اخبار

پيك   

                pyknet@persobe    


 

 

گفتگوی با حسين شريعتمداری

 

همه احزاب، سازمان‌ها و گروه‌ها التقاطی‌اند

 و پس از متلاشی شدن به ما می‌پيوندند!

 

 

 


“حسين شريعتمداري”، مدير مسوول روزنامه‌ی “كيهان”، گروه‌ها و احزاب سياسی را دچار بحران “نام‌ها و نشانه‌ها” مي‌داند و با ارائه‌ي تحليلی از اوضاع سياسی كشور مي‌گويد: «در آينده‌ی نزديك، شاهد دگرگونی جدی در آرايش گروه‌ها و احزاب خواهيم بود»وی جناح موسوم به «چپ» را طيفی با مواضع متفاوت و حتی متضاد خوانده و در مورد تك تك آنها به تحليل و پيش‌بينی دست مي‌زند اما در مورد تحليل شرايط فعلی و آينده‌ی جناح موسوم به «راست» شايد سكوت مي‌كند
گفت و گوی خبرگزاری دانشجويان ايران با حسين شريعتمداري، درباره‌ی ارزيابی پيوندهاي موجود بين گروه‌ها و پيش‌بيني آينده، در پی مي‌آيد

“شريعتمداري”، در گفت و گو با خبرنگار سياسی “ايسنا”، گفت: گروهها و احزاب سياسی با بحران «نام‌ها و نشانه‌ها» روبه‌رو هستند، چرا كه هويت بسياری از آنها با تابلو و عنوانی كه برای خود برگزيده‌اند، همخوانی ندارد، به عنوان مثال، تابلوهای چپ و راست در عرصه‌ي سياسی كشور ما، جا به جا شده‌اند، مدعيان اصلاحات در عمل، محافظه‌كارند و كسانی كه به محافظه‌كاری متهم شده‌اند، انقلابيون اصلاح‌طلب هستند
وی افزود: در فرهنگ سياسي، مقابله با قدرتهای امپرياليستی نظير آمريكا، مخالفت با اقتصاد باز، تلاش برای مقابله با فقر و مخالفت با حاكميت سرمايه و سرمايه‌داران از ويژگي‌های بارز گروه‌های چپ و راديكال است بر اساس اين تعريف كه در عرف سياسی يك تعريف پذيرفته‌شده است، گروه‌های مدعی چپ‌گرايی در ايران، نه فقط «راست»، بلكه راست افراطی هستند؛ چرا كه در بسياري از مواضع سياسی خود با قدرتهاي امپرياليستي، مخصوصا آمريكا همخوانی دارند، از سرمايه‌داران و غارتگران اموال عمومی حمايت مي‌كنند، توسعه‌ی سياسی را بر توسعه‌ي اقتصادی و بهبود وضع معيشتی مردم ترجيح مي‌دهند، در سياست خارجي از سازش با قدرتهای استكباري حمايت مي‌كنند و 
وی ادامه داد: حزب كارگزاران سازندگی در قالب گروه‌هاي تكنوكرات قابل ارزيابی است - اگر چه به جای تكنولوژی بر فرهنگ تكنوكراسی تكيه دارد - و اما، احزاب تكنوكرات مطابق معيارهاي شناخته‌شده در فهرست گروه‌هاي راست قرار دارند، در حالي‌كه اين حزب هم اكنون در طيف گروه‌هاي موسوم به چپ، فعاليت مي‌كند
سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی كه در گذشته ادعای خط امامی داشت! بعد از رحلت امام(ره)، اعلام كرد كه در دوران حضرت امام نيز برخي از مواضع ايشان را قبول نداشته است و اين، نوعی دوگانگی و دو چهره بودن است مدتی بعد همين سازمان كه ادعا مي‌كرد يك گروه سياسی با گرايش چپ است، بدون آنكه تابلوی «چپ» را كنار بگذارد، به مواضع راست افراطی روی آورد و با گروههايی كه آنها را به راست‌روي متهم مي‌كرد، ائتلاف كرد
“شريعتمداري” گفت: در عرف سياسي آن دسته از گروههای چپ را كه تغيير موضع داده و به راست افراطي تبديل مي‌شوند، «راست بي‌هويت» مي‌گويند و اين تعبير درباره‌ي آن دسته از گروههای راست كه به چپ غلطيده‌اند نيز، صدق مي‌كند، چرا كه وقتی يك گروه سياسی به آسانی و در زد و بند برای قدرت، هويت قبلی خود را تغيير مي‌دهد، هويت بعدي‌اش نيز قابل اعتماد نيست، بنابراين مي‌توان گفت كه در جبهه‌ی دوم خرداد ائتلافی از گروه‌های چپ و راست بي‌هويت نيز حضور دارند
مديرمسوول “كيهان” تصريح كرد: سازمان مجاهدين، طی چند ماه اخير، آشكارا از ديدگاه مقامات رسمی آمريكا و مخصوصا ديدگاه مقامات اطلاعاتی و امنيتی اين كشور، عليه جمهوری اسلامی ايران حمايت كرده است كه بازگويي اظهارات “جرج تنت” رئيس سازمان سيا در اظهارات اخير يكی از اعضاي اصلی اين سازمان، جديدترين نمونه‌ي آن است و بيانيه‌ی حزب مشاركت، تكرار بي‌كم و كاست اظهارات جرج تنت است البته با شناختی كه نسبت به برخی از اعضای مومن و انقلابي اين سازمان دارم، بعيد مي‌دانم كه مركزيت كنونی با اين تغيير هويت دوام زيادی داشته باشد و به احتمال زياد، سازمان مجاهدين انقلاب در آينده‌ی نزديك فرو مي‌پاشد و از آنجا كه مركزيت كنونی با تكيه بر سوابق افراد مومن اين سازمان فرصت حضور در عرصه‌ي سياسی كشور را داشته، بعد از كناره‌گيری افراد انقلابی چاره‌اي جز محو شدن و يا پيوستن آشكار و رسوايي‌برانگيز به جريانهاي بيرون از نظام را ندارد، چنانچه حزب مشاركت نيز نيروهای آماده‌ي ريزش فراوانی دارد
“شريعتمداري”، هم‌چنين گفت: جامعه‌ی روحانيت و مجمع روحانيون در چهارچوب تعريف شده‌ي احزاب كنونی نمي‌گنجند و قالب‌هاي چپ و راست نمي‌تواند بيانگر هويت واقعی آنها باشد، اين دو جريان به علت تكيه بر اسلام، مبانی و اصول مشتركی دارند كه به آنها اجازه‌ي جدايی تا مرز تبديل به دو حزب سياسی رقيب را نمي‌دهد جدايی اين دو جريان قبل از آنكه به خاطر تفاوت در مبانی و اصول باشد، به علت سليقه‌های متفاوت آنها براي تحقق اهداف مشترك است و در اين ميان، سوءاستفاده‌ی واسطه‌ها و جريانهايی كه زندگی سياسی انگلي دارند، در تفرقه‌افكنی ميان اين دو جريان نقش موثری داشته است
وی افزود: شواهد و قرائن موجود حكايت از آن دارند كه در آينده‌اي نه چندان دور، مجمع روحانيون با پشيمانی از اينكه طی چند سال اخير از سوی گروه‌های لائيك و غيرانقلابی و حتی دشمنان اسلام و انقلاب مورد سوء استفاده قرار گرفته است، به جامعه‌ی روحانيت نزديك مي‌شود و جامعه‌ی روحانيت نيز، با تجربه‌اندوزی از اينكه، طی سالهای اوليه‌ی دهه 70 تحت تاثير برخی از عوامل سودجو و فرصت‌طلب، فاصله‌ی ميان خود و يكی از نزديكترين جريانهای اسلامی و انقلابی را افزايش داده بود، به مجمع روحانيون نزديك خواهد شد و دوستان جدا افتاده، باز هم يكديگر را خواهند يافت، البته با حفظ اختلاف سليقه كه تلاش مي‌كنند بار ديگر به مرز دشمنی و تخاصم كشيده نشود
“شريعتمداري” ادامه داد: جبهه‌ي موسوم به دوم خرداد، مجموعه‌اي از گروههای مدعی حمايت از آرمان‌هاي آقای خاتمی بوده‌اند كه به صورت طيفی از چند گروه با مواضع متفاوت و حتی متضاد كنار يكديگر قرار گرفته‌اند و از سوی ديگر به علت آنكه چسب تشكيلاتی اين طيف، دوم خرداد است و دوم خرداد يك رخداد است و نه يك ايدئولوژي، اين جبهه، تاكنون نه تنها قادر به ارائه‌ي يك مرامنامه‌ی مشخص با مواضع و ديدگاه‌های تعريف شده نبوده است، بلكه به تدريج بر آشفتگی و به هم ريختگی گروه‌های حاضر در اين جبهه افزوده شده است تا آنجا كه امروزه با توجه به تفاوت و ناهمخوانی مواضع برخی از گروه‌هاي جبهه‌ی دوم خرداد با مواضع رئيس جمهور، چسب تشكيلاتی اين جبهه خيلی زودتر از آنچه انتظار مي‌رفت، چسبندگی خود را از دست داده است و گروههای اين جبهه را با سردرگمی و آشفتگی نزديك به فروپاشی روبه‌رو كرده و به جان هم انداخته است ناكارآمدی جبهه‌ی دوم خرداد در تامين خواسته‌های مردم و پشت كردن آشكار آنها به وعده‌ها و شعارهايی كه داده بودند، اين جبهه را با دو بن‌بست مشروعيت و مقبوليت روبه‌رو كرده است حزب مشاركت به عنوان اصلي‌ترين گروه اين جبهه تلاش مي‌كند اين ناكارآمدی را به حساب كارشكني‌هاي رقبای سياسی خود بنويسد اما، وقتی با اين سوال روبه‌رو مي‌شود كه گروههای دوم خردادی چه اقدام مثبتی را در دستور كار خود داشته‌اند كه حالا مدعی كارشكنی در آن مي‌باشند، پاسخی جز سكوت توام با شرمندگی و يا چاره‌ای جز جنجال برای انحراف افكار عمومی ندارند
مدير مسوول “كيهان” اظهار داشت: جبهه‌ی دوم خرداد تمام ظرفيت سياسی خود را به كار برده و اكنون به آخر رسيده است اين جبهه با دو بحران روبه‌روست و فروپاشی آن قطعی است؛ اول، بحران ناكارآمدي كه علی رغم حضور اعضای اين جبهه در پست‌های كليدی و قلع و قمع‌ تمام مخالفان سياسی خود از مشاغل و مديريت‌ها و با توجه به اينكه، تمامی امكانات نظير بودجه، مجلس، دولت و كرسي‌های قدرت را در اختيار داشته‌اند، دوران مديريت آنان با گسترش فساد و بي‌بندوباري، افزايش دامنه‌ی فقر، گسترش پديده سوءاستفاده‌های كلان از بيت‌المال، دامن‌زدن به بي‌عدالتي اجتماعی و اقتصادی و بيكاري همراه بوده است، بي‌آنكه اقدام در خور توجهی برای مقابله با اين پديده‌ها صورت گرفته باشد و اين نكته‌ای است كه گروه‌های منصف جبهه‌ی دوم خرداد آن را انكار نمي‌كنند دومين بحران، اختلافات رو به رشد و درگيری شديد ميان گروه‌های اين جبهه است برخی از اين اختلافات بر سر تقسيم قدرت است كه احتمال كنار آمدن در اين‌گونه درگيري‌ها وجود دارد، اگر چه ديگر خيلی دير شده است اما، بخشي از اين درگيری و اختلاف نظرها در بيداری گروههای اصول‌گرای اين جبهه ريشه دارد كه پيوند دوباره‌ي ميان آنها را ناممكن مي‌سازد، به عنوان مثال، وقتی مجمع روحانيون مبارز، به وضوح مي‌بيند با گروه‌هايي پيوند خورده است كه به مبانی و اصول اسلام و انقلاب بي‌توجه هستند و برخی از آنان با محافل اطلاعاتی آمريكا همصدايی مي‌كنند، طبيعی است كه از ائتلاف قبلي احساس فريب‌خوردگی مي‌كند و حاضر به ادامه‌ی اين ائتلاف نخواهد بود، نشانه‌های روشن و غيرقابل انكاری از اين بيداری در ميان برخی از گروههای اصول‌گراي دوم خرداد با بخش تازه به دوران رسيده و بي‌هويت اين جبهه را به وضوح مي‌توان ديد و آقای خاتمي كه عضو اصولگرای مجمع روحانيون است ، در حال حاضر به علت اصرار بر مبانی و اصول اسلام و انقلاب با جبهه‌ی دوم خرداد فاصله فراواني گرفته است
وی تاكيد كرد: تغيير نام‌ها نمي‌تواند نشانه‌ها را تحت‌الشعاع قرار داده و به بحران كنونی گروههاي سياسی كه بحران هويت است، پايان بدهد همان‌گونه كه تلاش گروه‌هاي دوم خردادی با حمايت آشكار محافل و رسانه‌های غربی برای تغيير صورت مسئله و ايجاد قالب‌هاي جديد، نظير «اصلاح طلب» و «محافظه‌كار» بی نتيجه بوده است و اين بازي فريب، اگر چه مدتی ذهن افراد ساده‌انديش را به خود جلب كرده بود ولي صاحبنظران و انديشه ورزان به خوبی مي‌دانند كه تغيير مصنوعي تابلوها نمي‌تواند هويت واقعي گروهها را برای مدتی طولانی از نگاه مردم پنهان كند به عنوان مثال، محافظه‌كار در عرف سياسي به گروهی گفته مي‌شود كه براي حفظ قدرت تن به سازش مي‌دهد و مبانی و اصول اعلام شده‌ی خود را به آسانی كنار مي‌گذارد؛ با اين تعريف - كه ميل و سليقه‌ی شخصي افراد در آن موثر نيست - بسياری از گروه‌های مدعی اصلاح طلبي، نه فقط اصلاح طلب نيستند، بلكه محافظه‌كار دو آتشه‌اند البته به نظر من، انتخاب واژه‌ی اصلاح طلب از سوی گروه‌های دوم خردادي با دو هدف صورت پذيرفته است؛ اول آنكه برخی از اين گروه‌ها با عنوان گروه خط امامی فعاليت مي‌كردند و تناقض آشكار ميان مواضع آنها با مواضع و ديدگاه‌های شناخته شده و صريح حضرت امام (ره)، ادعای خط امامی بودن اين گروهها را به شدت زير سوال كشيده بود و انتخاب نام اصلاح طلب برای حذف نام و نشان امام راحل از تابلوی خود و به منظور پنهان كردن چرخش اين گروهها از خط امام و رويكرد آنها به طيف مخالفان حضرت امام (ره) بوده است
“شريعتمداري” ادامه داد: هدف دوم، بهره‌گيری سياسی و ابزاري از مفهوم اصلاحات بوده است كه واژه‌ای ارزشی است ولی گروههاي دوم خردادی با عملكرد خود اين واژه را هم از ارزش انداخته و آن را به ضد خود تبديل كرده‌اند
مدعيان اصلاحات تاكنون هيچ تعريفی از اصلاحات مورد نظر خود ارائه نكرده‌اند و بديهی است كه اصلاحات تعريف نشده، نه خوب است و نه بد، بلكه كليدی است كه به همه‌ي قفل‌ها مي‌خورد ولی هيچ دری را باز نمي‌كند يعنی دقيقا آنچه امروزه در مواضع و عملكرد گروههای مدعی اصلاح طلبی ديده مي‌شود
“شريعتمداري” پيش‌بينی كرد: به عقيده‌ی من، بحران “نام‌ها و نشانه‌ها” كه امروزه گروه‌هاي سياسی با آن روبه‌رو هستند، قابل دوام نيست و در آينده‌ای نزديك شاهد دگرگونی جدی در آرايش سياسي گروه‌ها و احزاب خواهيم بود در جريان اين دگرگونی كه آثار و علايم آن به وضوح قابل ديدن است، پوسته‌های گروهی و قالب‌های غير واقعی كه بعضا من‌درآوردی نيز هستند، فرو مي‌ريزند و با شفاف‌تر شدن عرصه‌ی سياسی كشور، از يكسو و بي‌اعتمادی روزافزون مردم به گروهها و احزاب از سوی ديگر، سه تابلو، به عنوان سه گزينه كه بازتاب و ترجمان گرايشهای سياسي موجود در كشور است، برافراشته مي‌شود
مدير مسوول “كيهان”، در اين باره توضيح داد: اين سه گزينه كه ميزان و تعداد طرفداران آنها با يكديگر اختلاف و فاصله زيادي دارد، عبارتند از: «جمهوري اسلامی ايران»، «جمهوري مسلمانان» - يا جمهوری مشروط - و «جمهوري ايران» جمهوری اسلامی ايران، همان نسخه‌ای است كه حضرت امام (ره) بر آن تاكيد داشتند و توده‌هاي متراكم و ميليونی مردم مسلمان با علم و آگاهی اين گزينه را از ميان ساير گزينه‌ها انتخاب كرده و به عنوان نظام حكومتی مورد اعتماد و علاقه‌ی خويش برگزيدند در اين گزينه، اسلام و جمهوريت به هم آميخته‌اند، اسلام، نسخه‌ي اداره‌ی حكومت و جمهوريت، ظرف يا قالب آن است اكثريت قريب به اتفاق مردم به اين گزينه اعتقاد دارند چرا كه تامين معنويت و رفاه، عزت و عدالت و دنيا و آخرت خود را در اين گزينه مي‌بينند
برای اثبات اعتقاد راسخ مردم به اين گزينه، علاوه بر همخوانی اين گزينه با اعتقادات دينی و باورهای اسلامی مردم، مي‌توان به انتخابات رياست جمهوری در خرداد 80 اشاره كرد و از آن به عنوان سندی قاطع و غير قابل ترديد برای نشان دادن گرايش غالب مردم به اين گزينه ياد كرد چرا كه در اين انتخابات علاوه بر جناب آقاي خاتمی كه رای 23 ميليونی واجدين شرايط رای دهندگان را به خود اختصاص داد، ساير كانديداها نيز بر جمهوری اسلامی ايران و ميثاق ملی آن كه قانون اساسی است، تاكيد مي‌ورزيدند و اين نقطه در تمامي كانديداها مشترك بود بنابر اين 30 ميليون رای دهنده - صرفنظر از كانديدای مورد علاقه آنها - با آراء قاطع خود بر باور عميق خويش به نظام جمهوری اسلامی ايران تاكيد ورزيدند و اين، تنها اعلام نظر واجدان شرايط برای شركت در انتخابات بود و به بيان ديگر، باز هم اكثريت قريب به اتفاق مردم - همانند سال 58 - جمهوری اسلامي ايران را گزينه‌ی مطلوب خود مي‌دانند
وی ادامه داد: هم‌اكنون، علاوه بر توده‌های مردم كه به هيچ حزب و گروهی وابسته نيستند، اكثريت اعضا و هواداران گروههای سياسي نيز همين گزينه را مطلوب مي‌دانند ولی مخدوش شدن عرصه‌ی سياسی كشور به علت تقسيم‌بندي‌های غير واقعي، به اين ديدگاه فرصت بروز مستقل نمي‌دهد و شايد اصرار بيگانگان و برخی از گروههاي داخلی بر اين تقسيم‌بندی كاذب برای پنهان كردن همين واقعيت باشد
“شريعتمداري” ادامه داد: گزينه‌ي دوم، يعنی “جمهوری مسلمانان“ نيز در جريان رفراندوم سال 58 از سوی گروههای التقاطی نظير سازمان منافقين، نهضت آزادي، حزب خلق مسلمان، انجمن حجتيه و برخی از جريانات وابسته‌ی ديگر مطرح شده بود و امروز هم در عرصه‌ی سياسي كشور، طرفداران اندك ولی پر مدعايی دارد در اين گزينه كه بايد آن را يك طرح فريب دانست، اسلام در حاكميت و ساختار نظام حكومتي نقشی ندارد و برای فريب افكار عمومي، نقش اسلام به كارگزاران نظام داده شده است، به بيان ديگر، نظام حكومتی يك نظام لائيك است كه بدون دخالت قوانين اسلامی اداره مي‌شود ولی از آنجا كه مردم ايران، مسلمان هستند، كارگزاران و مسوولان نظام، به طور طبيعي مسلمان خواهند بود نكته‌ی در خور توجه در اين طرح فريب آن است كه مسلمان بودن مسوولان و كارگزاران در قوانين حكومتی گنجانده نمي‌شود، زيرا، در صورت وجود اين قانون، تفسير آن نيز ضروری خواهد بود و در تفسير آن، الزاما بايستي ويژگی كارگزاران مسلمان توضيح داده شود و بديهی است كه در اين حالت، مبانی دينی - هر چند به صورت اندك و كمرنگ - به ساختار حكومتي راه يافته است و حال آنكه در اين گزينه، بر لائيك بودن حكومت تاكيد مي‌شود اين گزينه هم اكنون همانند سالهای اوليه‌ی انقلاب، در ميان مردم طرفدار قابل توجهي ندارد و اساسا برای ملت نامفهوم است و در صورتی كه مفهوم آن توضيح داده شود، اندك هواداران خود را نيز از دست خواهد داد در اين گزينه مي‌توان «جمهوری اسلامي مشروط» را نيز قرار داد؛ چرا كه برخی از اعضای گروههای سياسی ضمن آنكه از نظام حكومتی لائيك و غير دينی حمايت مي‌كنند، وجود برخي از قوانين اسلامی نظير ممنوعيت توليد و مصرف مشروبات الكلي، تاكيد بر اسلام به عنوان دين رسمي و يا ممنوعيت تبليغات ضد ديني و  را در ساختار نظام حكومتي پيشنهاد مي‌كنند اين عده به دو دسته‌ی مشخص تقسيم مي‌شوند اول، كسانی كه نگاهی قشری و ساده‌انديشانه به اسلام دارند و بر اين باورند كه با كمرنگ‌تر شدن سهم اسلام در حاكميت، تهاجم گسترده نظام سلطه‌ي بين‌الملل نيز كاهش مي‌يابد و ! و دسته‌ی دوم كسانی هستند كه از اين پيشنهاد به عنوان يك ترفند برای فريب افكار عمومی مردم مسلمان بهره مي‌گيرند
مدير مسوول “كيهان” درباره‌ي گزينه‌ی سوم نيز گفت: گزينه‌ي سوم، “جمهوری ايران“ است اين گزينه كه همان حكومت لائيك است، گزينه‌ی ايده‌آل و مطلوب تمامي قدرت‌های استكباری و دنباله‌هاي ريز و درشت داخلی آنهاست و نظام سلطه‌ی بين‌المللی مخصوصا آمريكا از نخستين روزهای بعد از پيروزی انقلاب اسلامی براي استقرار اين گزينه به جای گزينه‌ي «جمهوری اسلامی ايران» تلاش كرده و در اين راه به جنايات وحشيانه‌ي فراوانی دست زده و مي‌زند امروز اين گزينه در عرصه‌ی سياسی كشور، از سوی جريان خزنده‌ای كه “خط جديد نفاق“، گوياترين نام براي آن است، دنبال مي‌شود خط جديد نفاق كه ردپايش به آن سوی مرزها مي‌رسد و بارها وابستگی آن به سرويس‌های اطلاعاتی آمريكا بر ملا شده است، تاكنون جرات طرح اين گزينه را نداشت و ماموريت خود را در پوشش همراهی ظاهری و به صورت حضور انگلی در ميان گروه‌هاي خودی دنبال مي‌كرد، اين جريان، اگر چه امروز هم، زمينه را براي طرح آشكار ماموريت خود كه برگرفته از خواست قدرتهاي استكباری است، فراهم نمي‌بيند، ولی گاه و بيگاه به طور تلويحی و در پاره‌ای از موارد با تلويحي نزديك به تصريح، از اين گزينه سخن مي‌گويد؛ طرفداران اين گزينه، در صورت شفاف شدن عرصه‌ی سياسي كشور، زمينه‌ی حضور آشكار خود را از دست مي‌دهند
“شريعتمداري” در پايان تصريح كرد: به اعتقاد من در آينده‌اي نزديك، خودي‌ها، پوسته‌هاي دروغين گروهها را مي‌شكافند و به هم مي‌پيوندند و با قرار گرفتن در كنار توده‌ی عظيم مردم، خط اسلام ناب محمدی (ص) كه امام منادي آن و رهبر معظم انقلاب، تداوم بخش آن است، حرف آخر را مي‌زند

 

ی