" محمدی " ، فرماندار تبريز ، در پاسخ به پرسش خبرنگار سرويس سياسی "تبريز نيوز" در خصوص ماهيت " ستاد ضد اصلاحات در تبريز " گفت :

ستاد ضد اصلاحات در تبريز هم راستا با تهران قبل از دوم خرداد هم فعال بوده و است. ولی پس از حضور فعال مردم در انتخابات خرداد ۷۶ كه از يك زاويه اعتراضی به تفكر قرايت فاشيستی از دين بود ، از مردم و گروه های مرجع همچون جنبش دانشجويی و اپوزسيون و در كل ، گروه هايی كه نقش فعالی درپيروزی آقای خاتمی داشتند ، " كينه " به دل گرفتند ، بطوريكه در جريان حمله به كوی دانشگاه تهران در ۱۸ تير و دانشگاه تبريز در ۲۰ تير ۷۸ و نيز با قتل دگرانديشان انتقام گيری كردند و از هر تريبونی برای حمله به اصلاح طلبان سو استفاده كرده و هنوز هم دست بردار نيستند . اين حملات به عنوان لكه سياه هنوز بردامان ستاد ضد اصلاحات نقش بسته و پرونده آن نزد افكار عمومی هم چنان مفتوح است .
" محمدی " ، افزود : پشتيبانی ستاد ضد اصلاحات توسط افرادی صورت می گيرد كه خود در پشت صحنه ديكته كننده هستند و با جرات كمتری به اراييه نظرات خود در افكار عمومی می پردازند . خبرنگاران بارها به اين تاريك خانه ها نور تابانده و مشت آن ها را باز كرده اند گردانندگان صحنه ، متاسفانه ، گاها از كارمندان دولت بوده ، كه اكثرا ، با تطميع وكمك های مالی كه از راه های دلالی نامشروع و تجارت غير قانونی تامين شده و يا با وعده ارتقاع پست سازمانی برای افرادی صورت گرفته كه از حداقل سواد لازم ( برای سمت يا پستی كه خود می دانند لايق آن نيستند ) برخوردار بوده صورت گرفته و به تناسب ميزان كمك ها ، فعاليت و اقدامات تخريبی آن ها كاهش و يا افزايش می يابد .
فرماندار تبريز تصريح كرد : تئوريزه كنندگان ستاد ضد اصلاحات به قرائت فاشيستی از دين معتقدند و ارزش های دينی را به نفع خود مصادره می كنند و به كاهش مشاركت مردم در سرنوشت خويش معتقدند و از آزادی اطلاع رسانی به شدت واهمه داشته ودر صورت نياز به اعمال خشونت فيزيكی ازپياده نظامی كه فاقد قدرت تحليل و تشخيص شرايط است ، استفاده می كنند . منابع مالی اين ها هم معمولا از بودجه عمومی و بيت المال و جاهايی تامين می شود كه ذيحسابی نشده ومورد بازرسی قرار نمی گيرد .
" محمدی " ، درتشريح شخصيت و پايگاه اجتمايی اعضا ستاد ضد اصلاحات ، گفت : بازيگران ميدان ستاد ضد اصلاحات چون به تناسب اجرتی كه دريافت می كنند وارد مسايل سياسی می شوند و بصورت مقطعی مورد سو استفاده قرار می گيرند ، با يك سری تناقض ها مواجه می شوند كه روی شخصيت اجتمايی اين ها تاثير می گزارد و آن ها را تبديل به انسان های بی ثباتی می كند . به عنوان نمونه افرادی هستند كه وقتی ديدند جريان اصلاحات مورد اقبال مردم قرار گرفته و احتمال سو استفاده همه جانبه ديدند بر خلاف باطن و به ظاهر خود را به رنگی ديگر در آوردند ، ولی وقتی در فضای جريان های اصلاح طلبی قرار گرفتند كه فرد را ملزم به قانون گرايی و احترام به نظر مخالف و خود انتقادی می كرد ، اين فضا برايش غير قابل تحمل شده و راه مخالفی می پيمايد و حتی ۱۸۰ درجه مسير عوض كرده و دشمن شماره يك اصلاحات می شود .

وی افزود : اين گروه از پايگاه اجتماعی بسيار ضعيفی برخورداربوده و اكثرا مطرود از جامعه هستند و جهت پر كردن خلا های روحی و در جهت جلب توجه صحنه گردانان خشونت به پاره ای حركت های جنجالی و بزن بكوب ها رو آورده و گاها در نوشته های خود هم چنان مروج " ادبيات غير اخلاقی " نا متجانس با محيط های علمی هستند ، ( فارغ از اين كه همه از گذشته و انگيزه وی مطلعند ) گويا هر قدر بيشتر از ادبيات غير اخلاقی و خشونت در حمله به اصلاح طلبان استفاده می كنند " اجرت " بيشتر می گيرند