ايران

پيك

                         

 بيانيه شورای عمومی تحكيم
دفتر تحكيم وحدت در
 يك گامی تحريم انتخابات

 

 

شورای عمومی دفتر تحكيم وحدت در خصوص انتخابات مجلس هفتم بيانيه‌‏ای صادر كرد.
به گزارش خبرگزاری كار ايران، ايلنا، در بخشی از اين بيانيه آمده است:‌‏ شايد كمتر انتخاباتی در سال‌‏های اخير بوده است كه اين چنين شركت يا عدم شركت درآن برای بخش قابل توجهی در جامعه ترديد و شك ايجاد نموده باشد و ملت ايران را كه از سويی به نقطه تعيين كننده نارضايتی از حاكميت رسيده‌‏اند و از سوی ديگر دل نگران منافع ملی و سرنوشت خود و كشورشان مي‌‏باشند و از طرفی تجربه 6 ساله اخير اصلاحات حكومتی نيز گره‌‏ای از كار فرومانده‌‏شان نگشاده است.
اين بيانيه مي‌‏افزايد: در اين ميان جنبش دانشجويی كه ديگر جايگاه خود را در منازعات سياسی به خوبی شناخته و مصممانه تصميم خود بر دوری از قدرت و اجتناب از بازي‌‏های قدرت را جامه عمل پوشانده است، جنبش دانشجويی خوب مي‌‏داند كه جدا از هر تصميمی مبتنی بر شركت يا عدم شركت درانتخابات، نه در منازعات مربوط به احزاب و گروه‌‏ها بر سر ورود فلان ليست يا فلان شخص وارد مي‌‏شود و تجربه اشتباه خود در مجلس ششم را تكرار مي‌‏كند و نه فردی و يا ليستی ارائه مي‌‏دهد و نه كانديدايی عرضه مي‌‏دارد و بر سر عهد و شعار كليدی خود مبنی بر دوری از قدرت ايستاده و خواهد ايستاد.
در ادامه بيانيه دفتر تحكيم وحدت از منظر گفتمان انتقادی و با كنار گذاشتن تعارفات، ارزيابی خود را از انتخابات مجلس هفتم بيان كرد و آورده است: سوال اساسی اينجاست كه آيا برگزاری صرف انتخابات و شركت در اين انتخابات، آن هم انتخاباتی كه نه حق انتخاب شوندگان برای انتخاب شدن آزاد، به رسميت شناخته مي‌‏شود و نه حق انتخاب كنندگان برای انتخاب افراد مورد نظرشان يا ديدگاه‌‏های مورد رأي‌‏شان، از سوی متوليان حكومت پذيرفته مي‌‏گردد و نه برای انتخاب شدگان حقی و اجازه‌‏ای و نقشی برای تعيين سرنوشت و تغيير و اصلاح امور در اداره كشور از سوی حاكميت شناخته مي‌‏شود، مي‌‏تواند در فرايند تقويت دموكراسی در كشور تأثير گذار بوده و يا اثر مثبتی داشته باشد؟ اتفاقاً انتخاب‌‏های پی در پی از سوی ساختاری كه خود بزرگترين مانع و رادع بر سر دموكراسی است!
در ادامه اين بيانيه آمده است: بنابر اين در قدم اول دعوت كنندگان به شركت در انتخابات بايد اين سوال مهم و اساسی را پاسخ گويند كه اولاً با چه تضمينی و چه تحليلی، انتخابات اخير پيش رو را تحقق بخش اراده ملت و تقويت كننده فرايند دموكراسيزاسيون مي‌‏دانند و ثانياً: چه دليلی و تضمينی بر امكان انتخاب آزاد و موثر و عادلانه برای ملت (با وجود سابقه اقتدارگرايان) سراغ دارند كه اين چنين شركت در اين انتخابات را در مسير پيش‌‏برد دموكراسی ارزيابی مي‌‏نمايند؟
در ادامه بيانيه با تأكيد بر ميزان اثرگذاری مجلس در اداره امور كشور، آمده است: افرادی كه رأی ملت در انتخابات مجلس در اداره امور را موثر مي‌‏دانند با توجه به تجربه مجلس ششم و چند سال گذشته بايد اثبات كنند كه يكی از دو حالت اطمينان و اميد فوق الذكر برای ملت محقق بوده و قابل اتكاست. فراموش نشود كه كار مجلس تصويب قوانين و اصلاح روندها و رويه‌‏ها و قوانين و ساختارهای ناصواب و يا نگاشتن نامه اعتراضی به رئيس و رهبر و ملت و صدور بيانيه‌‏ها و انجام تحصن‌‏ها و اعتراضات اگرچه مجلس ابزاری بسيار قوی است اما اين مقولات را در جايی خارج از مجلس نيز مي‌‏توان پيگيری نمود و چه بسا اثرگذاری آن از طرف يك اپوزسيون افزون نيز باشد.
شورای عمومی دفتر تحكيم وحدت با انتقاد از حاكميت دوگانه و طرفداران اين نظريه آورده است: حاكميت دوگانه مانند باقی ماندن در روی پل است و ايستادن بر روی پل تنها برای دوران گذار توجيه ‌‏پذير مي‌‏باشد اما آيا باقی ماندن مداوم بر روی پل مطلوب است يا خير، امريست كه جای بحث دارد. حفظ و تشكيل و تداوم و تقويت جامعه مدنی، امری نيست كه تابع قدرت باشد، بلكه بيشتر اين جامعه مدنی است كه تقويت كننده ساختارها و تفكرات دموكراتيك است و نمايندگان مجلس هم در صورتی حرف حق را بيان مي‌‏دارند و از حقی مجدانه دفاع خواهند نمود كه جامعه مدنی قوي‌‏ای برای ايجاد فضای لازم و حمايت از آن حضور داشته باشد و عكس آن كمتر مصداق دارد. حال بايد ارزيابی نمود كه آيا با اين شرايط جامعه مدنی در هنگامه انتخابات دوم خرداد 76 و 29 بهمن ماه 78 قويتر بوده يا در شرايط حاضر و پس از هفت سال حاكميت دوگانه؟
شورای عمومی دفتر تحكيم وحدت در پايان بيانيه تحيلی خود، ضمن به چالش كشيدن مدافعان شركت در انتخابات نه تنها دلايل و توجيهات كافی برای شركت در انتخابات را در نيافته است بلكه حتی عدم شركت در انتخابات را چه بسا مفيدتر و مناسب‌‏تر ارزيابی مي‌‏نمايد بنابراين فرصت باقی مانده تا انتخابات را زمان مناسبی برای نقد ديدگاه‌‏های خود و رفع ترديدها و شبهه‌‏ها مي‌‏داند تا از دل مباحث مطروحه امكان تصميم برای ملت نيز بهتر فراهم گردد كه تصميم گيرنده نهايی ملت ايران است باشد كه منافع ملی و سرنوشت كشورمان را فدای هيجان سازي‌‏ها و ارزيابي‌‏های احساسی و منافع حزبی و فردی خويش نسازيم.
  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی