اطلاعيه راه توده پيرامون كناره گيری آيت الله طاهري

حضور در صحنه سياسی 
تاثيرگذارتر از كناره‌ گيری است



ترور در كابل
بوی باروت - پول ترياك

       م. ظريف

جدال حكومتی بر سر دو گزينه به لحظات قطعی و مهم تصميم گيری نزديك ميشود : يا سركوب داخلی و رفتن به سوی مذاكره با آمريكا و خروج از بحران اقتصادی و يا مدارا با مردم و گشايش درهای مذاكره با آمريكا و خاتمه بخشيدن به محاصره اقتصادی
راديوها
آزادی
صدای ايران
بی بی سی
فرانسه

نشريات

ابرار
آزاد
اطلاعات
آفتاب يزد
انتخاب
ايران
سياست روز
جمهوری
چشم انداز
چيستا

راه توسعه

حيات نو
خراسان
رسالت
روز نو
عصرما
كيهان
گيلان امروز
نوروز
همشهری
ماهنامه آفتاب
يك هفتم

سايت ها

اكو نيوز
ايران امروز
ايران مانيا
ايرنا
ايسنا
پارس پژواك
پيك ايران
پيوند
تحكيم وحدت
دمكرات كردستان
راشدان
راه توده
راه كارگر
شمس
عصرنو
كار
گذرگاه
گويا
مرور
مشاركت
ملي- مذهبی
موتلفه
نامه مردم
نهضت ازادی
همصدا
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
برنامه‌ها
 
 
 
                pyknet@perso.be  



آنكه در اصفهان سخن گفت- آنكه در قم دهان گشود


فصل جديد مطبوعاتی در ايران

امروز روی شبكه اينترنت رفت



يكی از موفق‌ترين روزنامه‌های 6 سال اخير در ايران روزنامه "صبح امروز" به مديريت سعيد حجاريان بود. اين روزنامه نيز مانند بسياری از روزنامه‌های طرفداراصلاحات تعطيل شد. اكنون و با استفاده از اينترنت "امروز" انتشار خود را آغاز كرده‌است، نشانه‌هايی از تمامی نشريات توقيف شده سال‌های اخير را با خود همراه دارد. پيك‌نت اين اقدام و ورود به صحنه را به دست اندركاران"امروز" تبريك می‌گويد


دفتر آيت الله طاهری

آيت الله طاهری در صحنه سياسی باقی ميماند


بيانيه جبهه مشاركت 
همچون گذشته در كنار سازمان 
مجاهدين انقلاب اسلامی خواهيم بود

گفتگويي با هاشم آغاجری
من و حجتيه

          سايت امروز


زيرا كه سبز مينويسد قناری شعرتان

            شهريار دادور


آزاد

جميله كديور : اصلاحات موفق به ايجاد فضای نقد و گفتگو شد

زهرا رفيعی - نوروز

شيرين عبادی : يك سيلی به كودك نيز شكنجه است

ابراهيم يزدی : شريعتی از معماران فكری انقلاب بود

بهمن احمدی امويی - نوروز

بهروز گرانپايه : التهاب اصلاحات و انتظارات عمومی

حبيب الله پيمان : شريعتی و زبانی متفاوت

حسين حقگو - آزاد

از وفاق تا تفرقه

مسعود سوری - حيات نو

اشتباه در تحليل 

تونی موريسو برنده جايزه نوبل : فضای آمريكا به پنجاه سال قبل بازگشته است

تقی رحمانی - نوروز

شريعتی و انديشه تغيير اجتماعی

نوروز

احمد شيرزاد : مبارزه با فساد دستمايه‌ای برای بقای سياسی



 گفته ها و نكته ها

 شورای نگهبان، قوه قضاييه و خشونت


دادستان كل كشور
تلازمی ندارد كه ادعاهای مدعی العموم با خواست عموم هماهنگ باشد
كدخدايی عضو حقوقدان شورای نگهبان
اين وزارت اطلاعات است كه خواستار اعمال شكنجه است
دولت آبادی نماينده مجلس
وزارت اطلاعات چنين مجوزی ندارد كه بتواند كسی را شكنجه كند
رضا قربانزاده - رسالت
آيا برای آنكه متهم به خشونت نشويم بايد دست از اسلام برداريم
يك نماينده مجلس
وزارت اطلاعات حق ندارد خواهان اعمال شكنجه باشد
عباس صفايی فر
مخالف قانونی كسی است كه قانون را رعايت ميكند ولو مخالفتش را با آن اعلام كند اما برانداز كسی است كه دست به اسلحه ميبرد
كاظمی مخبر كميسيون قضايی
قوه قضاييه بايد فارغ از جهتگيری های سياسی و جناحی فقط در انديشه تامين عدالت باشد
رمضان زاده سخنگوی دولت
دولت بخاطر پيگيری قتلهای زنجيره ای تاوان سنگيني را پرداخته است
دادستان كل كشور
هنوز فرصت نكرده ام پرونده كرمانشاه را بخوانم

مخالفان اصلاحات و اقتصاد آزاد

صادق زيباكلام استاد دانشگاه
محافظه كاران ايرانی برخلاف محافظه كاران غرب بشدت مخالف خصوصی سازی و آزادسازی اقتصادی هستند
حسين اديب - رسالت
مشكل اين است كه جناح دوم خرداد با اقتصاد آزاد بعنوان محور رقابتی شدن اقتصاد مسئله دارد
شما ارگان جمعيت موتلفه
سازمان خصوصی سازی هنوز هيچ اقدام اساسی و تدبير شفافی برای خصوصی سازی انجام نداده است
رسالت
غيردولتی كردن اقتصاد و مقررات زدايی از فعاليتهای اقتصادی و در نهايت خصوصی سازی بايد مورد توجه قرار گيرد
شما ارگان جمعيت موتلفه
باتوجه به عدم توانايی دولت خصوصی سازی همچون گذشته روندی لاك پشتی را طي خواهد نمود
رسالت
فساد ناشی از اقتصاد دولتی و تخصيص غيربهينه منابع است
رسالت
اگر مخالفت آغاجری با اقتصاد آزاد و عملكرد نبوی در شركت پتروپارس را روی هم بريزيد از آن معجونی ساخته ميشود كه مشابه ان در عملكرد گروههای چپ در دهه بيست است
رسالت
اگر اشكالی هست در برنامه تعديل است واگرنه همه با آزادسازی اقتصادی موافقند
شما ارگان جمعيت موتلفه اسلامی
چرا وزارت نفت در واگذاری چهارده شركت وابسته به اين وزارتخانه به بخش خصوصی تعلل ميكند؟
شما ارگان جمعيت موتلفه
در يك دورنمای وسيع بايد به خصوصی شدن كليه بانكهای دولتی بجز بانك مركزی انديشيد

مسايل روز

صفدر حسينی وزير كار
بسياری از مشكلات كارگری از طريق قرادادهای دستجمعی كار قابل حل است
معصومی عضو خانه صنعت
بعضی از مواد قانون كار تنها حامی كارگران است
محمد حسين رفيعی
شريعتی به ماركسيسم بعنوان رقيب نگاه ميكرد نه دشمن و معتقد به نقد علمی آن بود
ميرمحمود يگانگلی نماينده اروميه
قبول سياستهای بانك جهانی و صندوق پول تحت عنوان تعديل اقتصادی يك طبقه ثروتمند بی هويت را به بهای فقر 96 درصد مردم بوجود آورد
محمدی از حزب اسلامی رفاه كارگران
گرانی و فساد ناشی از مجلس و دولت است
قاسم امانی - رسالت
اينكه نايب رييس مجلس از شهدای موتلفه نام نبرد شايد بدليل اينست كه قبلا  با ماركسيستها هم پياله بوده است
نماينده مردم بهبهان در مجلس
گزارش هيئت تحقيق از صدا و سيما بزودی در جلسه غيرعلنی مجلس قرائت خواهد شد
امير محبيان - رسالت
بحث وفاق را بايد بعنوان يك پروسه كلان ملی و نه پروژه ائتلاف گونه پيش برد


سخنراني آيت‌الله نوری همدانی چگونه سازمان داده شد

 

آنكه در اصفهان سخن گفت

آنكه در قم دهان گشود!

 

در فاصله كلاردشت تا قم، يكباره آغاجری تبديل به سلمان رشدی شد!

 

در روزهائی كه سخنرانی هاشم آغاجری را به پيراهن عثمان تبديل كرده بودند تا بلكه مراجع دينی را وادار به صدور بيانيه تكفير كنند و سپس يورش به سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی را آغاز كنند، شايد بيشترين فشار به مراجع دينی در شهر قم وارد آمد. عليرغم همه تهديدها و وعده‌ها بسياری از علما و مراجع تقليد چون آيت‌الله منتظري، يوسف صانعي، فاضل لنكراني، صافي، اردبيلي، امينی و ... عكس‌العملی مطابق ميل سازمان دهندگان ماجرا از خود نشان ندادند و حتی آيت‌الله متظری در پاسخ به سئوال مجمع محققين و مدرسين حوزه علميه قم از مخالفان سخنراني آغاجری انتقاد كرد. در آن روزها، هيات‌های اعزامی يكي پس از ديگری از تهران به قم آمده و به خانه مراجع تقليد مراجعه مي‌كردند. اين فشارها و رفت‌‌ و آمد‌ها وقتی به نتيجه نرسيد، قم را رها كرده و رفتند در كلاردشت مازندران سراغ آيت‌الله نوري‌همداني. آيت‌الهی كه اخيرا همسر قبلی خود را رها كرده و با همسر جوان و تازه خود از ابتدای تابستان امسال برای هواخوری و ييلاق به كلاردشت مازندران رفته‌است. بالاخره آقا را از كلاردشت به قم برگرداندند. از بالا هم به ايشان گفته شده بود به قم بازگردد. ايشان ظهر جمعه به قم رسيد. دوربين‌ها و مستمعين جمع آوری شده در محل سخنرانی وی حاضر شدند و ايشان هم كه تازه از راه رسيده و زياد هم در جريان مسائل نبود، عصبانی از اين زحمتی كه برايش فراهم كرده و از كلاردشت خوش آب و هوا به شهر گرم قم بازش گردانده بودند با شدت تمام به هرچه آغاجری و غير آغاجری بود حمله كرد. گفت انديشه آغاجري را مي‌كوبيم، تا نتواند مرجعيت را بكوبد! روی يك ورق كاغذ برايش نوشتند كه "كوبيدن" كافی نيست، شما مرجع هستی و مي‌توانی فتوا بدهي. آيت‌الله يك كمی مكث كرد و بعد گفت كه آغاجری مثل سلمان رشدی است!

چند ساعت بعد فيلم‌های خبری به تلويزيون (سيما) رسيد و آقاي نورهمدانی هم با همان اتومبيلی كه آورده شده بود به كلاردشت، نزد همسرش بازگردانده شد.

 


توضيح سردبيری

شتاب رويدادهای ايران، حتی فرصت نداد تا گردانندگان پيك‌نت برای گسترش خدمات اينترنتي خود چاره‌‌ا‌ی‌ بيانديشند! در روزهای اخير پيام‌های گوناگونی را، كه همگی آنها حامل پرسش‌هائي درباره زمان آغاز انتشار دوباره پيك‌نت بود دريافت داشتيم. خود نيز بسيار متاسف بوديم كه در كوران حوادث مهم ايران، بدلائل فنی نمی‌توانستيم به وظيفه‌ا‌ي‌ كه برعهده گرفته‌ايم عمل كنيم. همه مشكلات را نتوانستيم حل كنيم، كه اميدواريم در طول زمان و در فرصتی مناسب‌تر چنين كنيم. تغيير در شكل و آرايش صفحات را فعلا قربانی محتواي اخبار و رويدادها مي‌كنيم و كار را پی‌می‌گيريم.

  شنبه 22 تير 1381

سخن روز

دليل جوابيه شتابزده رهبر 
به آيت الله طاهری چيست؟
آنكه حقيقت را گفت
آنكه واقعيت را انكار كرد

رهبر جمهوری اسلامي، در پاسخ به نامه اعتراضی آيت‌الله طاهری نامه‌اي نسبتا مشروح نوشته و به برخي نكات مندرج در نامه آيت‌الله طاهری مستقيم و غير مستقيم پاسخ داده‌است. برخی مطالب جوابيه رهبر، همآهنگ است با مطالبی كه دو روزنامه رسالت و كيهان، پيش از انتشار اين جوابيه منتشر كردند. مطالب اين دو روزنامه كه بصورت سرمقاله و در جهت مغشوش كردن مضمون نامه آيت‌الله طاهری منتشر شد، چنان بود كه گوئی آيت‌الله طاهری مجلس و رئيس جمهور را خطاب قرار داده و نابساماني‌هائی را كه به حق به آن‌ها اشاره كرده متوجه دولت و مجلس و اصلاح‌طلبان دانسته‌است! همين دو روزنامه دليل استعفاي آيت‌الله طاهری از امامت جمعه اصفهان را پيری و كهولت سن وي اعلام كردند. اشاره‌ای كه در نامه جوابيه رهبر نيز وجود داشت.

رهبر جمهوری اسلامی در نامه خود، ضمن تائيد آنچه آيت‌الله طاهری در باره فساد و اختلاس و دزدي، بحران در سياست خارجی و فاصله طبقاتی و برباد رفتن آرزوهاي مردم در انقلاب 57 نوشته (با گريز از تائيد ضرورت آزادي‌هاي سياسی و مطبوعاتي) تائيد كرده و مدعی شده كه خود وی نيز اينها را تائيد كرده و خوشحال است كه ايشان- يعنی آيت‌الله طاهري- هم در اين امر وارد شده‌اند.

شايسته ترين پرسش از رهبر آنست كه اين فساد و تباهی و بحرانی كه خود ايشان هم آن را تائيد مي‌كند، در زمان رهبری چه كسی جز خود ايشان، كه در جزئي‌ترين امور مملكت دخالت مي‌كند روی داده‌است؟ بنابراين كسی كه خود پاسخگوي بحران عمومی حاكم بر جامعه‌است، چگونه مي‌تواند، در عين حال مدعی هم باشد؟

رهبر مي‌گويد كه مشكل اشتغال و مبارزه با فساد اقتصادی در دستگاه‌ها محور عمده مورد نظر اوست. اگر چنين است چرا اين اصلاح را از نهادهای وابسته به نهاد رهبری آغاز نمي‌كند كه ام‌الفساد‌اند و موانع موجود بر سر راه تحقيق و تفحص در اين نهادها را از ميان بر نمي‌دارد تا به ريشه‌هاي فساد اقتصادی رسيده شود؟

رهبر جمهوری اسلامی در بخش ديگری از جوابيه خود مي‌نويسد كه راه جلوگيری از اختلاس و فساد اقتصادی آنست كه آقايان خود جلوی آقازاده‌هايشان را بگيرند. يعنی مبارزه با اختلاس و فساد اقتصادی را بسپاريم بدست عاملين و بوجود آورندگان آن. يعنی امثال آيت‌الله زادگان واعظ طبسي، مقتدائي، دُري، خزعلي، رفسنجانی و ديگران را بسپاريم بدست پدرشان تا جلوی آنها گرفته شود. البته در اين ميان تكليف امثال علی رازيني، علی محمد بشارتی وزير اسبق كشور و آيت‌الله جنتی هم كه آخرين پرونده مفتوحه مربوط به اختلاس در توزيع ايران خودرو متعلق به آنهاست لابد مي‌ماند كه فرزندان آنها روشن كنند!

رهبر درك خود از وحدت ملی را در اين جمله در جوابيه به آيت‌الله طاهری بيان مي‌كند« از همه مهم‌تر وحدت ملی و يكصدائي مسئولان و خواص است كه اگر مخدوش شود هيچ حركت سازنده‌ای به سامان نمي‌رسد.» اين جمله هيچ معنائی جز اين ندارد كه وحدت ملت ايران و دفاع از تماميت كشور مورد نظر نيست و بهائی به آن داده نمي‌شود.

رهبر به آيت‌الله طاهری مي‌نويسد كه «‌بر خلاف آنچه كه مي‌گويند( اشاره به نظرسنجي‌های اخير و هشدارباش‌های خاتمی و آيت‌الله اميني) مردم پشتيبان نيرومند انقلاب و اسلام و امام‌اند» از آنجا كه واضح است مردم عليه وضع موجود در كشور هستند، در اينجا ايشان از امام و انقلاب خرج مي‌كند و وضع كنونی را عين انقلاب و خط امام معرفی مي‌كند. در ادامه همين قسمت و همين سياست، يعني خرج از انقلاب و امام و توجيه موقعيت كنونی كشور، ايشان مي‌نويسد كه « از روزی كه اطلاعيه منسوب به جنابعالی (تائيد همان مطالب روزنامه‌های رسالت و كيهان كه نويسنده نامه آيت‌الله طاهری و خط دهنده به وی برای انشای اين نامه‌ را اطرافيان وی معرفي كردند) صادر شده، ضد انقلاب كه در زير سايه امريكا و اسرائيل و با پول آن‌ها زندگی و تغذيه مي‌كند بيشترين سوء استفاده را از آن كردند و آن را مقابله با سياست‌هاي امام راحل ونفی و رفض نظام اسلامی و شعارهای آن وانمود كردند.» به اين ترتيب جمهوري اسلامی كنون كه در آن رهبران موتلفه حكم مي‌رانند و دايره سياست را امثال حسين شريعتمداري، محمدرضاباهنر و كاظم انبارلوئی در روزنامه رسالت تعيين مي‌كنند، همان شعارها و سياست‌های آيت‌الله خمينی است و بيان فاجعه كنوني حاكم بر كشور، مخالفت با امام است! حاصل انقلاب هم از نظر ايشان همين است كه مردم در برابر ديدگان خود شاهدش هستند و مخالفت با اين حاصل نيز يعني مخالفت با انقلاب!

رهبر جمهوری اسلامی در بخش ديگری از پيام خود، يكی ديگر از ترفندهاي روزنامه‌های رسالت و كيهان را در برخورد با نامه اعتراضی آيت‌الله طاهری به خدمت گرفته و مدعی مي‌شود كه اين نامه متاثر از تلقين اطرافيان ناباب و نا مطمئن نوشته شده‌است. هر فرد عادی در مقايسه واقعيت جامعه امروز ايران با ادعاهائی كه در نماز جمعه‌ها در باره وضع مملكت و رهبری آن مي‌شود و رهبر نيز در نامه خود به آيت‌الله طاهری آن را تكرار كرده، خود به آسانی مي‌تواند تشخيص دهد كه چه كس و كساني متاثر از تلقين‌های اطرافيان و گزارش‌های غلط و جهت داری كه دراختيارش گذاشته مي‌شود سخن مي‌گويد و موضع مي‌گيرد. حتي اگر چنين نباشد و آگاهانه دروغ گفته نشود، ميزان آگاهی از واقعيت جامعه از لابلای همين موضع گيري‌ها به نمايش در مي‌آيد.

رهبر، ضمن اشاره به آيت‌الله منتظری و گوشزد كردن سرنوشت وي، به آيت‌الله طاهری از بلای اطرافيان نا مطمئن ياد مي‌كند. حتی اگر اين توصيه و سخن نگرانی به حقی نيز باشد، يگانه راه مقابله با آن سپردن امور به قوای سه‌گانه مملكت و به رای و نظر مردم است و نه تعيين سرنوشت كشور در نهادها و بيوتی كه معلوم نيست چه كساني در آن رفت و آمد دارند. در راس اين بيوت و نهادها، امروز نهاد رهبری و بيت ايشان قرار دارد كه بحران از همانجا برخاسته‌است. از دل همين بيت، شورای تشخيص مصلحت نظام به موتلفه اسلامی و كارگزاران بانك جهاني، يعني عاملين فساد و اختلاس سپرده شده‌است و چند روحانی دستچين شده در شورای نگهبان، كه برخی از آنها نيز در همين اختلاس و فساد غرق‌اند يك مجلس را فلج كرده‌اند. سازمان امنيت سايه برای ايجاد جنايت و جلوگيری از افشای فساد و دزدی و اختلاس از سوی ميهن دوستان واقعی از دل همين نهاد و بيت بيرون آمده‌است، همچنان كه سياست بگيروببندهای مطبوعاتي كشور نيز با توصيه و طرح امثال حسين شريعتمداری در همين بيت كه به آن رفت و آمد منظم دارد تعيين مي‌شود. مشاوران و اطرافيان نقش آفرين به آنجا نقب زده‌اند و با سرانگشت و اشاره آنها بسياری از تصميمات، ازجمله مضمون جوابيه رهبر به آيت‌الله طاهری گرفته مي‌شود.

رهبر در بخش پايانی نامه خود از فرزندان انقلابی خويش مي‌خواهد تا آرامش را حفظ كنند. از آنجا كه در تمام اين سال‌ها، آرامش جامعه را انصار حزب‌الله و انصار ولايت بر هم زده‌اند و يكبار نيز در جريان يورش به خوابگاه دانشجويان و در آستانه يورش به تحصن دانشجويان در دانشگاه تهران نيز رهبر به همين فرزندان و حمله كنندگان به خوابگاه دانشجويان توصيه به صبر كرده بود، بتدريج اين فرزندان شناسنامه دار شده‌اند. يكی از غيورترين آنها، همان است كه سوار بر موتور‌سيكلت سپاه پاسداران و در حمايت نيروهاي انتظامی و با حكم شورای فتوا سعيد حجاريان را ترور كرد. در دادگاه به صحنه سازی محاكمه خود خنديد و همزمان با نامه رهبر به آيت‌الله طاهری در مقابل دانشگاه تهران ظاهر شد. با اين فرزندان و اين نيروی باصطلاح انقلابی دوره دوم جمهوری اسلامي و آن ادعاهائی كه در نامه جوابيه به نامه دردانگيز و سراسر واقعيت و خلوص نيت آيت‌الله طاهری مطرح شده فتنه از كجا بر مي‌خيزد؟

اگر رهبر كسی است كه حرف دل مردم را بزند و با آنها همراه باشد، مردم مذهبی كدام آيت‌الله را از خود و كدام را در مقابل خود مي‌دانند؟

بخشی از نگرانی و جوابيه شتابزده رهبر به آيت‌الله طاهری و مصوبه شورای امنيت ملی برای جلوگيری از طرح نقطه نظرات و حمايت‌هاي عمومی از آيت‌الله طاهری به پاسخ بی خدشه به همين پرسش آخر باز نمی‌گردد؟


 

 
ی