ايران

پيك

                         
سرچشمه شايعه ويرانی بم براثر آزمايش اتمی
 

 

زلزله نه دراين پاترول آمده و نه درآن چادر. زلزله زدگان هم نه دراين اتومبيل اند و نه در آن خيمه و خرگاه! آن همه شايعه پيرامون آزمايش اتمی در منطقه سيرجان كه درجامعه پخش است از كجا سرچشمه گرفته؟ از دل همين مناسبات شاهانه با جامعه ای كه همه چيز را می خواهد بداند و ديگر اعتمادی به حرف ها و ادعاها ندارد. آزمايش اتمی رويدادی نيست كه بتوان آن را از ديده تيزبين و منتظر بهانه امريكا و اسرائيل پنهان كرد. بايد از خود پرسيد: چرا جامعه چنين نسبت به حاكميت بدبين و بيگانه شده كه در پشت هر رويدادی دست پنهان و بی اعتنای حاكميت نسبت به زندگی مردم را می بيند؟ نبايد از خود پرسيد: چرا حتی طلبه های جوان هم جرات رفتن به ميان مردم زلزله زده را تا 72 ساعت نداشتند و هنوز هم روحانيون چنين جسارتی را ندارند و به صدور بيانيه و فتوای پرداخت خمس و زكات به زلزله زدگان پناه برده اند؟ اينهمه بيم و هراس از حضور درميان مردم خشمگين از زلزله از كدام واقعيت سرچشمه گرفته است؟

طبس نيز قدمتی تاريخی داشت كه در زلزله سال 1357 نابود شد. وقتی شاه برای همين نوع نمايش های خبری با لباس نظامی وارد منطقه زلزله زده شد و به قسمت چادر و خرگاه شيروخورشيد برپا كرده رفت، حتی از ميان دستچين شدگان زلزله كه به ديدارش برده شده بودند يك پيرمرد طاقت نيآورد و درحاليكه می گريست و با اعتراض سخن می گفت، خطاب به شاه گفت: جناب سرهنگ چرا مردم را كشتی؟ شاه گفت: ما نكشتيم. زلزله كشت! پيرمرد توضيح داد: اينجا را نمی گويم، ميدان ژاله را می گويم! از جمع آن تيم خبری و خبرنگارانی كه برای تهيه خبر همراه شاه به طبس برده شده بودند هنوز كسانی درقيد حيات اند. بپرسيد تا از زبان آنها عين همين جملات و حادثه را بشنويد. از تاريخ نبايد آموخت؟ شايعه ويرانی بم براثر آزمايش اتمی در سيرجان، نمونه ای برای مقايسه نيست؟ اينهمه فاصله مردم با حاكميت از دل كدام سياست غارتگرانه اقتصادی 15 سال اخير و كدام سياست مقابله با مردم در همين دوران بيرون آمده است؟ به تركيب شورای نگهبان، به تركيب اعضای مجمع تشخيص مصلحت، به توطئه برای تشكيل مجلس مطيع رهبر، به شاخ و شانه كشيدن فرماندهان سپاه برای مردم، به خصوصی سازی و نابودی توليد و تبديل ايران به تجارتخانه ای برای غارت، به اينهمه دروغ و ريا در نماز جمعه ها، به مجلس فرمايشی خبرگان و تركيب مجلس سنائی آن، به انتصاب ها، به قوه قضائيه، به ميدان داری آنها كه مانند علی فلاحيان مردم آنها را مجرم می شناسند، به انتخابات شوراها در تهران... به اين كارنامه نبايد يكبار ديگر مراجعه كرد تا ريشه اين همه شايعه درباره زلزله بم را پيدا كرد؟ آن جهاد سازندگی سال 59 يعنی اين؟ آن انقلاب عظيم سال 57 برای رسيدن به اينجا بود؟ رسيدن به خيمه شاهانه؟ آن 600 هزار زن تن فروش و 25 هزار قربانی زلزله بم و آن اظهارات وزيربازرگانی پيرامون اكبر گنجی و آنچه بر او در جبهه جنگ عراق رفت و اكنون در زندان نشسته، آغاجری يك پا درجنگ از دست داده و در كنج اوين زمين گير شده و عبدی به بند كشيده شده، فروهر تكه پاره به خاك سپرده شده، گورستانی بنام خاوران، آيت الهی بنام منتظری و متهمی بنام علی شريعتی و... ريشه های شايعه آزمايش اتمی در سيرجان اينجاهاست. آن پيرمرد زلزله زده در طبس درجه نظامی شاه را اشتباه كرد اما سئوال را درست كرد:  جناب سرهنگ! مردم را چرا كشتی؟

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی