حبيب‌الله عسگراولادی پدرخوانده موتلفه اسلامی نیز در جمع طرفداران حزب موتلفه، ضمن ابراز شادمانی از مقابله خونین با مردم در حوادث پس از کودتای 22 خرداد، به نکته ای اشاره کرد که هفته گذشته مجتبی ذوالنور قائم مقام نماینده رهبر در سپاه پاسداران طی سخنانی در قم به ن اشاره کرد. یعنی مسئله برکناری و یا کناره گیری علی خامنه ای از رهبری!

عسگراولادی گفت:

" اصلاح‌طلبان بدانند جايگزينی برای رهبری نيست و خداوند را سپاسگزاريم كه رهبري عادل، مدير، مدبر و جامع‌الشرايط داريم. "

این اظهار نظر آب نکشیده درحالی بیان شده که تاکنون هیچ پیشنهادی از جانب اصلاح طلبان برای برکناری علی خامنه ای – حداقل بصورت علنی- طرح نشده است. بنابراین طرح این موضوع باید مربوط به محافلی درداخل جناح راست و کودتائی حاکم و یا مربوط به آن شایعاتی باشد که در هفته های اخیر پیرامون اظهار نظر خود علی خامنه ای دراین مورد بر سر زبانهاست. از جمله این که در دیدار با شماری از فرماندهان سپاه ابراز خستگی و ابراز تمایل به کنار رفتن از رهبری کرده و فرماندهان حاضر در دیدار، با گریه و دعا برای سلامت وی، خواستار انصراف وی از این ابراز تمایل شده اند!

این هردو، یعنی هم ذوالنور و هم عسگراولادی اشاره ای به آن روی سکه ای که به هوا پرت کرده و پشت دست خودشان آن را گرفته اند نکردند. این که مرگ خبر نمی کند و "اجل" می تواند هر لحظه به در خانه و یا بیت هر کسی رسیده و بی دق الباب وارد شود. بنابراین، اگر امشب مقام معظم سکته کرد و در خواب از دنیا رفت، با توصیفی که عسگراولادی از وی می کند و نظری که ذوالنور میدهد، تکلیف چه می شود؟ تشکیل شورای فرماندهان سپاه و انتقال ولایت فقیه به نظامی ها؟ تشکیل شورای سه نفره رهبری موقت مطابق قانون اساسی و با ترکیب "رئیس جمهور، یک فقیه شورای نگهبان – جنتی- و رئیس قوه قضائیه"؟ آیا ممکن نیست برای انتقال رهبری به چنین شورائی، در صورت لزوم تکلیف علی خامنه ای را هم مثل احمد خمینی درخواب روشن کنند؟ یا شورای فرماندهان سپاه پیشدستی کرده و گوی رهبری را از چنگ بقیه در بیآورد؟ بخشی از نبرد برای حذف هاشمی رفسنجانی و بیکاره و زیادی بودن مجلس خبرگان همین هدف را دنبال نمی کند؟

حتی همین اظهار نظرها و پیش بینی ها، به معنای فاجعه حاکمیت تک نفره به سبک رژیم شاه در کشور نیست؟