آيت الله خلخالی در پيامی در حمايت از آيت الله طاهری
نامه آيت الله طاهری 
را به رفراندم بگذاريد



عليرضا علوی تبار
فشار جبهه دوم خرداد به خاتمی برای
تغيير روش دربرابر مخالفان اصلاحات
جدال حكومتی بر سر دو گزينه به لحظات قطعی و مهم تصميم گيری نزديك ميشود : يا سركوب داخلی و رفتن به سوی مذاكره با آمريكا و خروج از بحران اقتصادی و يا مدارا با مردم و گشايش درهای مذاكره با آمريكا و خاتمه بخشيدن به محاصره اقتصادی
راديوها
آزادی
صدای ايران
بی بی سی
فرانسه

نشريات

ابرار
آزاد
اطلاعات
آفتاب يزد
انتخاب
ايران
سياست روز
جمهوری
چشم انداز
چيستا

راه توسعه

حيات نو
خراسان
رسالت
روز نو
عصرما
كيهان
گيلان امروز
نوروز
همشهری
ماهنامه آفتاب
يك هفتم

سايت ها

اكو نيوز
امروز
ايران امروز
ايران مانيا
ايرنا
ايسنا
پارس پژواك
پيك ايران
پيوند
تحكيم وحدت
دمكرات كردستان
راشدان
راه توده
راه كارگر
شمس
عصرنو
كار
گذرگاه
گويا
مرور
مشاركت
ملي- مذهبی
موتلفه
نامه مردم
نهضت ازادی
همصدا
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
برنامه‌ها
 
 
 
                pyknet@perso.be  

دبيركل نهضت آزادی ايران در ديدار با يكی از بلندپايگان جمهوری اسلامی
خبر از استراتژی آمريكا در حمايت از فرزند شاه سابق ايران داد
اطلاعاتی پيرامون كارگزاران استراتژی آمريكا
كاربدستان جديد فرزند شاه
از فرزند ارتشبد اويسی و مهدوی وزير بازرگانی دولت هويدا بعنوان دو تن از كاربدستان 
فرزند شاه ياد ميشود. مهدوی در كابل با زلمای خليل زاد ديدار و مذاكره داشته است



محسن رهامی وكيل دانشجويان كوي دانشگاه
جريانهای اقليت قدرت طلب حاضر نيستند با گروه های
 فشار كه خودشان ايجاد كرده اند برخورد كنند


علی مزروعی نماينده مجلس
حكم حكومتی بر فراز قانون اساسی است؟

      نوروز


از پنج آقا سه آقازاده حاضر دو آقازاده غايب


دبيركل نهضت آزادی ايران، در ديدار با يكی از بلندپايگان جمهوری اسلامی خبر از استراتژی امريكا در حمايت از فرزند شاه سابق ايران داد.

 

اطلاعاتی پيرامون

كارگزاران استراتژی امريكا

كار بدستان جديد فرزند شاه

از فرزند ارتشبد اويسی و وزير بازرگانی دولت هويدا "مهدوی" بعنوان دو تن از كاربدستان فرزند شاه ياد مي‌شود. مهدوی در كابل با "زلمای خليل زاد" ملاقات و مذاكره داشته‌است.

 

دكتر ابراهيم يزدي، بنا بر خبري كه سايت "امروز" منتشر كرده‌است، در ديدار با يكي از بلندپايگان جمهوري اسلامی اطلاعات و تحليلی را حاكی از حمايت امريكا از فرزند ارشد شاه سابق ايران ارائه داده‌است. دكتر ابراهيم يزدي، دبيركل نهضت آزادی ايران كه اخيرا دوران معالجه بيماری سرطان خود در امريكا را به پايان رسانده و به ايران بازگشته‌است، در اين ملاقات گفته‌است كاخ سفيد سه مشاور ويژه در اختيار فرزند شاه سابق ايران گذاشته‌است.

هنوز جزئياتی از ملاقات دكتر ابراهيم يزدی با مقام بلندپايه جمهوری اسلامي فاش نشده‌، همچنان كه نام و موقعيت مقام بلندپايه جمهوری اسلامی اعلام نشده‌است.

اين خبر در حالی منتشر مي‌شود، كه در برخی محافل اطلاعاتي وجود دارد مبنی بر تصفيه تقريبا كليه مشاوران و همكاران 20 سال گذشته فرزند شاه سابق ايران و سپرده شدن برخی فعاليت‌ها و ارتباط‌هاي وی به چند چهره انگشت شمار از رژيم پيشين حاكم بر ايران. در همين محافل از فرزند ارتشبد اويسي در پاريس بعنوان همآهنگ‌ كننده پيگير و قاطع، و در عين حال كم جنجال پاره‌ای امور سياسی فرزند شاه سابق ياد مي‌شود و برای برخی رايزني‌هاي بين‌المللی از مدتی پيش "مهدوي" وزير بازرگاني دولت هويدا كه در عين حال جوان‌ترين عضو كابينه وی و از فعالان كنفدراسيون سابق دانشجوئی ايران بود فعال شده‌است. از آنجا كه يك سر هر نوع فعاليت و فعل و انفعال سياسی مربوط به ايران و حتی مناسبات ايران و امريكا اكنون به كابل و بويژه به سفارت امريكا در پايتخت افغانستان وصل ‌است، اخيرا "مهدوي" چند سفر به افغانستان داشته و با "زلمای خليل‌زاد" مشاور ارشد امنيت ملی كاخ سفيد و نماينده ويژه رياست جمهوری امريكا در افغانستان ملاقات و گفتگو كرده‌است. در همين ارتباط، پيش و پس از لوئی جرگه افغانستان كه پادشاه سابق اين كشور در آن شركت كرد، اميرطاهری روزنامه نگار سرشناس ايرانی ملاقات‌هاي طولانی در شهر كابل با زلمای خليل‌زاد داشته‌است. امير طاهری در عين تسلط به امور سياسی ايران، يكی از كارشناسان ارشد امور تاريخی و سياسی كشورهاي مسلمان منطقه خاورميانه است. امير طاهري، در بحرين متولد شده و مناسبات گسترده‌اي با شيخ نشين‌های خليج فارس دارد.

آنگونه كه اطلاع بدست آمده‌است، در امريكا نيز از ميان فارغ‌التحصيلان دانشگاه‌های مهم امريكا، چند تن از ايرانيان نسل جوان كه پس از تحصيلات عاليه، بعنوان نخبگان تحصيلی در موسسات پژوهشي مهم امريكا مشغول به كار مي‌باشند، يك تيم كارشناسي-پژوهشي تشكيل شده‌است، كه سرپرستي آن با امريكائي‌هاست. و هزينه آن را شركت‌های بزرگ نفتی امريكا تامين مي‌كنند. اين تيم نيز، بعنوان مركز مطالعاتي-پژوهشی در كنار فرزند ارشد شاه سابق ايران فعال شده‌است. اين درحالي است كه تعداد كانال‌هاي تلويزيونی لس‌آنجلس براي ايران رو به افزايش است و تعداد آنها بزودی به 6 كانال خواهد رسيد و يك كانال ويژه تلويزيونی نيز مستقيما به تبليغ ديدگاه‌های جديد فرزند آخرين شاه ايران خواهد پرداخت. در كنار اين 6 كانال تلويزيوني، تدارك راه‌اندازی يك كانال تلويزيونی پرقدرت كه در سراسر ايران قابل دريافت خواهد بود، زير نظر مستقيم امريكائي‌ها در خليج فارس در كار انجام است. اين شبكه تلويزيونی به زبان‌هاي فارسی و عربی برنامه پخش خواهد كرد و سيستم كار آن شبيه به تلويزيون الجزيره خواهد بود.

مجموعه اين سازماندهي‌های نوين، كه گفته مي‌شود "زلماي خليل‌زاد" نقش مهمی در برپائی آنها دارد و توصيه‌هاي آنها، در موضع‌گيري‌هاي اخير رئيس جمهور امريكا مشهود است. اين موضع گيري‌ها با مواضع شتابزده و بدور از يك استراتژی متمركز و منسجم از سوی كاخ سفيد كه طی 24 سال گذشته بارها تكرار شده متفاوت است. كاخ سفيد و بيانيه‌هائی كه از سوي فرزند شاه سابق ايران منتشر مي‌شود، اكنون بر مردمسالاري، دوری از خشونت و احترام به رای و نظر مردم تاكيد دارد، كه اين امر بسرعت در ميان نسل جوان كشور و مردم خشمگين از ركود اصلاحات جای خود را باز مي‌كند و از امريكا چهره‌اي طرفدار مردمسالاری و حامي رای و اراده مردم مي‌سازد. در عين حال، عواملی در جناح راست جمهوری اسلامی بی وقفه در كار اصلاحات سنگ‌اندازي كرده و مردم را از هر نوع اصلاحاتی در حاكميت جمهوري اسلامی نا اميد مي‌سازند و در ادامه اين روش به اعتبار مردمی محمد‌خاتمی نيز لطمه مي‌زنند و از آن مي‌كاهند. به اين ترتيب توقف اصلاحات، كارشكنی در كار دولت و مجلس، كه بی شك كسانی بصورت هدايت شده و منسجم مامور اجرای آن هستند، در خدمت استراتژی امريكا عمل مي‌كند و امريكا نيز چهره طرفداري از اصلاحات و مردمسالاري خود را در ايران تقويت مي‌كند. اين استراتژی مي‌تواند در سرانجام خود و در لحظه مناسب بين‌المللی و داخلي به يك رفراندوم زير نظارت مجامع بين‌المللی در ايران بيانجامد. اين رفراندوم كه امريكا مبتكر و ناظر آن خواهد شد، در ماه‌هاي اخير، در محرمانه‌ترين جلسات سلطنت طلب‌هاي ايران، بعنوان ضربه آخر مطرح است.

گمان مي‌رود، دكتر ابراهيم يزدي، در طول اقامت در امريكا با دقت اين رويدادها را زير نظر گرفته و بر مبناي آن تحليل اخير را در ملاقات با يكی از بلندپايه ترين مقامات جمهوری اسلامي ارائه كرده باشد.

 



 

از پنج آقا

سه آقازاده حاضر

دو آقازاده غايب

 

از پنج آيت‌الله و حجت‌الاسلام زاده‌ای كه به دادگاه احضار شده‌اند تا به پرونده اختلاس، رانت‌خواري و مفاسد آنها رسيدگی شود، سه تن در دادگاه حاضر شدند و دو تن همچنان غايب ماندند. آن سه تن كه در دادگاه حاضر شدند فرزندان آيت‌الله مقتدائی دادستان سابق كل كشور، آيت‌الله رستگاری و حجت‌الاسلام دري‌نجف‌آبادي وزير سابق اطلاعات و امنيت در دوران قتل‌های زنجيره‌اي‌اند. آنها پشت جبهه شهرام جزايري بوده‌اند كه پرونده‌اش با جنجال بسيار و با هدف به گرداب كشاندن بسياری از اصلاح طلبان حكومتی باز شد اما سرانجام و عليرغم همه جو سازي‌های روزنامه كيهان و اقمار آن متهمين اصلی به دادگاه رفتند.

در باره آن دو تن ديگر، روزنامه‌هائی كه خبر حضور در دادگاه سه آقازاده بالا را منتشر كرده‌اند چيزي ننوشته‌اند، اما حافظه مردم به خاطر دارد كه يكی از آنها "ناصر" پسر آيت‌الله واعظ طبسی پرنفوذترين روحانی دهسال دوم جمهوري اسلامی و توليت مادام‌العمر آستانقدس رضوی به فرمان رهبر كنونی جمهوری اسلامی و ديگری يكی از فرزندان حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجاني‌ و آنگونه كه گفته مي‌شود "محسن هاشمي" است.

شهرام جزايري، كارگزاری بود ميان اين آقازاده‌ها، همچنان كه اين آقازاده‌ها واسطه‌اي بودند بين آقايان. شهرام جزايری را پس از چند اشاره تهديد آميز محمدخاتمی در باره واردات قاچاق دستگير كردند و همزمان با وي آقازاده‌های نام برده شده در بالا را نيز احضار كردند. روزنامه‌های كيهان و رسالت كه به كمك رهبران موتلفه اسلامی به زندان‌ها و اتاق‌هاي بازجوئی راه‌های تونلي دارند، بلافاصله افشاگري‌هائي را از زبان شهرام جزايري منتشر كردند كه عمدتا نمايندگان اصلاح طلب مجلس را در بر مي‌گرفت. پس از اين جنجال كه حتی نام رئيس مجلس ششم نيز بعنوان دريافت كننده پول از شهرام جزايري به ميان كشيده شد، مهدي كروبی رئيس مجلس در يك سخنرانی تهديد آميز گفت كه اگر بقيه‌اش را نگويند خودم از پشت همين ميكرفن خواهم گفت. او در همين سخنرانی به اسكله‌های ورود قاچاق در بنادر ايران اشاره كرد كه بعدها مشخص شد فرماندهان سپاه پاسداران آنها را در اختيار دارند و دولت هيچ نظارتی بر آنها ندارد. رئيس مجلس فاش ساخت كه شهرام جزايری را زير فشار گذاشته‌اند تا اسامي و مطالبی را خلاف اصل ماجرای پرونده‌اش مطرح كند. شهرام جزايری نيز، مدتی بعد در فرصتی كه در دادگاه پيدا كرد گفت كه تحت فشار (شكنجه) آن اعترافات را كرده‌ و اسامی نمايندگان مجلس را برده‌است.

پيش از اعلام و انتشار افشاگري‌هاي شهرام جزايری در زندان كه روزنامه كيهان با آب و تاب آنها را پخش كرد، درمحافل مختلف سياسی و مطبوعاتی از پنج آقازاده بالا بعنوان متهمان اصلی پرونده شهرام جزايری نام برده مي‌شد. بعدها حتی فاش شد كه اين آقازاده‌ها كه شهرام جزايری كارگزار آنها بود و از كنار اين كارگزاري ميلياردر شده، چند ساعت و حتی چند روزی برخی از آقازاده‌های بالا بازداشت هم شده‌اند. از جمله ناصرواعظ طبسی كه بلافاصله آزاد شد، به مشهد بازگشت و از طريق دوبی راهی لس‌آنجلس شد. او همراه همسرش به امريكا رفت و آنگونه كه مطبوعات نوشتند با تولد فرزندش در امريكا وی نيز اجازه اقامت اين كشور را بدست آورد و بين ايران و امريكا به حركت در آمد! يك فقره پرونده اختلاس وی به زدوبند با بانك ملی باز مي‌گردد، كه به پرونده بنياد "المكاسب" معروف است. محسن هاشمی نيز دستش در متروی تهران بند است و زمانی كه زمزمه بازداشت موقت وی در محافل سياسی پيچيد، هاشمي رفسنجاني، كه در نماز جمعه‌هاي تهران در باره همه چيز صحبت مي‌كند الا اختلاس و دزدي، در شهر قم يك سخنرانی كرد و گفت:« چنان مي‌گويند كه گوئی در اين مملكت فقط بخور بخور بوده!» كه تلويحا اشاره به ساختن متروی تهران در كنار بخور بخور بود!

ستادي كه برای پيگيری مفاسد اقتصادی و به فرمان رهبر تشكيل شده و برخی فرماندهان سپاه پاسداران پشت آن ايستاده بودند، ابتدا حكم بازداشت برای همه آنها صادر كرد، اما ابتدا ناصر واعظ طبسي، سپس محسن هاشمی و پس از آنها همين سه آقازاده‌اي كه به دادگاه مي‌آينده و به خانه باز مي‌گردند با قيد وثيقه آزاد شدند. از آنجا كه وثيقه ناصر واعظ طبسي سنگنين‌تر از بقيه بود، حجت‌الاسلام ناطق نوري، رئيس مجلس پنجم و كانديداي سابق رياست جمهوری خانه يك ميلياردتومانی خود در زعفرانيه را بعنوان وثيقه دراختيار دادگاه گذاشت و سپس همراه ناصر واعظ طبسي به مشهد رفته و ايشان را، با عذرخواهی از حادثه‌ای كه روی داده تحويل پدرش داد. آيت‌الله مقتدائی در اعتراض به بازداشت پسرش استعفا داد و آيت‌الله نمازی جانشين وی شد و دري‌نجف آبادی عمامه‌اش را در ستاد پيگيری مفاسد اقتصادی بر زمين كوبيد و گفت كه از در آن ستاد بيرون نخواهد رفت تا فرزندش را با خود ببرد. با موافقت رهبر فرزند او نيز با قرار وثيقه آزاد شد و دري‌نجف آبادی به وظيفه‌اش در مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه‌‌ای و نايب توليه شاه‌عبدالعظيم ادامه داد.

از آن پنج تن كه همگي، با فاصله‌اي يكی دو روزه با وثيقه آزاد شدند، اكنون سه تن روزها چند ساعتی به دادگاه مي‌آيند و به خانه باز مي‌گردند، دو تن ديگر هم حضور در دادگاه را در حد مقام و اعتبار پدران خود نمي‌دانند. منتظرند تا حكمی صادر شود و ماجرا فيصله يابد. سه تنی كه در دادگاه حاضر مي‌شوند هم همين انتظار را دارند و روزها چند ساعتی را بجاي اداره تجارتخانه و دفاتر مالی خود در دادگاه مي‌نشينند. همگی مي‌دانند آب از آب تكان نخواهد خورد. تا آقا‌ها هستند، آقازاده‌ها هم هستند. همينكه دادگاه را بر خلاف دادگاه شهردار اسبق تهران "كرباسچي" غير علنی كرده‌اند، خود نشانه‌ايست دال بر بستن كم سروصداي پرونده و فرستاده آقازاده ها به خانه‌هايشان. همانگونه كه سعيدعسگر، ضارب حجاريان را فرستادند به خانه‌اش! اينها پرونده‌هاي ملی نيست، زيرا ميهن‌دوستي و وطن پرستی در آن‌ها مطرح نيست كه ملی باشد!

آخرين نمونه آن احضار و بازجوئي از علی رازينی دادستان سابق دادگاه ويژه روحانيت و كانديدای رياست قوه قضائيه و علي‌محمد بشارتی وزير اسبق كشور در كابينه هاشمي رفسنجانی است كه به اتهام تبانی در پيش خريد توليدات ايران‌خودرو و فروش آن در بازار آزاد چند ساعتي بازجوئی شدند اما سروصدايش را بلند نكردند تا بتوان پرونده را زود بست. در همين پرونده محسنی اژه‌اي دادستان كنونی دادگاه ويژه روحانيت هم مطرح است اما او برای پس دادن بازجوئی هم حاضر نشد.




 يكشنبه 30   تير 1381

سخن روز

رهبر نگران ولايت حزبی است؟
ولايت حجتيه
در جمهوری اسلامی

رهبر جمهوری اسلامي، به مناسبت پيام جورج بوش كه در آن حاكميت دوگانه "انتخابي" و "انتصابي" در جمهوری اسلامی مطرح شده بود سخنرانی كرد. اين سخنراني همزمان شد با نخستين روز گشايش كنگره جبهه مشاركت ايران اسلامي و رهبر نيز در سخنان خود به اين كنگره هم اشاره كرد.

بحث پيرامون پيام جورج بوش و مانوري كه امريكا روی كارشكني‌هاي مخالفان اصلاحات و طرد شدگان مردم در حاكميت و انباشته شدن خشم مردم و جلب افكار عمومی مردم ايران مي‌كند، بحثی است تحليلي و جداگانه. در اينجا و از ميان اظهارنظرهای رهبر جمهوري اسلامی پيرامون اوضاع ايران و جهان به آن بخش از سخنان رهبر مي‌خواهيم اشاره كنيم كه باز مي‌گردد به اين جمله او در اين سخنرانی «عده‌اي در پی ولايت حزبی اند».

البته، اين جمله پيش از آنكه از دهان رهبر و در ارتباط با كنگره جبهه مشاركت ايران اسلامی بيرون بيآيد در روزهای پيش از اين سخنرانی در دو روزنامه كيهان و رسالت، با همين عبارت چندبار تكرار شده بود و رهبران موتلفه اسلامی نيز در دوران اخير و در تاكتيك فشار به خاتمی جهت راه يافتن به كابينه وی آن را به اشكال مختلف مطرح كرده بودند. در واقع رهبر سخنان آن آقايان موتلفه و نوشته‌های آقايان شريعتمداري، مرتضی نبوی و محبيان و انبارلوئی را تكرار كرد. اين تائيد يك بار ديگر مهر تائيدی بر سخنان خانم حقيقت جو در مجلس و مفاد نامه محسن سازگارا خطاب به رهبر گذاشت كه در آن‌ها مسئله ملاقات‌هاي منظم رهبر با حسين شريعتمداري سرپرست موسسه كيهان و نقش مشورتی وی در بيت رهبری را طرح كرده بودند.

رهبر جمهوری اسلامی "ولايت حزبي" را محكوم كرد و تلويحا گفت كه عده‌ای در پی تحقق اين ولايت هستند، يعنی ولايت جبهه مشاركت ايران اسلامي!

بحث از اينجا آغاز نمي‌شود كه جبهه مشاركت در پی تحقق ولايت حزبی هست و يا نيست، ولايت حزبي مي‌تواند جانشين ولايت فقيه شود يا خير؟ بحث مذهبی ولايت فقيه چه ارتباطی با بحث سياسي جاری در كشور دارد؟

بلكه بحث از آنجا آغاز مي‌شود كه آيا طی ده سال گذشته ولايت حزبي در جمهوری اسلامی برقرار بوده يا نبوده است؟ برای آنكه به اين پرسش پاسخ داده شود لازم نيست بر سر خوبی و يا بدی ولايت حزبي، شرعی بودن و يا نبودن آن و يا توطئه برقراری آن گفتگو كرد، بلكه لازم است نگاهی به نهادهاي نظامي-سياسی وابسته به بيت رهبری و وابستگي‌های حزبی چهره‌هائي كه از جانب ايشان انتصاب مي‌شوند انداخت تا مشخص شود : 1- ولايت حزبی در جمهوری اسلامي برقرار است 2- اين ولايت در اختيار يك حزب است.

چنانكه اكثريت تام مجمع تشخيص مصلحت نظام كه مستقيما توسط رهبر انتصاب شده‌اند اعضاي رهبری و يا وابستگاه جمعيت موتلفه اسلامي‌اند، تركيب مطلق شورای نگهبان قانون اساسی همسو با موتلفه اسلامی و گروهبندي مدرسه حقاني‌اند، فرماندهان بسيج و سپاه پاسداران از آيت‌الله راستی كاشانی خط مي‌گيرند كه همسو با با موتلفه اسلامي، گروهبندی حقانی و جامعه روحانيت مبارز تهران است، شوراي سياستگذاری ائمه جمعه و جماعات زير نظر شورای تبليغات اسلامی و شورای نگهبان فعاليت مي‌كند كه هر دو همسوئی كامل دارند با موتلفه اسلامي، بزرگترين نهادهای اقتصادی و توليت‌هاي پردرآمد جمهوری اسلامی در اختيار روحانيونی است كه با همين جمع و تشكل‌ها همسوست، جامعه وعاظ، اكثريت نزديك به مطلق مجلس خبرگان رهبري، ارگان‌هاي قضائی وابسته به قوه قضائيه- از دادگاه مطبوعات تا دادگاه ويژه روحانيت- زير نظارت و هدايت وابستگاه همين تشكل‌هاست و تا پيش از رفتن آيت‌الله يزدی از سر قوه قضائيه و آمدن آيت‌الله شاهرودي، دبيراجرائی موتلفه اسلامی "اسدالله بادامچيان" معاون سياسی قوه قضائيه بود. همچنان كه حقوقدان پرنفوذ شوراي نگهبان "سيد رضا زواره‌اي" عضو رهبری موتلفه اسلامی است. گروه‌های فشار، لباس شخصي‌ها، انصار حزب‌الله، انصار ولايت، يگان ويژه "نوپو"، سازمان امنيت سايه و ... همگی در اختيار وابستگاه تشكل‌های بالاست. اين وابستگي‌ها و در هم تنيدگي‌ها چنان است كه ابتدا اين ارگان‌ها تصميم مي‌گيرند، تفسير مي‌نويسند، مصاحبه مي‌كنند و خط را مي‌دهند و سپس رهبر آن را تائيد و تكرار مي‌كند.

اين سياهه كامل نيست مگر دانسته شود:

جمعيت موتلفه اسلامی از همان ابتدای حضور در شورای رهبري پرشمار حزب جمهوری اسلامی ساز حجتيه را مي‌زد و پروائی در داشتن ارتباط خود با اين انجمن نداشت، چنان كه اكنون علي‌اكبر پرورش عضو ارشد حجتيه در دوران پيش از انقلاب قائم مقام فعلي رهبری موتلفه اسلامی است.

مدرسه حقاني، در سال‌های بعد از پيروزی انقلاب بتدريج به موسسه ايدئولوژيك حجتيه تبديل شد.

بنياد رسالت را ابتدا آيت‌الله آذری قمی با تركيبی از طرفداران آيت‌الله شريعتمداري، حزب خلق مسلمان وابسته به وي، روحانيون به حاشيه رانده شده انجمن حجتيه، روحانيونی كه نامشان در دفاتر و ليست‌های ساواك شاهنشاهی بيرون آمده بود و با حمايت تجار بزرگ و جمعيت موتلفه اسلامی تاسيس و روزنامه رسالت را ارگان مطبوعاتی آن كرد. جمعي از روحانيونی كه در بنياد رسالت جمع شده بودند، درعين حال عضو جامعه روحانيت مبارز و عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم نيز بودند. تا آيت‌الله خمينی در قيد حيات بود، هرگاه آن‌ها چنگ و دندانی نشان مي‌دادند، با يك تشر وی عقب مي‌نشستند و از اينكه در زمان وی و با حكم وی زير ضربه بروند پرهيز داشتند. بعد از در گذشته آيت‌الله خميني، اين بنياد به سرپرستی مرتضی نبوی به دبيرخانه يك جبهه متحد از وابستگاه روحانيت مبارز، موتلفه اسلامي، فدائيان اسلام و... تبديل شد و آنچه را كه روزنامه رسالت در زمان حيات آيت‌الله خمينی نتوانسته بود بنويسد و بكند، نوشت و كرد. كادرهای جوان انجمن حجتيه در زمان شاه، نظير كاظم انبارلوئی به نويسندگان ثابت روزنامه رسالت تبديل شدند. تنها در دهساله دوم جمهوري اسلامی و انتخاب رهبر جديد براي جمهوری اسلامی بود كه جمعيت موتلفه اسلامی از پشت پرده بيرون آمد و معلوم شد اين جمعيت يك حزب كامل، با تركيب رهبري، جلسات مرتب كنگره و پلنوم و... است. همچنان كه ايدئولوگ‌هاي مدرسه حقانی به رهبری آيت‌الله مصباح يزدی در صحنه حاضر و سكاندار شدند. نقش شوراي نگهبانی كه پس از چند تصفيه كاملا همسو با حجتيه شده بود، در دهسال دوم جمهوری اسلامی تا حد شورای رهبری كشور رشد كرد. رهبران اين تشكل‌ها و ارگان‌ها اكنون در مجمع تشخيص مصلحت نشسته و عملا رهبری و هدايت كشور را در اختيار گرفته‌اند و ارگان نظامی بسيج را هم ذخيره مقابله با بدنه سپاه پاسداران براي سركوب جنبش مردم كرده‌اند.

بازهم اين تابلو كامل نيست، اگر گفته نشود كه بسياری از رهبران و هدايت‌كنندگان اين تشكل‌ها، كه در هسته‌ها و لژهای جديد فراماسونری نوين ايران نيز جاي گرفته‌اند در يك پيوند ارگانيك و زير زمينی با محفل مافيائی و تجديد سازمان يافته حجتيه قرار دارند و بزرگترين امپراطوري مالی جمهوری اسلامي، يعنی توليت آستانقدس رضوی در اختيار آنست. همچنان كه بنياد عظيم مالی "كميته امداد" با سازماندهی نزديك به 3 ميليون در اختيار رهبران جمعيت موتلفه اسلامی است. اين 3 ميليون نفر، مستمندانی هستند كه با وام و قرض چند ده هزار تومانی و دادن سفته و چك به اسارت كميته امداد در آمده‌اند و جمعيت موتلفه آنها را مانند گوشت قربانی در هر تظاهرات فرمايشی به خيابان مي‌كشد.

به اين ترتيب، بحث نه بر سر تلاش برای برقراری ولايت حزبي، بلكه بحث بر سر كشف حزبی است كه ولايت دارد و ارگان‌های پرقدرت انتصابی را در قبضه گرفته‌است. ارگان‌هائی كه در بالا به شناخته شده‌ترين آنها اشاره شد. اين حزب "حجتيه‌"است و در جمهوری اسلامی ولايت حجتيه برقرار است. رهبر جمهوری اسلامي كه مدتی در مشهد و تحت حمايت آيت‌الله واعظ طبسی خود در برخی كلاس‌هاي درس انجمن حجتيه تدريس مي‌كرده بر اين واقعيت بخوبی آگاهی دارد و اتفاقا برای مقابله با خدشه‌دار نشدن اين ولايت است كه بحث ولايت حزبی را در اشاره به جبهه مشاركت ايران اسلامی مطرح مي‌كند تا زمينه يورش به اين حزب و جبهه نيز، همانند زمينه‌ای كه براي يورش به دفتر تحكيم وحدت، به مجاهدين انقلاب اسلامي، به نهضت آزادي، به احزاب ملی و دگرانديش فراهم و انجام شد و يا در حال انجام است، زمينه اين يورش نيز فراهم شود. هيچ حزب و تشكلي نبايد بعنوان رقيب حجتيه در صحنه سياسی ايران حاضر شود و اگر حزبی تاسيس مي‌شود بايد از نوع روحانيت مبارز، موتلفه اسلامي، فدائيان اسلام و... باشد كه هر كدام شاخه‌اي از تنه بزرگ و مادر، يعنی حجتيه‌اند!

 


 

 
ی