|
زلزله
بم وابعاد فاجعه بار آن كه گسترش
ويرانی و مرگ آن ايران را منقلب
كرده است، زلزله ای سياسی را
هم در برج و باروی جناح راست
جمهوری اسلامی ايجاد كرد.
آنها كه روی از هم گسيختگی
همبستگی ملی مردم و بی
تفاوتی ملی نسبت به سياست و
انتخابات مجلس هفتم سرمايه
گذاری كرده بودند، ناگهان با
بزرگترين همبستگی ملی و
حضورناباورانه مردم ايران برای
كمك به يكديگر روبرو شدند. اين
همبستگی تنها مردم داخل كشور را
شامل نشد، بلكه در خارج از كشور نيز
وسيع ترين ابراز همدردی با مردم
زلزله زده بم را موجب شد.
حضور
مردم در صحنه های ياری
رسانی به زلزله زدگان بم و حتی
صف بندی مردم برای اهدای
خون، روزهای تجمع و صف مردم در
مقابل كيوسك روزنامه فروشی ها در
ابتدای سال انتشار نشريات جديد و
بحث های سياسی در اين صف ها را
تداعی كرد. روزها و هفته های
پيش از انتخابات رياست جمهوری 1376
را. مردم يكبار ديگر به صف شدند و در
دل اين صف ها نه تنها حال و روز
يكديگر را پرسيدند، بلكه اساسی
ترين محور سياسی كشور، يعنی
انتخابات مجلس هفتم به بحث روز
دراين صف ها تبديل شد و اين خود
يعنی بزرگترين زلزله سياسی
درايران. زلزله ای كه خواب آسوده
جناح راست و مخالف اصلاحات برای
مجلس آينده را برهم زد. تصاويری
كه تلويزيون های داخلی و
خارجی از بم زلزله زده پخش كردند
و زندگی آلوده به فقر مردم را
كرمان ( قرقگاه هاشمی رفسنجاني)
به نمايش گذاشتند، خشم و نفرت از
بنيادها، توليت ها، قرض الحسنه ها،
كميته امداد، حساب 100 و... كه بنام
روحانيت حكومتی و بزرگترين تجار
و بارزگانان ثبت است را دامن زد.
يعنی همان ها كه می خواهند يا
خود مستقيم به مجلس هفتم بروند و يا
نمايندگانشان را به اين مجلس
بفرستند. اين زلزله برج ها وبرج
نشين های تهران و مشهد و اصفهان و
بنيانگذاران مناطق آزاد تجاری
در كرمان و بندرعباس و جزاير
ساحلی خليج فارس را به لرزه
درآورد. اين شور و هيجان ملی و
همبستگی مردمی را بايد به
پيوند دوباره دست های ملت ايران
تبديل ساخت و با همين دستهای گره
خورده به مقابله با مافيای قدرت
و ثروت و مخالفان تحولات و اصلاحات
در ايران رفت.
|