ايران  

        www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

28 مرداد  1389

infos@peiknet.com

 
 
 

یادداشت سردبیری: ریشه های جنجال "مکتب ایرانی"
کودتاچی ها به راه خود می روند
و مردم ایران به راه خویش!

 
 
 
 

درحاشیه جنجالی که بر سر سخنان رحیم مشائی رئیس دفتر احمدی نژاد راه افتاده و میرحسین موسوی بدرستی گفته است "برای انحراف افکار عمومی از بحران حکومتی" است، واقعیات دیگری نیز نهفته است که هم رحیم مشائی و طیف همکاران و همفکران احمدی نژاد از آن باخبرند و هم مصباح یزدی و احمد جنتی و سرلشگر فیروز آبادی که ذوالفقار دفاع از اسلام در برابر ایران را برکشیده اند.

آن واقعیت ساده اینست: مردم ایران از عرب زدگی جمهوری اسلامی ناراضی اند. مردم ایران و بویژه نسل جوان – حداقل در دو دهه اخیر- بشدت بدنبال هویت ملی خویش اند. کتاب های تاریخ ایران هرگز باندازه 20 سال گذشته درایران خواننده نداشته است.

چه کسی می تواند مدعی شود که بیش از سالهای اخیر در ایران مردم شاهنامه خریده و شاهنامه خوانده اند؟ یکی از کتاب‌هایی كه بی وقفه در انتشاراتی های ایران زیر چاپ می رود شاهنامه است. از روی شاهنامه چاپ مسكو چندین چاپ بیرون آمده كه بعد از مدتی تمام  شده است. شاهنامه معروف به خالقی كه در امریكا چاپ شده بود و چند هزار دلار قیمت داشت دوباره در ایران چاپ شد كه ان هم نایاب است. اینها را "محمدعلی رامین" تئوریسین هولوکاست که پای ثابت نشست و برخاست های احمدی نژاد و رحیم مشائی و جوانفکر است، خوب میداند و گزارشش را خدمت احمدی نژاد داده است.

 

 آثار باستانی ایران و حتی غارهای دل کوه ها و یادگارهای باقی مانده از تاریخ 300 سال اخیر ایران بیشترین بازدید کننده را دارد.  هرگز نسل جوان ایران در گذشته، اینگونه طرفدار موسیقی اصیل ایرانی نبوده است. هرگز در چنین وسعتی جوانان در پی یادگیری موسیقی ایرانی و آموزش یکی از ادوات موسیقی ایرانی نبوده اند... و این همه، پایداری مردم ایران در برابر حاکمیتی است که با "ملی"؛ "ملیت"، "هویت ملی" سر ستیز دارد. مردم ایران، در تاریخی ترین وسعت، امروز می دانند که ایرانی، با شمشیر مسلمان شد اما با کلام و فرهنگ خود که بسیار برتر و فراتر از فرهنگ عرب بود، به اسلام و از جمله به تشیع که با شمشیر صفویه آن را پذیرفتند هویتی ایرانی بخشید. حتی روحانیون ایران، خود خوب میدانند که روحانی تحصیل کرده حوزه های علمیه ایران، تا دستش به نجف نرسد و قرآن را از ته گلو نتواند بخواند، روحانی از آب گذشته به حساب نمی آید؛ و این یعنی روحانیون نجف، روحانی تحصیل کرده در ایران را، روحانی ایرانی و متاثر از فرهنگ ایرانی میداند.

رجعت گسترده مردم ایران به آئین های ملی، سنن ایرانی، جشن های ایرانی و... که هر اندازه حاکمیت با آنها ستیز می کند، مردم بیشتر بدان‌ها گرایش پیدا می کنند، معنای دیگری ندارد جز این که مردم ایران هویت ملی خود را در کنار باورهای مذهبی خویش می خواهند حفظ کنند.

این واقعیات چنان آشکار است که حتی در انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری، سردار قالیباف برای پیروزی در آن انتخابات، خود را متمایل به پذیرش همین واقعیات نشان داده بود. حتی در لباس پوشیدن!

اما، این واقعیات، در قد و قواره کابینه احمدی نژاد نمی گنجد. دولتی که بیش از هر دولت دیگری علیه هویت ملی ایران اقدام و توطئه کرده است. بنابراین، سخنان آقای رحیم مشائی را باید بذر پاشی در این زمینی شخم خورده و آماده، برای چیدن محصول آینده، یعنی انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری دانست و لاغیر.

امثال سرلشگر فیروزآبادی و احمد جنتی و مصباح یزدی نیز با چند انگیزه علیه سخنان فرصت طلبانه مشائی – که در همایش ایرانیان خارج از کشور با دسته سرود "ای ایران" و بوسیدن پرچم ایران همراه بود- ذوالفقار کشیده اند:

- آب را چنان گل کنند، که جنبش سبز در این بحث ها غرق شود.

- با این موضع گیری ها، شهرت مشائی را بیشتر کرده و زمینه پذیرش او را بدلیل این نظرات در میان مردم ناراضی از عرب زدگی حکومت فراهم کنند.

- کاندیدائی از میان سرداران سپاه – قالیباف، رحیم صفوی و...- را برای جانشینی احمدی نژاد در نظر دارند.

- از برگ برنده مذاکره و زد و بند با امریکائی ها که احمدی نژاد آن را در جیب رحیم مشائی گذاشته بیمناک اند. نه آن که با مذاکره و زدوبند مخالف اند، بلکه به این دلیل که می ترسند سرشان کلاه گذاشته شده و دور زده شوند.

احمدی نژاد نیز خوب میداند که اگر نتواند قانون اساسی را تغییر داده و رئیس جمهور مادام العمر شود و یا نتواند با یک کودتای خونین تر از کودتای 22 خرداد به کمک حزب پادگانی قدرت را یکپارچه دراختیار بگیرد و ناچار شود انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری را برگزار کند، باید چاره ای بیاندیشد که رئیس دفترش، رحیم مشائی، از مردم رای بگیرد. احمدی نژاد مردم ایران را دست کم گرفته و با همین تصور، فکر کرده می تواند شعار ایران برای همه ایرانیان را كه در دوران محمد خاتمی و میرحسین موسوی مطرح شد خود سر بدهد که البته این خود یعنی پذیرش شكست همه شعارهایی كه در این 5 و اندی او و حامیانش دادند و پاسخ آن را هم در انتخابات 22 خرداد از مردم گرفتند.

او می کوشد از رحیم مشائی که به اعتراف خودش، از یک مرتاض هندی الهام می گیرد و با او در هندوستان دیدارهای نوبتی و مذاکره دارد – این مرتاض کیست و به کدام شبکه های بین المللی وصل است؟- چهره ای بسازد ملی و حامی هویت ملی ایرانیان! این که در تمام این سالها با هویت ملی مردم ایران چه کرده و می کنند و در صورت تعبیر شدن خواب پیروزی  در چنان انتخاباتی، برای گسترش مقابله با هویت ملی ایرانیان چه خواهند کرد، امر پنهانی نیست. کودتاچی ها مشت بر آب می کوبند. آنها از خواب بیدار نشده و نفهمیده اند که مردم پشت دست موافقین و مخالفین سخنان رحیم مشائی را خوانده اند. مردم ایران به همان اندازه که در دفاع از هویت ملی مصمم شده اند، و بلکه بیش از این دفاع، آگاهی ملی و عمومی یافته اند. امروز آگاهی و هوشیاری مردم، به مرز یک اگاهی تاریخی رسیده است.

 
 
اشتراک در فیس بوک