مهندس عزت الله سحابی، سخنگو و دبير موقت وانتخابی "ائتلاف ملی – مذهبی" در يك گفتگوی دنباله دارد با روزنامه "ياس نو" ديدگاه های اين طيف از نيروهای اصلاح طلب خارج از حاكميت را پيرامون اوضاع كشور و حوادث منطقه تشريح كرد.

عزت الله سحابی درباره استعفای خاتمی و يا نمايندگان مجلس در اعتراض به كارشكنی های جناح راست در برابر اصلاحات گفت:

"من با استعفای آقای خاتمی مخالفم وفكر می كنم ايشان بايد بماند منتهی بايد حقايق ومشكلاتی كه در راه اصلاحات می آفرينند را به مردم بگويد. ايشان بايد سوء استفاده هائی را كه از قدرت می شود را به مردم بگويد. اگر چند بار اين را كار بكند، بنا به تجربه می گويم كه مساله تغيير می كند."

درباره جلب اعتماد دوباره مردم به امكان تحولات و اصلاح طلبان نيز سحابی گفت:

" البته الان دير شده ولی بازهم مورد قبول مردم قرار خواهد گرفت. به نظر من اگر آقای خاتمی قدری در مواضع خودش بيشتر ايستادگی كند و به طرف مقابل امتياز ندهد نظر مردم نيز تغيير خواهد كرد."

درباره استعفای نمايندگان مجلس نيز سحابی گفت:

" من استعفای  نمايندگان مجلس را هم خيلی كار ساز نمی دانم. بدليل اينكه با وجود همه نظارت ها و سركوب ها و درگيری های قانوني« بستن روزنامه ها و يا تحت نفوذ بودن احزاب سياسی و .... مجلس آخرين پايگاه و تريبون است كه می تواند اعتراضات مرد را منتشر سازد و نبايد آن را حداقل دراين 7-6 ماه باقيمانده از دست بدهد. من فكر می كنم بهتر است دوم خرداد سنگر مجلس را دراين روزها حفظ كند."

پيرامون نارضائی مردم و سقوط مشروعيت نظام نيز سحابی گفت:

" چيزی كه بسيار آشكار و بارز است، شكاف عظيمی است كه بين مردم و حاكميت بوجود آمده است. شكافی در حد بيگانگی. مردم آرزوها، آرمان ها و عشق های خاصی دارند، ولی حاكميت افكاری خلاف آنها دارد. در مفاهيم جامعه شناسی وقتی بين حاكميت و مردم يك جامعه چنين شكافی بوجود بيايد، اين جامعه برقرار نمی ماند.  اگر امروز حاكميت يك باره سقوط كند به وضعيتی بسيار بدتر از فروپاشی شوروی يا كشورهای اروپای شرقی يا ايران سال 57 دچار می شويم. جنگ های داخلی اتفاق خواهد افتاد و ايران تجزيه و تكه پاره خواهد شد، به همين دليل ما تلاش بسيار كرديم تا اصلاحات پيش برود و همچنان هم با اصلاحات موافقيم."

درباره انتخابات مجلس هفتم نيز سحابی گفت:

" من فكر می كنم مردم دراين انتخابات شركت نمی كنند و جناح راست برنده می شود؛ مثل جريان شوراهای شهر. در واقع؛ هم مردم شركت نمی كنند و هم اينكه شورای نگهبان اصل حذف كانديداها را دنبال می كند. لذا نماينده های مشخصی وارد مجلس خواهند شد. بنابراين بايد بگويم كه ما و ملت مجلس آينده را از دست داده ايم و دولت خاتمی هم تا يك سال بعد از آن ادامه می دهد و می رود. ظاهر قضيه اين است كه حاكميت صد در صد و بطور يكدست دراختيار جناح راست خواهد بود. برای چندمين بار در تاريخ معاصر و بعد از انقلاب، عدم مشاركت مردم منجر به رای عدم اعتماد به حاكميت جناح محافظه كار خواهد بود و در مجموع اقتدار آنها را سست تر از پيش خواهد كرد."

درباره ادامه اصلاحات و جنبش اصلاح طلبی مردم نيز سحابی گفت:

" امروز ولع مردم برای اصلاحات بسيار بيشتر از سال 57 است. مردم از اصلاح طلبان جبهه دوم خرداد وحتی ملی مذهبی ها ونهضت آزادی هم جلوترند. هر قدرت دستگاه حاكم در مقابل اين خواست مردم بيشتر مقاومت كند، مردم ظاهرا شكست می خورند ولی روند اصلاح طلبی خواهی مردم روز به روز تشديد می شود و از خط قرمزها عبور می كنند.

درست است كه پس از اين دوره، مجلس جديد و رئيس جمهوری جديد در اختيار اين جريان قرار می گيرد و ظاهرا دنيا به كام آنهاست ولی از آن طرف پتانسيل خاصی در مردم رو به افزايش خواهد گذاشت. درست مثل جريان آب رودخانه ای كه يك سد محكمی جلويش ساخته اند؛ اما اين سد هر چقد ر هم محكم باشد بالاخره پر می شود و فشارر زيادی بر بدنه آن وارد می كند كه اگر كوچكترين روزنه ای پيدا شود آن روزنه به يك شكاف عميق تبديل شده و روزی می شكند."

عزت الله سحابی درباره فشارهای خارجی و خطر امريكا نيز گفت:

"البته فشارهای خارجی هم هست كه می خواهيم حتی المقدر به آنها اعتنا نكنيم، يا سعی می كنيم كه وارد جامعه ما نشود ولی اين محافظه كاران هستند كه مسئوليت راندن مردم به سمت كمك خواهی از بيگانه و عدم انديشه نسبت به عواقب آن را برعهده دارند. ما اصلاح طلبان ملي- مذهبی تمام تلاش خودمان را برای پرهيز از دخالت خارجيان می كنيم ولی اختيار احساسات مردم و جوانان در دست ما نيست."

عزت الله سحابی چاره اين وضع را صراحت در بازگوئی واقعيت ديده و گفت:

" بنده فكر می كنم كه ما حتی المقدور تا آنجائی كه می توانيم بايد رودربايستی ها را كنار بگذاريم. تصميم گيران بايد متوجه شوند كه اگر قرار باشد بين ايران و امريكا جنگی صورت گير بازنده ما خواهيم بود؛ زيرا قوای ما علاوه بر قدرت نظامی، از نظر اقتصادی و امكانات تبليغاتی با آنها قابل قياس نيست. بايد رك تر و پوست كنده تر اين را تذكر بدهيم كه اگر فكر ملت و مملكت ايران  را نمی كنيد، لاقال به فكر خوتان باشيد.  اگر قرار شود بين ايران و امريكا جنگ صورت بگيرد اين به ضرر ما، منافع و مصالح ملی ما، وحدت و تماميت ارضی كشور ماست. البته اين جنگ طومار جناح محالظه كار حاكميت را هم در هم می پيچد. از نظر ما، تهديد امريكا خيلی جدی است و حاكميت راست گرای ما خيلی اشتباه می كند اگر بكوشد جنگ را جلوبيندازد.

پيرامون تماس و مذاكرات غير رسمی كه تاكنون ميان جريان های حاكميت با امريكائی ها صورت گرفته سحابی گفت:

" به نظر من، آنها فرستادگان غير رسمی را تحويل نگرفتند، درحاليكه دولت رسمی، يعنی نمايندگان دولت خاتمی را تحويل می گيرند. امريكائی ها با نمايندگان دولت انتخابی كه رسميت قانونی دارند حاضر به گفتگو و كار كردن هستند. صهونيست ها واسرائيل می كوشند كه گفتگوی رسمی بين ايران و امريكا صورت نگيرد و فقط تشديد خصومت بشود. متاسفانه سياست اسرائيل و جناح راست فراطی ما يكی شده است.

درباره موقعيت سلطنت طلب ها در ايران امروز و نقش تلويزيون ها و رسانه های صوتی آنها در داخل كشور و بر روی جوانان، سحابی گفت:

" اينها(سلطنت طلب ها)  در دوران بسيار پر تلاطم امروز كه دانشجويان و نسل جوان ما از حوادث ايران بسيار آشفته اند و از اقدمات اصلاح طلبانه و آرام و غير خشونت آميزشان كه موثر واقع نشده نا اميد وافسرده شده اند و در واقع حكومت آن را نا اميد كرده جان گرفته اند. اميد آنها به اين است كه اين جوانان به علت سنشان حافظه تاريخی ندارند. جوانانی كه بعد از انقلاب بدنيا آمده اند اصلا گذشته را نديده اند. نه حضور امريكا در ايران، نه حضور قدرت خارجی را ديده و نه طعم استعمار را چشيده و نه رژيم پهلوی را ديده اند. ما اگر می توانستيم به طور بی طرفانه تاريخ گذشته، حتی 25 سال قبل از انقلاب 57-32 را برای همين جوانان، در همين دانشگاه ها طرح و تشريح نمائيم جوانان امروز مثل جوانان ديروز به اين جريان نگاه می كردند."