ايران

پيك

                         

 

آذربايجان

قبله سياسی

از مسكو به واشنگتن

پس از فروپاشی اتحاد شوروی، دفترسياسي(پوليت بورو)

 برای سياستمداران دوران برژنف از مسكو به واشنگتن منتقل شد!

 

 منبع: نيو استيت من

نوشته: موريس والش

ترجمه: شاهين مير محمد حسينی                 

 

سر نوشت نفت دريای خزر روشن می سازد كه چگونه دنياهای قبل و بعد از انقلاب روسيه، يكبار ديگر با هم پيوند يافته اند؛ چنان كه گويی حكومت شوروی وقفه ای بيش نبود و تاريخ از جايی كه متوقف شده بود؛ يعنی هنگامی كه بلشويكها در مسكو جشن پيروزی گرفتند، ادامه پيدا كرده است.

در ابتدای قرن بيستم، با كشف ميدان های نفتی آذربايجان، روسيه به بزرگترين توليد كننده نفت جهان تبديل شد. سرمايه گذاران از اروپا به پايتخت آذربايجان، "باكو" وارد شده و در خانه های بزرگ و مجلل نزديك ساحل خزر، كه با ثروت های نفتی ساخته شده بودند مستقر شدند.

خيابانهای شهر قديمی باكو، كه بالكون های آن با پيچك هائی كه از دو سوی آن بالارفته آراسته شده است، همچنان دهه های گذشته را به ياد می آورند.

آذريها همچنان به اينكه اولين اپرا را در باكو، پايتخت يك جمهوری مسلمان را افتتاح كرده اند به خود می بالند.

بعد از انقلاب اكتبر، آذربايجان در حلقه كشورهای اتحاد شوروی جای گرفت و ميدانهای نفتی آن تا حدود يادی  از رونق افتادند. بعد از آنكه آذربايجان در سال 1991 به يك جمهوری مستقل تبديل شد، شركتهای نفتی بين المللی دوباره راهی به باكوشدند. از فراز يك هتل عصر شوروی، هنوز می توان دكل های زنگ زده ای را ديد كه از دل چاه های قديمی نفت بيرون در دل دريا بيرون آمده اند.

در انتهای يكی از زيباترين تفرجگاه های شهر و در باترين طبقه هتلی كه به تازگی در آن منطقه ساخته شده مهندسان و زمين شناسان آمريكايی كوكتل می نوشند. در انتهای خيابان های مفتون كننده و  در ادامه فروشگاههای لباس و مغازه های فروش غذاهای آماده خارجی، ميكده های ايرلندی، اسكاتلندی و انگليسی مشتری های خود را سرمست می كنند. گوئی در" داندی" يا "دان استيبل" هستيد.

تابستانی كه در پايان آن انتخابات رياست جمهوری در آذربايجان برگزار شد و سكان رهبری آذربايجان به پسر علی اف سپرده شد، باكو كانون پرتلاطم كنفرانس های نفتی بود. اين كنفرانس ها در يك استاديوم ورزشی برگزار شد. آلمان ها، روس ها، بريتانيائی ها، فرانسوی ها و آمريكائی های با كت و شلوارهای شيك و در شماری زياد در رفت و آمد بودند.

تابلوهای تبليغاتی، با لغات اختصاری غير قابل فهم و بروشورهای براق، رقابت شركت هايی را كه هرگز نام آنها را نيز تاكنون نشنيده ايد، همراه با اسامی آشنايی مانند "بی پی" و "اگزون" همه جا به چشم می خورد.

در سال 1994 دولت آذربايجان و يك كنسرسيوم بين المللی نفتی، قراردادی را امضاء كردند كه آنرا " معامله قرن " ناميدند. انتظارات از حد اندوخته های دريای خزر بيشتر بود و پرزيدنت كلينتون تصميم گرفت نفت دريای خزر را جايگزين خوبی برای ذخاير خاورميانه اعلام كند.

نگرانی عمده كلينتون يك خط لوله جديد برای انتقال نفت بود. او ديگر نمی خواست نفت از خطوط لوله روسيه كه قبلاً از آنجا عبور می كرد عبور كند. او بطور ويژه ای می خواست ايران را منزوی نگاه دارد. يك خط لوله از داخل خاك ايران – كه مرز مشترك طولانی با آذربايجان دارد –  حامل  معنايی تجاری و جغرافيايی بود و ايرانی ها طرح هايی برای اعمال نفوذ بعنوان يك قدرت منطقه ای می توانستند داشته باشند. امريكائی ها می خواستند تركيه اين نقش را ايفاء كند. بنابراين مسير ترجيحی امريكا از باكو به غرب تفليس پايتخت گرجستان و سپس به تركيه بود، كه در بندر جيحان در دريای مديترانه به پايان می رسد.

كلينتون چاره ای نداشت جز اينكه روی دولت ها و شركت های نفتی كه در عملی بودن اين خط لوله از لحاظ تجاری ترديد داشتند فشار آورد.

از ابتدای سال 1990 آذربايجان توسط پرزيدنت حيدر علی اف، عضو دفتر سياسی حزب كمونيست حاكم در اتحاد شوروی سابق اداره و رهبری شده است. او، پس از فروپاشی اتحاد شوروی در نقش قهرمان استقلال آذربايجان ظاهر شد و قول داد استقلال آذربايجان را در برابر روسيه حفظ كند. علی اف اكنون بشدت بيمار و نزديك به مرگ است، اما چشم هايش بر سر در هر وزارتخانه ای در باكو به مردم خيره است و حرف هايش بصورت شعار كنار جاده ها نصب است.

 

 

من در طول دهه 1990 بارها در باكو، با مشاور سياست خارجی علی اف ملاقات كردم. او اكنون تا داخل ويلايی ييلاقی، واقع در خارج از پايتخت عقب نشسته است. مشتاق است در مورد روزهايی صحبت كند كه او افرادی مشهور از واشنگتن را يكی پس از ديگری ملاقات می كرد.                   

"قلی زاده" تلفنی با كلينتون گفتگو كرده و سپس متن گفتگوها را برای علی اف ترجمه می كرده است. اين گفتگوها مربوط به دورانی است كه كلينتون ايده "چندين خط لوله" از طريق گرجستان به تركيه را در سر داشته است.

علی اف نظرات كلينتون را به سود آذربايجان اعلام كرد و به مذاكرات ادامه داد. تركيه (متحد آمريكا)، سرانجام برای اين پروژه سه ميليارد دلار سوبسيد(كمك مالي) در نظر گرفت و اين تصميم مشوق شركتهای نفتی به رهبری ب پ، برای تائيد خط لوله مذكور شد.

لوله گذاری سرانجام آغاز شد، اما دستيابی به نفت آذربايجان تنها انگيزه ايالات متحده در اين طرح نبود، همچنان كه برای آذربايجانی ها اين مناسبات، فقط يك مناسبات تجاری نبود. آمريكايی ها در جستجوی نفت به باكو آمدند اما تغيير ژئوپلتيك منطقه را در سر داشتند، همچنان كه آذربايجانی ها در نزديكی به امريكا دوری از روس ها را در سر داشتند. هنور در باكو اين بيم وجود دارد كه روس ها آذربايجان را دراختيار گرفته و مانع ادامه استقلال آن شوند.

"استفان مان"، فرستادهء ويژه پرزيدنت بوش به منطقه خزر است. او وظيفه دارد مشكلات موجود بين دولت های مختلف منطقه و شركتهای نفتی را حل كند تا خط لوله مورد بحث ادامه يابد. اين وظيفه چيزی نيست جز تسريع قطع پيوند كشورهای حوزه دريای خزر با روسيه و خاتمه بخشيدن به نفوذ سنتی روسيه در اين كشورها.

امريكائی ها معتقدند حادثه يازدهم سپتامبر 2001 ، به آنها ثابت كرد كه داشتن متحدانی در خزر چقدر مفيد است. قلی زاده گفته هائی به ياد می آورد كه چند سال پيش از دهان يك مأمور پنتاگون درباره اهميت استراتژيك آذربايجان شنيده است: مرز طولانی آذربايجان با ايران و همجواری آن با چچن. مأمور پنتاگون به او گفته بود: هنوز وقتش نيست.

و قلی زاده حالا می گويد: اكنون زمان آن رسيده است.

هنگامی كه جنگ در افغانستان شروع شد، هواپيماهای جنگی ايالات متحده اجازه يافتند از فرازآذربايجان پرواز كنند.

بی ثباتی كشورهای حوزه خزر موجب تشويق ايالات متحده برای گسترش تعهدهای نظامی اش شد. قبل از آنكه "ب.پ" اجازه دهد لوله نفت در دست احداث را در خارج از باكو مشاهده كنم، به من هشدار داده شد از ماشين ها فاصله بگيرم تا زير آنها نروم و مراقب عقرب ها و مارها در منطقه باشم.

يك نقشه علامت گذاری شده، با چندين علامت ورود ممنوع برای كاركنان ب پ. يكی از اين مناطق دره كوچكی است در گرجستان، كه "پانكيسی جورج" ناميده می شود. شورشيان چچن در اين منطقه تعدادی از روستاها را در دست دارند.

خط لوله ب.پ. از خزر تا تركيه از ميان 60 مايل مناطق چچن عبور خواهد كرد. اين يك هدف آشكار برای نيروهای غيررسمی است. سال گذشته سربازان ايالات متحده وارد گرجستان شدند تا نيروهای محلی را برای جنگيدن در مقابل چچن ها آموزش دهند. بلافاصله پس از آنكه من از باكو بازگشتم، پنتاگون اعلام كرد كه به آذربايجان نيرو اعزام می كند. اين نيروها از پايگاه های امريكا در كشور آلمان برای ماموريتی جديد به منطقه ای تازه اعزام شدند. يك دهه پس از پايان جنگ سرد،  اشكال نظم نوين جهانی خود را نشان داد:

ايالات متحده در عرض مرزهای ايجاد شده در جنگ جهانی دوم عبور می كند وحضورخود را در مناطقی از جهان نشان می دهد كه قبلاً نشانی از ايالات متحده در آنها نبود.

ژنرال چارلز ولد، معاون فرمانده نيروهای آمريكايی مستقر در اروپا، در مورد مأموريت های جديدمی گويد:

هدف ما، حفاظت از ذخاير  نفت و گاز خزر است.

به اين ترتيب، آمريكايی ها در حوزه دريای خزر در حال انجام آن كاری هستند كه بريتانيای كبير يك بارانجام داده بود.

آشكار ترين نشانه انتقال قدرت از لندن به واشنگتن، درپايانجنگ جهانی دوم، نزاع بر سر كنترل نفت در خاورميانه بود. در 1944، پرزيدنت روزولت سفير بريتانيا را به كاخ سفيد احضار كرد.

رئيس جمهور ايده اش را در مورد توافق پس از جنگ روی يك نقشه تقريبی خليج فارس كه خود او ترسيم كرده بود، در دفتر رئيس جمهوری در كاخ سفيد شرح داد:

انگليس ها می توانند ايران را داشته باشند، در نفت عراق و كويت مشاركت جويند، اما در مورد عربستان سعودی نه.

 روزولت اعلام كرد: عربستان سعودی " مال ماست".

در مارس 1944، چرچيل برای خاتمه بخشيدن به نزاع نفتی به روزولت نامه نوشت:

"از شما بخاطر اطمينانی كه در مورد نداشتن هيچ چشمداشتی نسبت به مناطق نفتی ما در ايران و عراق می دهيد تشكر می كنم. درمقاب، اجازه دهيد اطمينان كامل دهم كه ما قصد هيچ تلاشی برای ايجاد مزاحمت در منافع و اموال شما در عربستان سعودی نداريم."

سلطه شركتهای بين المللی با ملی شدن های دهه 1970 پايان يافت، هنگامی كه توليد كنندگان نفت كنترل منابعشان را در دست گرفتند. اما امن ساختن منابع (سلطه بر نفت كشورهای نفت خيز) همچنان يك هدف استراتژيك و كليدی برای ايالات متحده است. آنها كه نفت می فروشند اين را می دانند.

"وفا قلی زاده" در يكی از تعريف های بی شمارش درباره دوران فعاليتش در مركز قدرت در باكو به من گفت كه چگونه علی اف واقعيت های پس از جنگ سرد جهانی را در جملاتی كه تنها می توانست در محاسبات سياسی كسی كه در مركز سياستگذاری شوروی (در دوران برژنف) موزش ديده بود شرح می داد.

علی اف گفت: "اكنون پوليت برو در مسكو نيست، بلكه در واشنگتن است."

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی