|
بدنبال سخنرانی روز
گذشته رهبر كه در آن بر برگزاری
انتخابات مجلس هفتم در موعد مقرر
تاكيد كرد، سخنگوى
سپاه پاسداران نيز
همسو با او بلافاصله خود را وارد
ميدان كرده و تهديد رهبر را برای
برگزاری اين انتخابات كامل كرد!
سردار سرتيپ "مسعودجزايری”
بعد از رهبر گفت: انتخابات
مجلس هفتم، در موعد مقرر انجام می شود و هيچكس
قدرت و توان مقابله با اين خواست
عمومی را ندارد و اين را، هم دست اندركاران
"نمايش " و هم "مجريان "
می دانند.
اين سردار سپاهی كه
مجلس را نمايشخانه تصور كرده،
برگزاری انتخابات فرمايشی را
هم خواست عمومی اعلام كرده است.
سردار روابط عمومی سپاه "نمايندگان متحصن" مجلس را عده
اى ساده لوح معرفی
كرد
و گفت :
اين افراد، پلهاى پشت سر خود را
شكسته اند
و
در آينده نزديك بايستی در محكمه
مردم (كه لابد دادگاه ويژه روحانيت و
قوه قضائيه مصداق مردم است) پاسخگوى
اقدام هاى خودباشند، چرا كه
طبق قانون اساسی و قوانين موضوعه
هيچكس حق سركشی در برابر قوانين
و مقررات و هنجارها و ارزشهاى
شناخته شده كشور را ندارد.
"عده اى از نمايندگان كه از تحصن
خود
طرفی
نبسته بودند، با قرائت بيانيه اى
سراسر توهين آميز، دست به استعفاى
غيرقانونی
زدند."
سخنگوى سپاه پاسداران، كه تصور كرده
اعلاميه فرمانداری نظامی را
قرائت می كند، گفت:
"مطالب آن
بيانيه (بيانيه نمايندگان مجلس
درباره استعفا) و سخنانی كه بعد
از آن بوسيله
عده اى از اين افراد نسبت به
ارزشهاى والاى انقلاب و نظام گفت،
سبب
شد
كه ننگين ترين روز تاريخ مجلس در
ايران به ثبت برسد.
اين ارزش ها لابد همان
است كه كنار خيابان می ايستد تا
نان شب برای بچه های گرسنه اش
به خانه ببرد و فرماندهان سپاه است
كه اسكله های اختصاصی ورود
قاچاق كالا تاسيس كرده اند!
سردار روابط عمومی
كه اتفاقا نهاد امنيتی و
حراسی تشكيلاتی كه او
سخنگوی آن شده بايد درباره شكنجه
و اعدام و نقض ابتدائی ترين حقوق
ملت به مردم پاسخ بدهد، نقض حقوق
بشر را فراموش كرده و گفت:
به چالش كشانيدن مقبوليت و مشروعيت
انتخابات آتی مجلس،
زمينه
سازى براى طرح كاذب مسايل حقوق بشر
در ايران ، بوسيله خارجيها و تفاله
هاى باقيمانده رژيم شاه " و عقده
گشايی ها در توهين به مقدسات نظام اسلامی شد.
اينها همان ادبيات
آلوده به تهديدی است كه فرمانده
كل سپاه پاسداران در ابتدای
پيروزی محمد خاتمی در
انتخابات 1376 در قم برزبان راند و
بعدها عده ای را نيز به زندان
كشيد تا گردن بزند و زبان ببرد.
حاصل آن گردن زدن و قلم
شكستن و زبان بريدن اين قطع اميد
ملی از اصلاح پذير بودن حاكميت
جمهوری اسلامی و طرد حاكميت
است. امری كه امريكا بيش از هر
زمان ديگری روی آن حساب باز
كرده است. بنابراين آن كه به امريكا
خدمت می كند، همين انديشه و
ادبيات و عمل برخاسته از آنست، نه
اصلاح طلبی.
|