اخبار

پيك   

                pyknet@persobe    


 

كواكبيان از حزب مدافعان پيام دوم خرداد

بايد منتظر موجی نيرومند‌تر از دوم خرداد بود


دومين نشست اعضای شورای مركزی منتخب كنگره حزب مدافعين پيام دوم خرداد عصر روز پنج‌شنبه ‌٦/٤/٨١ برگزار شد در اين جلسه دكتر مصطفی كواكبيان، دبيركل اين حزب، طی سخناني، ضمن تقسيم‌بندي احزاب سياسی و جناح‌های مختلف در فضای كنونی ايران، تا حدودی به آرايش سياسی كشور در آينده نيز اشاره نمود
به گزارش گروه دريافت خبر ايسنا، كواكبيان با گراميداشت ياد و خاطره شهيد دكتر بهشتی و ديگر شهدای فاجعه هفتم تير ، گفت: ما به عنوان تشكلی كه بنا داريم به مردم خدمت كنيم بايد قبل از هر چيز، انگيزه‌های معنوی را در خودمان تقويت نماييم شكی نيست كه هدف هر حزب سياسي، كسب قدرت است و حزب مدافعين نيز نمي‌تواند از اين هدف دور باشد؛ اما به هر حال براي اين كه قدرت را در جهت خدمت به مردم بكار گيريم قبل از آن لازم است در درون خودمان، خودمان را تقويت كنيم هر چه سريع‌تر كميته‌ها، شاخه‌ها، شعب استانی و واحدهاي حزبی را فعال نماييم و خودمان را برای مبارزه سياسی جدی جهت نيل به اهداف حزب، آماده نماييم
البته پس از برگزاری كنگره، جمعي همچنان بر ما اين انتقاد را دارند كه چرا نام ”مردمسالاری كه پيشنهاد شده بود قبل از واژه‌هاي پيام دوم خرداد بر اين حزب گذاشته شود، جايگزين نشده است كه اميدواريم پس از تصويب كميسيون ماده ‌١٠ احزاب در وزارت كشور، چنين اقدامی صورت گيرد
وی در تبيين جايگاه حزب مدافعين پيام دوم خرداد در ميان احزاب و گروه‌های سياسی كنوني، گفت: احزابی همانند ما سه ويژگی اصلي دارند: اول هويت مردم‌سالاري، آن هم از نوع دينی آن ؛ دوم هويت نوگرايی و در جا نزدن در لاك محافظه‌كاری و سنت‌گرايي مذموم؛ و سوم خط مشی ميانه‌روی و پرهيز از افراط و تفريط، يعنی به طور خلاصه مي‌توان گفت كه حزب ما حزب مردم‌سالار، دين‌مدار، ميانه‌رو و نوگراست
كواكبيان در تقسيم‌بندی از جناح‌ها و احزاب سياسي، با بيان اين كه اين تقسيم‌بندی را بي‌عيب و نقص نمي‌داند و اينكه اگر گفته مي‌شود كه مثلا حزب مشاركت، جزو احزاب فصلی است، به اين مفهوم نيست كه نمي‌توان از عناصر محافظه‌كار يا راديكال و يا حتی سكولار در اين حزب ردپايی سراغ گرفت و يا اساسا اين ويژگي‌ها در دراز مدت درون يك حزب، به صورت ثابت باقي مي‌ماند و اين مسئله كه متاسفانه هنوز بسياری از احزاب كنوني، مانيفست مشخصی ندارند، گفت: لذا تقسيم‌بندی ارايه شده، صرفا براساس عملكردها و موضع‌گيري‌هاي كنونی احزاب است
وی تصريح كرد: ديگر نمي‌توان، به آن تقسيم‌بندی كه سازمان مجاهدين انقلاب در زمان دولت هاشمی رفسنجانی ارايه مي‌داد، بسنده كرد زيرا بحث ”چپ” و ”راست” و يا ”مدرن” و ”سنتي” امروزه ديگر جوابگو نيست و اساسا يك تقسيم‌بندی منطقی هم نيست زيرا بحث ”چپ” و ”راست” اولين بار در كشور انگلستان مطرح شد و كسانی كه موافق منويات و افكار پادشاه بودند در سمت راست مجلس مي‌نشستند و كسانی هم كه مخالف ديدگاه‌ها و اقدامات او بودند در سمت چپ مي‌نشستند
از همان جا گفته شد جناح راست يعنی كه طرفدار دولت و وضع موجود هستند و جناح چپ يعنی كسانی كه مخالف دولت و وضع موجود مي‌باشند لذا امروزه آنچه كه مصطلح است و گروه‌های اصلاح‌طلب و طرفدار دولت خاتمي، ”چپ” محسوب مي‌شوند و مخالفان و منتقدان دولت ايشان، ”راست” ناميده مي‌شود، نوعي تقسيم بندی بر خلاف منشا پيدايش و خاستگاه اوليه آن است ولو آن كه اين تقسيم‌بندی در دوران دولت هاشمی رفسنجانی تا حدودی معقول جلوه مي‌كرد اما در شرايط كنوني كاملا بي‌معناست بنابراين ما يك تقسيم‌بندی را مطرح كنيم كه مختص يك دوره نباشد البته ممكن است گفته شود منظور از ”چپ” يعني كسانی كه مخالف ولايت فقيه و كل حاكميت هستند و منظور از ”راست” يعنی طرفداران اساسی نظام در اينجا نيز يك بحث منطقی نيست چه كسی گفته است كه خاتمی كه سردمدار اصلاحات ناميده مي‌شود و يا كروبی كه فرضا ”چپ” محسوب مي‌گردد، جزو مخالفان ولايت فقيه و اساس نظام هستند؟!‌ و يا برعكس، اقدامات برخی خشونت‌طلبان كه خود را ”راست” مي‌نامند با تمام منويات ولی فقيه و هدف‌های اساسي نظام سازگار است؟
كواكبيان افزود:”مقسم” در هر تقسيم‌بندی بسيار مهم است ممكن است عده‌ای ”ولايت فقيه”، عده‌اي ”حكومت ديني”، عده‌ای ”آزاديخواهي”، عده‌ای ”عدالت‌خواهي”، عده‌اي ”اپوزيسيون بودن”، عده‌ای ”التزام به قانون اساسي” و عده‌ای ديگر، موضوعات ديگر را ”مقسم” بگيرند اما ما، در تقسيم‌بندی خودمان ”مردم‌سالاري” را محور تقسيمات گرفتيم باز هم تاكيد مي‌كنيم كه مدعی بي‌اشكال بودن آن نيز نيستيم
وی با بيان اين كه آرايش سياسی و تقسيم‌بندی كه مطرح مي‌كند، در شرايط كنونی پاسخگوی منطقي نيازها و پرسش‌هاست گفت: زيرا اين تقسيم بندی مجموع جناح‌ها و احزاب سياسی موجود را پوشش مي‌دهد اما قطعا نمي‌تواند پاسخگوي آنچه كه به عنوان ”جريان سوم” يا ”موج سوم” همان گونه كه عده‌اي مي‌گويند ممكن است در آينده به منصه ظهور برسد و ما فعلا از آن خبر نداريم، باشداز طرفی ممكن است برخی فعالان سياسی و شخصيت‌هايي باشند كه در قالب هيچ گروهی نمي‌گنجند با اين حال با سنجش برخی موضع‌گيري‌ها و اقدامات آنان مي‌توان ميزان قرابت را به گروه‌ها سنجيد
كواكبيان ادامه داد: منظور ما از مردم سالاری اين است كه آيا راي مردم در مشروعيت حاكم تاثير دارد يا ندارد؟ به عبارت ديگر، آيا مثلا وجود مجلس خبرگان براي تعيين ولی فقيه، صرفا ”طريقيت” دارد يا ”موضوعيت” هم دارد؟ بنابراين تمامی گروه‌هايی كه معتقدند رای مردم در تعيين حاكم خودشان مشروعيت دارد و مادامی كه مثلا مردم از طريق مجلس خبرگان، ولی فقيه را انتخاب نكنند، چنين فردي، هيچ‌گونه مشروعيتی ندارد را در طبقه‌بندی خود جزو مردم‌سالاران مي‌ناميم و كليه كسانی كه مشروعيتی برای رای مردم قايل نيستند و صرفا آن را در جنبه‌ی ”مقبوليت” مي‌پذيرند و يا معتقدند مثلا وجود مجلس خبرگان فقط ”طريقيت” دارد ما آنها را ”غير مردم‌سالاران” و يا همان ”اقتدارگرايان” مي‌دانيم
وی افزود: البته ما دو جريان كلي به نام ”مردم‌سالاران” و ”اقتدارگرايان” داريم كه البته هر كدام از آنها در دو وجه ”ديني” و ”غيرديني” ظاهر مي‌شوند و آن دو وجه غير دينی هر كدام به دو بخش ”سكولار” و ”لائيك” تقسيم بندی شده و آن و دو وجه دينی نيز هر كدام به چهاربخش ”راديكال”، ”محافظه‌كار”، ميانه‌رو” و ”احزاب فصلی يا موسمي” قابل تقسيم مي‌باشند
اين نكته را هم بايد اضافه كنم منظور ما از گروه‌های ”غيرديني” نه اين كه اعضای آن غيرمسلمان باشند؛ بلكه منظور ما اين است كه چنين گروه‌هايی هيچ اعتقادی به ”حكومت ديني” ندارند كما اينكه منظور از احزاب ”غيرمردم‌سالار” نه اين كه لزوما به هيچ يك از اصول ”مردم‌سارلاري” پايبند نيستند بلكه همان‌گونه كه گفته شد، ”راي مردم” را منشا ”مشروعيت حاكم” نمي‌دانند
به اعتقاد كواكبيان مي‌توان تمامی احزاب و گروه‌های سياسی را مجموعا به دوازده گروه يعنی شش گروه ”اقتدارگرا” و شش گروه ”مردم‌سالار” به صورت زير تقسيم كرد
‌١- ”اقتدارگرايان غير ديني سكولار” همانند گروه‌های سلطنت‌طلب و ضد انقلاب خارج نشين و منافقين و 
‌٢- ”اقتدارگرايان غير ديني لائيك” همانند گروه‌هاي ماركسيست لنينيست و امثال حزب توده و 
‌٣- ”اقتدارگرايان ديني راديكال” همانند انصار حزب الله، كيهاني‌ها و 
‌٤- ”اقتدارگرايان ديني محافظه‌كار يا سنت‌گرا” همانند روحانيت مبارز تهران و جمعيت موتلفه اسلامی و 
‌٥- ”اقتدارگرايان ديني ميانه‌رو” همانند جامعه اسلامي مهندسين، انجمن اسلامی پزشكان و اكثر گروه‌های ‌٢٨گانه عضو ائتلاف پيروان امام و رهبري
‌٦- ”اقتدارگرايان دينی فصلي” همانند جمعيت دفاع از ارزش‌ها، نوانديشان دينی و 
‌٧- ”مردم‌سالاران غير ديني لائيك” همانند برخی روشنفكران غير ديني، كانون نويسندگان ايران و 
‌٨- ”مردم‌سالاران غير ديني سكولار” همانند نهضت آزادي، گروه ملی مذهبي‌ها و 
‌٩- ”مردم‌سالاران ديني راديكال” همانند سازمان مجاهدين انقلاب، دفتر تحكيم وحدت و 
‌١٠- ”مردم‌سالاران ديني محافظه‌كار” همانند مجمع روحانيون مبارز، مجمع نيروهای خط امام (ره) و 
‌١١- ”مردم‌سالاران ديني ميانه‌رو” همانند حزب همبستگي، حزب مدافعين و اكثر گروه‌هاي وابسته به جبهه دوم خرداد و جبهه اصلاح‌طلبان و 
‌١٢- ”مردم‌سالاران ديني فصلي” همانند حزب كارگران سازندگی و حزب مشاركت و 
وی تاكيد كرد: شك ندارم كه در فضاي سياسی آينده كشور اگر شانسی از ميان شش گروه اقتدارگرا جهت كسب قدرت باشد (البته منظور از كسب قدرت همان نهادهای انتخابی مانند شوراها، پارلمان، خبرگان، رياست جمهور و  مي‌باشد) صرفا براي جريان ميانه‌رو در بين آنهاست زيرا تجربه چندين انتخابات پس از دوم خرداد، اين مساله را نشان داده است كما اين كه در ميان گروه‌هاي مردم سالار نيز احزاب لائيك چندان جايگاهی ندارند هر چند كه برای گروه‌های مردم سالار سكولار (در صورتی كه بتواند از فيلترهای قانونی عبور كنند) مي‌توان جايگاه ضعيف قائل شد برای احزاب موسمی و فصلی هم به دليل وجود روحيه قدرت‌طلبی و خط مشی شخصيت محوري، فرصت‌طلبي، انحصارگرايي و  نبايد چندان درصد بالايي قائل شد و اگر هم مردم برای يك دوره اقبال نشان دهند چنين رويكردي، تداوم نخواهد داشت به عنوان مثال فائزه هاشمی عضو حزب كارگزاران در انتخابات مجلس پنجم، رای اول داشت اما در مجلس ششم حتی نتوانست جزو ‌٥٠ نفر اول باشد در مورد گروه‌هاي راديكال هم اگر بخواهند انسجام لازم نداشته باشند و يا مواضعي همچون ائتلاف با طالبان، سخنان جنجالی و غير ضروری و سپس عذرخواهی آقای هاشم آغاجری و امثال اينها تكرار شود، قطعا مردم رويگردان خواهند شد
وی افزود: مردم، اعتقاد به مردم‌سالاري را نه در شعارها بلكه در عمل مي‌آزمايند، چه بسيار گروه‌های مدعی مردم‌سالاري كه در درون تشكيلات خويش از استالين هم اقتدارطلبانه‌تر عمل مي‌نمايند و هرگز به اعضای رده‌هاي پايين، اجازه ظهور و بروز به عرصه تصميم‌گيري‌ها نمي‌دهد
كواكبيان ادامه داد: صداقت، شرط اصلی مواجهه با مردم است مردم ما نشان داده‌اند كه هر گونه بي‌صداقتي را برنخواهد تافت اساسا پيدايش دوم خرداد به خاطر مقابله با رانت‌خواري‌ها، امتيازطلبي‌ها، خويشاوندسالاري‌ها، تجمع‌گرايي‌ها، انحصارطلبي‌ها و تماميت‌خواهي‌ها بود حال اگر بخواهيم به نام اصلاحات و دوم خرداد و مردم‌سالاری همان مسايل را تكرار كنيم قطعا بايد منتظر موج نيرومندتر از دوم خرداد از سوی مردم باشيم البته چنين موجي به سمت گروه‌های مردم‌سالار و سودجو هم نخواهد بود چه رسد به آقايان گروه‌های مدعی اقتدارگرا پس اگر برای امثال شما و ديگر نخبگان دور از عرصه قدرت هم فرصتي آيد اگر حقيقتا جهت خدمت واقعی به مردم نباشد، مطمئن باشيم كه دنيا و آخرتمان را با هم از دست خواهيم داد

 

ی