شور
تحريمی يك پارچه تمام كشور را
فراگرفته. همه جای ايران حرف از
فرداست: حرف جمعه و عزم ملی
برای خالی نشان دادن صندوقهای
رای. دانش آموزان موتور اصلی
تحريم شدهاند. ميليونها پوستر و
آگهی نامزدهای حكومتی، نه
بر ديوارها كه پاره پاره نقش بر
اسفالت خيابانهاست. كار كار بچه
مدرسهايهاست. با SMS
و Email
و تلفن و غيره، مثل برق و باد همه به
هم خبر ميدهند كه روز جمعه هيچ كس
برای رای دادن از خانه بيرون
نرود. و اگر ميرود نشان دهد كه
برای رای دادن نيست؛ برای
جلوگيری از تقلب است و يا با
اجبار شخصی است. تكنولوژی
حكومت را بيچاره كرده است.
خبر ميرسد كه حكومت تحت عنوان "خطر
اغتشاش" صدها هزار ارتشی و
سپاهی و بسيجی را برای روز
جمعه بسيج كرده است. همه ميگويند
روز جمعه كه خيابانها خاليست؛ پس
اين بسيج برای پر كردن صندوقهای
خاليست. يك چنين شور و همبستگی از
دوم خرداد ۷۶ تا كنون واقعا
بيسابقه بوده است. ترس از جمعه بر
چهره و در كلام امروز عصر رئيس مجمع
تشخيص موج ميزد.
اما جالبتر از همه شور و شوق دانش
آموزان در خانه و در محلات است
برای اينكه بدانند چه كسی قصد
رای دادن دارد تا سراغش بروند و
قانعاش كنند كه بيفايده است. هرجا
چنين كسی پيدا شود دورهاش ميكنند
و استدلال كه "اين طوری رای
دادن توهين به شعور تست". برخلاف
دوم خرداد ۷۶، اين بار بچهها
مواظبت ميكنند هيچ كس رای ندهد
و اگر هم ميدهد در محله و در فاميل
انگشتنما شود. حتی عوامل و
شركای حكومت از رای دادن علنا
دفاع نميكنند. وضع طوری است كه
كسی كه ميخواهد رای بدهد ديگر
حاضر نيست بگويد اگر شناسنامهاش
مهر نخورد نانش آجر ميشود. اكثر
كسانی كه به فرموده رای ميدهند
ترجيح ميدهند به جای توجيه
موضوع را از اطرافيان، به خصوص جوانترها،
پنهان كنند.
همبستگی ملی حتی در دور
افتادهترين جاها موج ميزند. همه
در فكر اين تدبيرند كه چگونه تحريم
را موثرتر كنند. در بسياری مدارس
امروز بحث بوده كه هيچ كس از خانه
بيرون نيايد تا "طرفدارهای
رژيم" شناخته و افشا شوند. در
خبرها بود كه در مريوان مردم بساط
انتخاباتچيها را جمع كرده اند.
اين جمعه روز ملی برای اعتراض
مدنی است. هركس حق دارد رای
بدهد يا ندهد و هيچ كس نبايد از
اينكه رای داده يا نداده احساس
ناامنی كند. اما بگذار روز جمعه
كسانی كه ميخواهند عمل شرمآور
شورای نگهبان و ديگر گردانندگان
حكومت را با رای دادن خود تطهير
كنند در محل انگشتنما و سرافكنده
شوند. بگذار هركس كه انتخابات
قلابی روز جمعه را تطهير ميكند
خود را از جرگه همبستگی
پرشكوهی كه در ايران در حال
شكوفائيست براند و منزوی كند.در
صف آنان، كه بايد به خجالت كشيدن
وادار شوند، اولين كسان اشخاصی
هستند كه با رای مستقيم ما به
حكومت رسيدهاند، مثل خاتميها و
كروبيها؛ اما امروز حكم ولی
فقيه را بر حق مردم ترجيح داده و به
شركت در انتخابات قلابی رضايت
دادهاند.
روز جمعه صحنه را بين حكومتيان و
مردم كاملا تقسيم ميكند: نورچشميها،
آقازادهها، رانتخوارهای
گردن كلفت شده، همراه با گروههايی
از متحجرترين لايههای
اجتماعی، كه خوشبختانه شمارشان
ناچيز شده، همه در يك طرف جمع شدهاند.
در طرف ديگر ايران ايستاده است. از
هم اكنون پيروزی پر شكوه روز
جمعه را به ميهن خود ايران تبريك
بگوئيم.
|