اخبار

پيك   

                pyknet@persobe    


 

بيانيه سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی

 

جرم ما آنست كه پس از امام، در مقابل

ملعبه آرمان‌های انقلاب ايستاديم!

 

تقديس كنندگان قدرت، بردگان ثروت

و شيفتگان خشونت عليه سازمان بسيج شده‌اند

 

ما در زمان امام هم گفتيم و نوشتيم كه از اصل روحانيت دفاع می‌كنيم، اما به وضع آن انتقاد داريم روحانيت يكپارچه نيست و جلوه آن در هاله‌ای از قداست و فراتر از نقد يك فريب است ما با روحانيتی كه مردم را برده خويش مي‌خواهد مسئله داريم استقلال مرجعيت از حكومت و قدرت اعتقاد ماست!

 

 


سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی ايران، درباره‌ی سخنان اخير هاشم آقاجری و واكنشهای پيرامون آن بيانيه‌ای صادر كرد
به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاری دانشجويان ايران، متن اين بيانيه به شرح زير است
ملت آگاه و شريف ايران
صادقانه‌ترين و گرم‌ترين درودهای ما نثار شما
اكنون نزديك دو هفته است كه شاهد يكی از پر حجم‌ترين و گسترده‌ترين جنجال‌های سازمان يافته تبليغاتی طی سال‌های اخير هستيم جنجالی كه به بهانه‌ی سخنراني دكتر سيد هاشم آقاجری از اعضاي ارشد سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي، فضای جامعه را از زشت‌ترين و غيراخلاقي‌ترين رفتارها و گفتارها و ناجوانمردانه‌ترين شيوه‌ها و اتهامات آكنده ساخته است
برای سازمان مجاهيدن انقلاب اسلامی ايران كه به دليل مواضع اصولی و سازش‌ناپذير خود در برابر مافيای قدرت، ثروت و پايبندی به صفوف مردم از مدتی قبل در پی تهديدها و پيغام‌ها و انذارهای مختلف هجوم گسترده عليه خود را پيش‌بينی مي‌كرد، ماهيت اين گريبان چاك دادن‌ها از همان آغاز روشن بود اما از آن‌جا كه خود، ملاحظاتی بر پاره‌اي تعابير و سهو لسان‌ها، در سخنرانی مذكور داشتيم و هرگونه موضع‌گيری زودهنگام موجب دامن گستردن فضای ترديد و ابهام و عدم تماميز اظهارنظرهای ناصحانه از عقده‌گشايي‌های انتقام‌جويانه و آميخته شدن مرزهای حق و ناحق مي‌شد، با اعتماد به شعور ملت ترجيح داديم سكوت پيشه كنيم تا غوغاييان خود نقاب از چهره برگيرند و ماهيت خويش را بيش از پيش برملا كنند
ملت بزرگ و رشيد ايران
ما افتخار مي‌كنيم جمعی هستيم كه طی بيش از ‌٣٠ سال مبارزه‌ي مستمر، همواره در غم‌ها و شادی‌ها و كاميابي‌ها و ناكامي‌ها در كنار شما بوده‌ايم در تاريك‌ترين و سياه‌ترين دوران حكومت ستم‌شاهی در مبارزه حضور داشتيم همراه با فرزندان شما، زندان، حبس و شكنجه رژيم شاه را تجربه كرديم از چشمه زلال انديشه‌ی متفكران ژرف‌انديش و دردمندی هم‌چون مرحومان مطهری و شريعتی سيراب شديم و در دوران سخت و پرابتلا كه خالص‌ترين و صادق‌ترين افراد را متحير و سرگردان مي‌كرد نه دامن به انحراف آلوديم و نه اسير تحجر و جمود شديم در دوران انقلاب همراه شما به پيروی از پير و مقتدايمان امام خمينی سرود استقلال، آزادي، جمهوری اسلامی سر داديم در سخت‌ترين روزهای انقلاب، آن زمان كه از يك سو مناطق مختلف كشور عرصه‌ی حركت‌هاي استعمار ساخته‌ی تجزيه‌طلبي بود و از سوی ديگر تروريسم كور و خشن، خون بي‌گناهان و پاكان را بر زمين مي‌ريخت، در مبارزه عليه فتنه ترديد به خود راه نداديم در جريان جنگ تحميلی دوشادوش فرزندان برومند شما از خاك ميهن اسلامی دفاع كرديم پس از امام، آن هنگام كه آرمان‌های انقلاب ملعبه‌ی دست قدرت‌طلبان بي‌اعتماد به مردم شد تا به نام اسلام و انقلاب و امام،‌ آزادی و حقوق شما در بازار سياست و قدرت، مطاعي بي‌ارزش نمايانده شود، با قلم و سخن عليه انحراف و انحصار به مبارزه برخاستيم و طرد و انزوا و تهديد و تهمت را به جان خريديم نتيجه آن، ايستادگي‌ها و پايداري‌ها به همراه ديگر فعالان سياسي، حماسه‌ی پرفروغ دوم خرداد و پايان قريب انحصار و فرو افتادن نقاب تزوير از چهره‌ي اقتدارگرايان بود
ما يقين داريم با ايستادگی بر اصول و پايبندی به عهدی كه در محضر خداوند رحمان برای دفاع از حقوق و آزادي‌های قانونی و مشروع مردم، بسته‌ايم، خشم و كينه‌ي تقديس كنندگان قدرت و بردگان ثروت و شيفتگان خشونت را عليه خود خريده‌ايم ما در دفاع از دين كه آزادی و عدالت را جوهر آدميت و آدمی و آزادي‌ای كه دين را حافظ هويت و مانع مسخ انسان مي‌داند، حاضر به پرداختن هر تاوانی هستيم
افكار و انديشه‌های خود را همواره با صراحت و شفافيت هرچه تمام‌تر بيان كرده‌ايم نه امروز، كه سال‌های پيش و در حيات پربركت امام، گفتيم و نوشتيم از اصل روحانيت دفاع مي‌كنيم، اما به وضع آن انتقاد داريم گفتيم روحانيت كل يكپارچه نيست لذا در هاله‌ی از قداست بردن و فراتر از مقام نقد نشاندن آن يك فريب است هم‌چنان‌كه نفی و طرد و جرح تماميت روحانيت يك جفا ما معتقد بوده و هستيم عالمان دردآشناي زمان‌شناس و آگاه را بايد از عالمان متنسك و نيز آنانی كه دين را ابزار دنيای خود كرده، مردم را برده‌ی خويش مي‌خواهند، متمايز ساخت
ما افتخار مي‌كنيم پس از بيش از ‌٣٠ سال مبارزه و فعاليت سياسی و حضور در مسووليت‌های مهم و حساس پس از انقلاب، كوچك‌ترين نقطه‌ی ابهام در كارنامه‌ی خود نداريم نه سر در آخور قدرتي داريم و نه وامدار كسی هستيم و هزينه‌ی اين آزادگی را با به جان خريدن انواع تهمت‌ها و كينه‌توزي‌هاي قدرت‌طلبان مردم ستيز مي‌پردازيم
اكنون تمام جنجال بر سر اين است كه دكتر سيد هاشم آقاجری در حضور جمعی محدود به روحانيت اهانت كرده و منكر وجود طبقه‌ای به نام روحانی در اسلام شده و ميان روحانی و عالم دين فرق گذاشته است تقليد به مفهوم مريد و مرادبازي را نفی و رجوع عامی به متخصص و رابطه‌ی مفتی و مستفتی را تاييد كرده است و به همين بهانه، طي هفته‌ی اخير، صاحبان تريبون‌ها و منبرهای جمعه و جماعات، خود را مجاز به اهانت و فحاشی عليه آقاجری و سازمان متبوع وی دانسته‌اند به نام دفاع از دين و در كسوت روحانی و پاسداری از دين و به بهانه‌ی سخنی كه نه كفر دينی و نه مستلزم انكار ضروری دين و يا حتي فرعی از دين است؛ بلكه سخنی است كه حداكثر در حوزه‌ی جامعه‌شناسي دينی قابل نقد و خرده‌گيری است، از هيچ هتك حرمت و نسبت ناروايي دريغ نكرده‌اند عبارات و كلماتي نظير: “آقاجری دو درجه از ميمون پايين‌تر است”، “شخصيت معلوم‌الحال”، “ستون پنجم قدرت‌های جهان”، “كاسه‌ليس مكاتب ضدمردمي”، “عروسك كوكي”، “خودفروخته”، “برانداز خاموش”،”منافق”، ”بدتر از سلمان رشدي”، ”نوچه كسروي”،‌ ”ميمون دست پروده پوپر”، ”بي‌شرم”، ”ملحد”، ”ياوه‌گو”، ”آدم وارونه”، ”دست‌نشانده” و  تنها مشتی از اين خروار است اگر سخنان آقاجری اهانت است اين عبارات چيست؟ تمام سخن آغاجری آن بود كه در اسلام طبقه‌ای مقدس به نام روحانيت، فراتر از مقام نقد و دارای حقوق ويژه نداريم آنان كه در كسوت روحانيت و فقاهت و يا دفاع از آن، به خود اجازه مي‌دهند، زشت‌ترين اتهامات را كه صحت آن در هيچ دادگاهی به اثبات نرسيده و نسبت‌های ركيك و موهن را در مرعي و منظر مردم، متوجه آغاجری و سازمان متبوع وی كنند، آيا با عمل خود، گفته نقد و نظر وی را عليه خود تاييد نكرده‌اند؟ و با صداي بلند اعلام نمي‌كنند كه مقام خود قدسی و مصون از هر گونه نقد و ايراد و عيب مي‌دانند و آنچه برای ديگران جرم و گناه و معصيت است، برای ايشان عين حق و بلكه عمل به تكليف و وظيفه شرعی است؟
اگر اين فرموده خداوند در قرآن عظيم، ”و من لم يحكم بما انزل‌الله فاولئك هم الكافرون”،‌”فاولئك هم‌الضالمون”، ”فاولئك هم الفاسقون” (سوره مائده آيات ‌٤٧-45-44) است، چگونه كسانی كه در مسند اجتهاد و حكمت نشسته‌اند، به خود اجازه مي‌دهند بخاطر سخنی كه هر چند ممكن است خطا باشد، اما نفي دين و انكار ضروری دين نيست، گوينده آنرا بدتر از سلمان رشدي اعلام كنند؟ سلمان رشدی نفی و سخره‌ی خداوند و پيامبران الهي كرد و هاشم آغاجري، نقد روحانيت، كسانی كه هاشم آغاجری را بدتر از سلمان رشدی مي‌دانند، آيا به صراحت مقام خود را برتر از خداوند و پيامبران الهی نمي‌دانند؟
ما از بزرگوارانی كه از موضع نصح و خيرخواهی به نقد سخنان برادرمان دكتر آغاجری پرداخته‌اند و كمبودها و كاستي‌های آنرا متذكر شده‌اند، صميمانه تشكر مي‌كنيم در عين حال در دفاع از آغاجری و افشای تعزيه‌گردانان اين ماجرا كه از يك سو عواملشان مجلس سخنرانی آغاجری را به اغتشاش مي‌كشند تا سخنان وی ناتمام بماند و از سوی ديگر، با سو استفاده از ناقص ماندن و ناتمام ماندن بحث، با ابهام‌افكنی و شائبه آفريني درپی اغراض و مطامع سياسی و قدرت مدارانه خويشند، لحظه‌ای ترديد به خود راه نمي‌دهيم
سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران افتخار مي‌كند كه اعضايي همچون دكتر هاشم آغاجری دارد كه اعتقاد و التزام خود به اسلام و انقلاب و صداقت خود را در خدمت مردم، نه در حرف، بلكه در كوران مبارزات سخت ستم‌شاهی در زندان، شكنجه و حضور در ميدان جنگ و افتخار جانبازی اثبات كرده‌اند اكنون چه كسی است اين طنز تلخ را درك نكرده باشد كه همان كسانی كه طی ساليان اخير در ظلم و اجحافي كه بر روحانيون آگاه و طلاب فاضل در حوزه‌های علميه و تضعييقاتي كه بعضا به خاطر اظهار عقيده ساده سياسي، آنهم در محافل محدود سهيم بوده‌اند و يا آن را تاييد كرده‌اند؛ امروز به دفاع از روحانيت چنين گريبان چاك مي‌دهند؟ آری طنز تلخ و بازی عبرت‌آموز روزگار ما، يكي هم، اين است كسانی كه سابقه سياهشان در برخورد با مرجعيت، شهره خاص و عام است، آنانكه از هيچ هتك حرمتی عليه مرجعيت خودداری نكردند و برخی تريبون‌ها و پاره‌ای از مطبوعات را عرصه زشت‌ترين اتهامات عليه مرجعيت شيعه كردند، امروز به بهانه‌ي دفاع از مراجع گريبان مي‌درند
///مردم ما هنوز فراموش نكرده‌اند عوامل اين جماعت پس از رحلت مرحوم آيت‌الله اراكی چگونه با سازماندهی تظاهرات در برابر جامعه مدرسين به تهديد و ارعاب پرداختند تا در معرفی مراجع به مردم نظر آنان اعمال شود//
ما همين جا وظيفه خود مي‌دانيم از مراجع بزرگوار و عالمان ژرف‌نگري كه اهداف و اغراض سياسی نهفته در پس اين جنجال را به روشنی دريافته و با شناخت گردانندگان واقعی اين ماجرا در برابر فشارها و پيغام‌هاي مستقيم و غير مستقيم مقاومت كردند و ضمن تذكرات خيرخواهانه خصوصی و آگاهانه از ورود به اين صحنه‌سازی خودداری فرمودند و با عدم حمايت خود، غوغاسالاران را حتی در برپايی اجتماعات معدود و انگشت‌شمار ناكام ساختند، تقدير و تشكر نموده، عرض مي‌كنيم از مقام مرجعيت و عالمان راستين و وارسته‌ای كه مسووليت خطير دين و هدايت مردمان را برعهده دارند، انتظاری جز اين نبود به اين بزرگواران اطمينان مي‌دهيم، اعضای سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی ايران از جمله دكتر سيد هاشم آغاجري، همچون گذشته معتقد به استقلال نهاد دين و مرجعيت از حكومت و قدرت هستند و اين استقلال را ضامن سلامت نهاد دين و حفظ ايمان و تضمين آخرت مردم مي‌دانند

 

ی