الله اکبر دیشب و لشکرکشی خیابان امروز حکومت

پایان مرحله "فصل الخطاب"

و آغاز مرحله نوین در ایران

آنچه دیشب و امروز در ایران اتفاق افتاد و در اخبار بدست آمده از لشکرکشی خیابانی امروز - در مسیر میدان انقلاب و میدان آزادی- و همچنین بانگ بلند "الله اکبر" دیشب مردم بر بام خانه ها بازتاب یافت، حامل مهم ترین پیام برای حاکمیت جمهوری اسلامی بود. این پیام جز این نیست که دیگر در جمهوری اسلامی سخنان رهبر "فصل الخطاب" در هیچ بحث و حادثه ای در کشور نیست و وی از مشروعیت ساقط است. سخنان رهبر در نماز جمعه، در ستیز با مردم و در برابر واقعیات جاری در کشور بود، و به همین دلیل مردم دیشب با بانگ الله اکبر و امروز با حرکت خودجوش و زیر باران گازاشک آور به سمت خیابان انقلاب به او پاسخ دادند. بدین ترتیب و از دیشب، شخص وی تبدیل به آماج اصلی جنبش عمومی مردم ایران تبدیل شد. امری که اگر تاکنون با شک و تردیدهائی همراه بود، اکنون به یقین ملی تبدیل شده است. نه تهدیدهای دیروز رهبر، نه بغض و گریه در گلو گیر کرده وی و نه اشاره او به علیل بودنش،- با هدف ایجاد ترس و ایجاد جلب ترحم در مردم- هیچکدام، نه تنها نتوانست در اعتراض های مردم ایجاد شک و تردید کند، بلکه به یقین بیشتر مردم در شناخت خودسری و یکه تازی وی، و نقش او در تمام حوادث و رویدادها و سیاست های جاری کشور افزود. بزرگترین پیروزی مردم در جریان مقابله با کودتائی که علیه نتیجه واقعی انتخابات ریاست جمهوری صورت گرفت، همین آگاهی دهها میلیونی مردم است. سرانجام جنبش کنونی و مقاومتی که در برابر کودتای انتخاباتی انجام می شود را همین آگاهی رقم خواهد زد. ما در آینده اشکال نوینی از آن مقاومت ملی مردم ایران را با اتکاء به همین آگاهی شاهد خواهیم بود. در واقع، آنچه سالها در پشت پرده انجام می شد، با سخنرانی روز گذشته رهبر به روی صحنه آمد و مقابله با آن نیز از همان دیشب بربام خانه ها و امروز در خیابان های مرکزی تهران به نمایش در آمد.

مردم به چشم خویش دیدند که او بعنوان فرمانده کل قوا فرمان یورش به مردم را صادر کرد،

مردم به چشم خویش دیدند و با گوش خود شنیدند که مدافع کودتای انتخاباتی شخص اوست و طراح نیز خود اوست،

مردم عمیقا متوجه شدند که او از پیش نقشه کشیده بود انتخابات را تبدیل به نمایشی از تائید مردم نسبت به سیاست نظامی حاکم و دولت نظامی خود کند،

مردم متوجه شدند که او همان بازی را می خواهد با مردم بکند که شاه می کرد،

مردم دیدند که او رئیس جمهوری را تبدیل به نخست وزیری کرده و مانند شاه فرمان نخست وزیری برای احمدی نژاد صادر کرده،

حافظه مردم به یاد آورد که او از ماهها پیش گفته بود احمدی نژاد را می خواهد 4 سال دیگر بر سر کار نگهدارد،

مردم فهمیدن که او نیز مانند احمدی نژاد به آسانی دروغ  می گوید که یک رای دارد، زیرا دیدند که علیه رای مردم کودتا کرد،

مردم به گوش خود شنیدند که او علیرغم تمام مهره چینی هائی که در ارگان های انتصابی مانند شورای نگهبان و قوه قضائیه، دولت و نیروهای نظامی کرده، حتی از فراز اختیارات همین ارگان های تحت سلطه خویش نیز دست به عمل زد.

(دو نمونه تاریخی آن؛ تائید نتیجه کودتائی انتخابات پیش از تائید مراجع مسئول و فرمان سرکوب مردم در نماز جمعه دیروز بود. )

ما اعتقاد داریم جنبش ملی مردم ایران، تنها در عرض چند هفته توانست یک گام بلند و تاریخی به جلو بردارد. با شناخت عمیقی که مردم از ساختار حاکمیت کنونی جمهوری اسلامی و ماهیت دولت و سیاست نظامی حاکم پیدا کردند، ما اطمینان داریم، مرحله نوینی در جنبش عمومی مردم ایران برای تحولات آغاز شده است. ما آن مرحله ای را پشت سرگذاشتم که "فصل الخطاب" سخن رهبر است. این را بربام خانه ها و کف خیابان ها دیدیم. به این دلیل است که معتقدیم جنبش مردم وارد مرحله ای نوین شده است. در این مرحله فصل الخطاب دیگر خطبه های نماز جمعه رهبر نیست، بلکه تحمیل آن فصل الخطاب به ضرب چاقو، تفنگ، چماق، گاز اشک آور و شلیک به روی مردمی است  که دیگر آن فصل الخطاب را قبول ندارند و مقابل این فصل الخطاب نیز خواهند ایستاد.