آيتالله
موسوی تبريزی، دادستان سابق
جمهوری اسلامي، كه اكنون يكی از
روحانيون ارشد مجمع مدرسين و
محققين حوزه علميه قم است در
گفتگوئی با خبرگزاری دانشجوئی
ايران "ايسنا" يكبار ديگر خطر
ادامه نفوذ و تسلط انجمن حجتيه بر
دستگاه رهبری جمهوری اسلامی را
ياد آور شد وي،
كه در زمان حيات آيتالله خمينی
از همكاران نزديك وی بود و از شمار
آخرين نسل از شاگردان وی محسوب ميشود،
در اين گفتگو و در اشاره به منشور
روحانيت گفت: « به نظر ميرسد
متحجرين از برخی اختلافات استفاده
كردند و امروز آنهائی كه امام و
انقلاب را قبول نداشتند مفسر
ايدئولوژی انقلاب شدهاند و
فرمايشان و جهتگيریهای امام را
به صورت غير واقعی جلوه ميدهند »
با آنكه آيتالله موسوی تبريز در اين
اظهار نظر نامی از آيتالله مصباح
يزدی به ميان نيآورد، اما همگان ميدانند
كه اشاره به مفسر ايدئولوژی كس
ديگری جز آيتالله مصباح يزدی، از
سرشناسترين روحانيون وابسته به
حجتيه و جمع مرتجعين مذهبی نيست
منشور روحانيتی كه از آن نام برده ميشود،
تاكنون بطور كامل در مطبوعات
ايران منتشر نشدهاست و تنها
گهگاه روحانيونی كه از متن آن با
اطلاع هستند و يا در جريان تهيه و
تدوين آن ميباشند به اين منشور
آيتالله خمينی اشاره ميكنند موسوي
تبريزی در اين گفتگو كه به مناسبت
سالروز صدور منشور روحانيت از سوی
آيتالله خمينی با خبرگزار
دانشجوئی "ايسنا" گفتگو كرد،
انگيزه تهيه اين منشور را اختلاف
ميان روحانيون سالمند طرفدار
پايبندی به اصول اوليه فقه شيعه و
روحانيون جوان و طرفدار تحولات در
فقه شيعه توصيف كرد روحانيون
جوانی كه اكنون اغلب در آخرين سالهاي
دهه پنجاه و آغاز دهه شصت عمر خود
بسر ميبرند، عمدتا از شاگردان
وقت آيتالله خمينی بوده و پس از
پيروزی انقلاب در ايران و نقش
روحانيون در اداره امور كشور از
ضرورت سرعت بخشيدن به روند تحول
فقه و منطبق ساختن آن با ضرورتهای
حكومتی دفاع كردند ضرورتی كه پيش از انقلاب نيز در
حوزههای دينی ايران مطرح بود و
روحانيونی نظير آيتالله
طالقانی، آيتالله مطهری بحث
پيرامون ضرورت آن را شروع كرده
بودند
اين
بحثها در نخستين سالهای تاسيس
جمهوری اسلامی چنان بالا گرفت كه
سرانجام با تائيد آيتالله
خمينی، روحانيون مدافع دو مشي
تحول طلبی و باقیماندن در اصول
پايهای فقه از يكديگر جدا شده و
دو كانون "جامعه روحانيت مبارز"
و "مجمع روحانيون مبارز" را
پايهگذاری كردند
اين اختلاف ديدگاه در شورای رهبری پرشمار
حزب جمهوری اسلامی كه بعد از
انقلاب پنجاه و هفت تشكيل
شده بود نيز چنان قوی بود كه
سرانجام منجر به انحلال اين حزب از
سوی آيتالله خمينی شد در شوراي
رهبری آن حزب بسياری از رهبران
باقیمانده از گروه "فدائيان
اسلام"، "حزبملل اسلامي"
و "جمعيتهای موتلفه اسلامي"
نيز حضور داشتند، كه پس از اعلام
انحلال حزب جمهوری اسلامی هر يك از
آنها تشكيلات جديد خود را بوجود
آوردند، كه در ميان آنها پرقدرتترين
سازمان را جمعيت موتلفه اسلامی
توانست بوجود آورد و نقشی تعيين
كننده در دهه دوم جمهوری اسلامي
ايفاء كند بقايای
گروهبندیهای موجود در شوراي
رهبری حزب جمهوری اسلامی در اطراف
تشكل غير علنی و فعال "رسالت"
جمع شدند كه روزنامه "رسالت"
سخنگوی آنست در عين حال برخی رهبران سالمند و
باقیمانده از تشكلهای ديگر عضو
رهبری حزب جمهوری اسلامی كه در
ارگانهای نظامی و سياسی جمهوری
اسلامی حضور داشتند و يا در رهبري
جامعه روحانيون مبارز فعال بودند
با در عين در اختيارداشتن
گروهبندیهای غير علنی و حضور در
هدايت و رهبری تشكلهائی مانند
"حزبالله"، "انصارحزبالله"
و "انصار ولايت" روزنامههائي
را نيز بعنوان ارگان دراختيار
گرفتند از
جمله حجتالاسلام ناطق نوری از
باقیماندگان فدائيان اسلام كه
روزنامه "ابرار" را به تريبون
خود تبديل كرد و يا روزنامه "جمهوری
اسلامي" كه
گاه سخنگوی هاشمی رفسنجانی و
گاه سخنگوی رهبر ميشود برخي
رهبران حزب مللاسلامی، نظير حجتالاسلام
حجتیكرمانی نيز در روزنامه
اطلاعات فعال شدند و يا روزنامه
كيهان تبديل به سخنگوی امثال
ذوالقدر قائم مقام سپاه پاسداران
تبديل شد تمامي
اين مجموعه از حمايت شورای نگهبان
و مجلس خبرگان رهبری برخوردارند
سازمان ديگری كه دركنار شورای رهبری حزب
جمهوری اسلامی فعاليت داشت،
سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی بود
كه با شركت بقايای رهبری و از ميان
بنيانگذاران چند گروه كوچك اسلامی
پيش از انقلاب پنجاه و هفت شكل
گرفته بود برخی از اين رهبران و
بنيانگذاران، در هستههای اولين
سازمان مجاهدين خلق حضور داشتند و
يا در عين حفظ استقلال سازمانی
خويش، با سازمان مذكور در دهه
پنجاه در ارتباط بودند از
جمله اين افراد بهزاد نبوی، حسين
شريعتمداری، احمدتوكلی،
ذوالقدر و برخی ديگر ميباشند اين
سازمان نيز بدليل اختلاف ديدگاهی
كه در آن رشد كرده بود، سرانجام به
توصيه آيتالله راستی كاشانی كه
نماينده امام در اين سازمان بود
منحل شد اين انحلال به معنای از هم پاشيدگی
سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی در
دهه شصت بود، اما به معنای ادامه
حيات سازماني-ارتباطی گروههای
تشكيل دهند آن نبود ريشههاي
اوليه اين اختلافات كه بعد از
انقلاب در عرصههای سياسی و سمت
گيریهای اقتصادی و دوری و نزديكی
به روحانيون سنتگرا و سران
پرنفوذ بازار و سپس گردانندگان
تجارت در جمهوری اسلامی بروز كرد،
در نطفههای اوليهاش به انشعابی
باز ميگشت كه در سازمان مجاهدين
خلق در آغاز دهه پنجاه روی داد و
دستگاه امنيتی رژيم شاهنشاهی نيز
مشوق و حتی در تشديد آن دخيل بود از
درون آن انشعاب، امثال حسين
شريعتمداری و احمد توكلی در زندان
رژيم گذشته در جمع تكفير كنندگان
سازمان مجاهدين خلق و قطع هرگونه
ارتباط با زندانيان ماركسيست قرار
گرفتند و بعد از انقلاب نيز در
كنار مرتجعترين روحانيون قرار
گرفتند آنها بعد از انقلاب پيوندی عميق با
سرمايهداری بزرگ تجاری ايران
پيدا كردند و در نهادهای امنيتی،
دستگاههای تبليغاتی ( از جمله
روزنامههائی نظير كيهان و يا
راديوتلويزيون) و در ميان
فرماندهان سپاه صاحب نفوذ شدند از
جمله فرماندهان سپاه كه در انحلال
و انشعاب در سازمان مجاهدين
انقلاب اسلامی همراه احمدتوكلی
از آن جدا شد و پيوند خود را با آيتالله
راستی كاشانی و از اين طريق با
مرتجعين مذهبی و روحانيون وابسته
به انجمن حجتيه حفظ و تقويت كرد
قائم مقام كنونی سپاه پاسداران
"ذوالقدر" است فرماندهي
كه دراين روزها با سخنرانیهای
تحريك آميز خود آشكارا متهم به
تحريك امريكا برای عمليات نظامی
عليه ايران و اعلام حالت فوقالعاده
و جنگی در كشور است
بخش
ديگری از سازمان مجاهدين انقلاب
اسلامی، كه به مهندس ميرحسين
موسوی، نخست وزير دوران رهبری آيتالله
خمينی نزديك بودند، در آغاز دهه
هفتاد بار ديگر متشكل شده و سازمان
مجاهدين انقلاب اسلامی را احياء
كردند كه روزنامه "عصرما"
ارگان مطبوعاتی آن و "محمدسلامتي"
دبير كل آنست دبيركلی كه اخيرا به
دادگاه انقلاب احضار شدهاست برخي
از وابستگاه اين سازمان اكنون در
دولت ائتلافی محمدخاتمی و در
مجلس ششم حضور دارند
آيتالله
موسوی تبريزی در سخنان خود به
مناسبت سالروز صدور منشور روحانيت
توسط آيتالله خمينی، با اشاره به
همين مسائل و نفوذ همه جانبه
مرتجعين در دهه دوم جمهوری اسلامي
به خبرگزاری دانشجوئی ايسنا گفت: «
در جنگ به علت مشغوليت روحانيون و
روشنفكران طرفدار امام به مسائل
جنگ، آنها ريشه پيدا كردند امام
در مورد متحجرينی كه از سوی انجمن
حجتيه و ديگران تقويت ميشدند و
در ميان گروههای انقلابی راه
يافته بودند در اين منشور تذكر
دادند امام تاكيد كردند آنهائی كه تقوا را
در حوزهها از بين ميبرند و
متحجرينی كه به نام تقوا و دينداري
اساس دين را از بين ميبرند و يا
ولايتمداران بیولايت كه به نام
طرفداری از ولايت آن را از بين ميبرند
نبايد در ميان روحانيت رسوخ پيدا
كنند
موسوي
تبريز با اشاره به اختلاف ديدگاه
روحانيون شيعه و نگرانی آيتالله
خمينی نسبت به اين امر گفت: بعد از
امام، برخی اختلافاتی كه ايشان
پيشبينی ميكردند شديدتر شد و
اين اختلاف باعث شد برخی از آنهائي
كه ما ميشناسيم و ميدانيم كه
امام، انقلاب و نظام را نميپذيرفتند
و پذيرا نيستند نفوذ پيدا كنند و
به خاطر مصالح خاص دنيوی خود، در
يك قشر خاص وارد شده و استفادههاي
خود را ببرند
|