اخبار

پيك   

                pyknet@persobe    


 

بيانيه تحليلی انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه صنعتی اميركبير درباره هاشم آقاجری و نهاد روحانيت

به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران - ايسنا در بيانيه انجمن اسلامي دانشگاه اميركبير آمده است
زمانه‌ي حساس و روزگار غريبی را پشت سر مي‌گذاريم از طرفی دين، ابزار توجيه قدرت عده‌ای شده است و از سوی ديگر، عرصه بر دلسوزان اسلام و انقلاب به قدری تنگ شده كه پيروان مكتب شيعه‌ی علوی ،دلخسته و رنجور به فغان مي‌آيند كه از كيسه‌ی دين خرج كردن و آن را ابزار توجيه قدرت خشونت و استبداد خود كردن، مايه‌ی مشروعيت آن سه نمي‌شود؛ بلكه دين است كه كنار نهاده مي‌شود
اين بيانيه‌ با اشاره به سخنان دكتر سيدهاشم آقاجری آورده است: آنچه در اين ميان بيش از پيش لازم مي‌نمود، تحليل موشكافانه‌ و خردمندانه‌ی بحث بود كه متأسفانه چنين نشد و هياهو و غوغا جای آن را گرفت
اين بيانيه‌ با اشاره به نقل قول‌هايي از شهيد بهشتی در مورد روحانيت، نقد روحانيت را بيش از پيش لازم و ضروری دانسته و با انتقاد از واكنش بخشی از روحانيت نسبت به انتقادات، مي‌افزايد: اگر اين باب بسته شود، باب جمود و تحجر باز شده با تكيه بر قدرت، رشد و شكوفايی دين و دنيا متوقف مي‌شود و فساد، ظاهر
بيانيه‌ی اين تشكل دانشجويي، در بخشی ديگر مي‌افزايد: شهيد مطهري، تقليد به معنای سرسپردن را مذموم مي‌داند و مي‌گويد: ”تقليدي كه در اسلام دستور رسيده، «سر سپردن» نيست؛ چشم باز كردن و گوش باز داشتن است تقليد اگر شكل سرسپردن پيدا كرد، هزارها مفاسد پيدا مي‌كند”
و قرآن در مقام مذمت عوام و بي‌سوادان قوم يهود كه از علما و پيشوايان دين خود پيروی و تقليد مي‌كردند، مي‌فرمايد: ”و منهم اميون لايعلمون الكتاب الا امانی و ان هم الا يظنون”
يك عده‌ی آن‌ها همان مردم بي‌سواد نادان بودند كه از كتاب آسماني خود چيزی جز يك رشته خيالات و آرزوها نمي‌دانستند و دنبال گمان و وهم مي‌رفتند
امام جعفر صادق (ع) ذيل اين آيه مي‌فرمايد: و به همين منوال است حال عوام ما، اين‌ها نيز اگر از علمای خود فساد آشكار و تعصب شديد و تزاحم بر سر دنيا و طرفداری از طرفداران خود، هرچند ناصالح باشند و كوبيدن مخالفين خود، هرچند مستحق احسان و نيكی باشند، اگر اين اعمال را در آن‌ها حس كنند و باز هم چشم خود را ببندند و از آن‌ها پيروی كنند، عينا مانند همان عوام يهود مي‌باشند و مورد مذمت و ملامت هستند
لذا مي‌بينيم تقليد ممدوح و مشروع «سرسپردن» نيست؛ بلكه چشم و گوش باز كردن است؛ شريعتی مصلح دينی نيز تقليد را رابطه‌ی مريد و مرادی نمي‌داند و مي‌گويد: آنچه خطرناك است، تقليد عقلی است و تقليد فكري اين عامل سقوط عقل و علم و آگاهی و شعور است و نفي انسان بودن انسان چراكه انسان، يعنی موجودی كه دو شاخصه‌ی بارز دارد: يكی فكر مي‌كند و ديگري انتخاب مي‌كند (عقل و اختيار) تقليد، اين دو استعداد را در انسان مي‌كشد و او را مقلدی مهوع و ميمون‌وار مي‌سازد
اين بيانيه، همچنين درباره‌ي آفات روحانيت، خاطرنشان مي‌كند: ساختار حوزه، به دليل طريقه‌ي ارتزاق روحانيت و موقعيت سياسي آن، زمينه‌ی رشد و بروز آفات تحجر و سكون و تقدس‌مآبی و عوامزدگی و قدرت‌طلبی در آن وجود دارد و اگر به اين آفات توجه نشود، مايه‌ی انحطاط آن مي‌شود مي‌بينيم كه دلسوزان دين و مشفقان شريعت (شريعتي، مطهري، امام و سروش و اينك آيت‌الله طاهري) از تحجر و مرده وشی حوزه چه دردها كه نكشيدند
بيانيه‌ی انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه اميركبير، در پايان آورده است: از خداوند مي‌خواهيم مبادا كه توصيف و توصيه‌هاي مشفقانه و نقد دلسوزانه، قرائتي دشمن‌كامانه شود و در پس آن خيانت مزورانه و دين ستيزانه‌ي معتمدان و مستكبران را ببينند و سخنی كه در پی حريت بخشی و عزت آفرينی و دين نوازی و معرفت افزايی است، وارونه و منكرانه بخوانند و بر آن داوري‌هاي واژگون بخوانند

 

ی