی‌تواند تبدیل به یک زندان شود که 70 میلیون نفر در آن زندانی شوند. یقین دارم قوه قضاییه نمی‌تواند و حق ندارد به بسیاری از این زندان‌ها سر بزند و اطلاعات بگیرد.

آیا قوه قضاییه می‌تواند پرونده همین روح‌الامینی را بررسی کند، الان می‌گویند مریض شده و مننژیت گرفته است، قوه قضاییه بررسی کند ببیند دندان‌های وی به چه دلیل شکسته است؟ آیا زمین خورده است یا کارهای دیگری صورت گرفته است. چنین قوه قضاییه‌ای کشور ما را نجات می‌دهد و به نفع کشور و همه ماست که چنین کاری انجام دهد.

برای این روح‌الامینی را مثال می زنم که همه چیز درباره او روشن است. محاسن داشته، مذهبی و بسیجی هم بوده است و بعد به این سیل عظیم و موج سبز پیوسته و شاهدان همه می‌گویند که او، زنده دستگیر شده است و بعد در زندان، جنازه‌اش را تحویل داده‌اند.

امیر جوادی را به تازگی بعنوان شهدای وقایع اخیر عنوان کرده‌اند. حداقل جوانمردی این است که اگر اینها را کشته‌اید، آنها اذیت شده‌اند و زجرکشیده‌اند، لااقل جنازه‌های آنها را بدهید و به خانواده‌های آنها برسید. آن دسته از افرادی که شناخته شده نیستد چه؟ آنهایی که شهرستانی هستند چه می‌شوند؟ اینها را برگردانید به خانواده‌هایشان. چرا اینقدر مردم را آزار می‌دهید؟ چرا مردم را عصبی می‌کنید؟ چرا مردم را تحقیر می‌کنید؟ مردم حق دارند از قبر فرزندان خود خبر داشته باشند.

این مشکلات جز با بازگشت به اصول انقلاب و قانون اساسی حل نخواهد شد و ما بیش از هر زمان دیگری نیاز داریم تا به ارزش‌ها و آرمان‌های ابتدای انقلاب و دیدگاه‌های حضرت امام (ره) رجوع کنیم. این به نفع همه ما و آخرت ماست.

شورش خیابانی نامیدن حرکت‌های مردمی ناشی از اشتباه جریان حاکم در درک حرکت مردم است. آنها فکر کردند با ایجاد حالت امنیتی و بهم‌ زدن اجتماعات، حرکت مردم جمع خواهد شد. این‌طور نیست که چند ماه بگذرد و مردم همه چیز را فراموش کنند و همه چیز حل شود.

نمی‌شود سر مردم را شیره مالید.