ايران

پيك

                         

مصاحبه محسن آرمين نماينده مجلس، عضو رهبری سازمان مجاهدين انقلاب

3 راه حل و3 نتيجه

در برابرمردم وانتخابات

 

جبهه ضد اصلاحات مدام به مردم می گويد مجلس ششم و اصلاح طلبان ناكام بودند و كاری نتوانستند بكنند و حالا مجلس را بيائيد بدهيد بدست خود ما كه 6 سال است جلوی اصلاحات ايستاده ايم و جلوی مصوبات مجلس را گرفتيم! مردم خيلی ساده لوح بايد باشند كه با انفعال و بی تفاوتی كنار كشيده و تضاد كنونی مجلس و شورای نگهبان را به وحدت مجلس آينده و شورای نگهبان تبديل كنند، تا همه اين مخالفت های شش سال گذشته بصورت قانون و مصوبه مجلس و شورای نگهبان درآيد!

 

 

محسن آرمين نماينده‌ مردم تهران در گفت‌وگو با (ايسنا)، ديدگاه‌ها و نظرات خود را در خصوص انتخابات آتی، عملكرد اصلاح‌طلبان و شرايط توفيق انتخابات تشريح كرد، كه متن اين مصاحبه در پی مي‌آيد:

ايسنا: در ابتدا ارزيابی كلی شما از وضعيت جامعه با توجه به انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی چيست؟

آرمين: تجربه‌ی مردم از حوادث شش سال گذشته و تنش‌ها و بحران‌هايی بر كشور و جامعه تحميل شد و موانع بسيار سخت و نفوذناپذيری كه بر سر راه جريان اصلاحی قرار گرفت، مثبت نبود و مقاومت‌ها و لجاجت‌ها و عنادها در برابر حركت اصلاح‌طلبی و تحقق خواست‌ها و مطالبات جامعه باعث گسترش نوعی روحيه‌ يأس و نااميدی و ايجاد اين تصور شد كه رای و انتخاب مردم در تعيين سرنوشت و تغيير اوضاع اثری ندارد، اين تصور و نااميدی ناشی از آن در انتخابات شورای شهر و روستا در شهرهای بزرگ به روشنی خود را نشان داد.

اما از نيمه‌ی سال جديد و به طور مشخص از مهرماه به اين سو، شاهد نوعی تغيير رويكرد در جامعه نسبت به مقوله‌ انتخابات هستيم و احساس مي‌شود كه مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی رفتاری متفاوت با انتخابات شوراها به خصوص در شهرهای بزرگ خواهند داشت.

علت اين امر، احساس نگرانی جامعه از نتيجه‌ عدم مشاركت در انتخابات و سرنوشت انتخابات مجلس هفتم است. جامعه احساس مي‌كند كه بايد بين عدم مشاركت به عنوان اعتراض و يا پافشاری بر مطالبات و خواسته‌ها و شركت در انتخابات انتخاب كند.

نتايج انتخابات شوراهای شهر و روستا در شهرهای بزرگ اين نگرانی را ايجاد كرد كه در صورت عدم مشاركت در انتخابات مجلس، مجلس و دولت در اختيار جريانی قرار گيرد كه تاكنون مخالفت و بي‌تفاوتی و لجاجت صريح خود را با خواسته‌های مردم به اثبات رسانده است. اين نگرانی باعث شده كه هر چه به انتخابات نزديك مي‌شويم گرايش مردم به مشاركت در انتخابات افزايش مي‌يابد.

البته اصلاح‌طلبان در ايجاد اين گرايش نقش مهمی داشته‌اند و چنين وضعيتی نشانه‌ موفقيت اصلاح‌ط‌لبان در آگاه‌ سازی جامعه و كمك به انتخاب آنهاست. چرا كه توانسته‌اند مردم را به اين نتيجه‌ی منطقی برسانند كه انزوا و عدم حضور و عدم مشاركت به هيچ وجه نمي‌تواند مشكلات كشور را حل كند، بلكه بر مشكلات مردم و جامعه خواهد افزود و راهی جز اصلاحات و تأكيد بر خواسته‌ها و مطالبات مشروع و قانونی وجود ندارد.

ايسنا: اين گرايش مثبت كه در سخنانتان از آن گفتيد در نخبگان جامعه نيز مشاهده مي‌شود؟

آرمين: بله، برداشت‌ها و مشاهدات حكايت مي‌كند كه مخصوصا در بخش نخبه و در سطوح روشنفكری كه بيشترين ترديد را برای شركت در انتخابات داشت شاهد اين گرايش مثبت به سمت شركت در انتخابات هستيم، و نظرسنجي‌ها اين واقعيت را تأييد مي‌كند.

البته با توجه به وضع كنونی ما نمي‌توانيم انتخابات پرشوری مثل دوم خرداد و مجلس ششم داشته باشيم، بلكه درصدی از واجدان شرايط هم‌چنان بر عدم شركت در انتخابات تأكيد مي‌كنند، به هر حال مي‌توان پيش‌بينی كرد كه به صورت نسبی مشاركت در انتخابات قابل قبول خواهد بود.

ايسنا: برخی با اين استدلال كه مجلس ششم نتوانست كاری كند، می گويند مردم نبايد در انتخابات شركت كنند. با توجه به موضع شما مبنی بر مشاركت حداكثری مردم، ديدگاهتان درخصوص نقد اين نظر چيست؟

آرمين:‌ اين نوع نگاه به مسأله نمي‌تواند ما را به يك تصميم‌گيری درست رهنمون شود. بايد از منظری ديگر به قضيه نگاه كرد و آن اين كه در ميان انتخاب‌های محتمل و متصور كدام احتمال هزينه‌های كمتر و امكان موفقيت بيشتر دارد.

طبيعی است كه ممكن است بگوييم هيچ كدام از راه‌ها و گزينه‌های محتمل و ممكن ايده‌آل نيست، اما ما در شرايطی قرار نداريم كه بين راه حل ايده‌آل و راه حل نامطلوب انتخاب كنيم، چنين انتخابی ساده است.

سختی كار در آن است كه ما ناگزير شويم تحت شرايط خاص به صورت نسبی دست به انتخاب بزنيم. بين راه‌حل‌هايی كه ممكن است بر اساس تجارب گذشته‌مان هيچ كدام مطلوب و ايده‌آل نباشند اما برخی بر برخی ديگر مزيت‌ و برتری نسبی داشته باشند، دست به انتخاب بزنيم. ما سه گزينه بيشتر فراروی جامعه نداريم.

1- تأكيد بر ادامه‌ مسيری كه از دوم خرداد آغاز شده و پافشاری بر مطالبات و خواسته‌ها به اميد راهگشايي‌های آينده و باز شدن برخی مسيرهای مسدود.

2- انزوا و كناره‌گيری و سپردن عرصه و ميدان به دست مخالفان اصلاحات كه در موارد مختلف عدم پايبندی خود را به خواسته‌های مردم و حقوق اساسی ملت نشان داده‌اند.

3- انتخاب راه‌كارهای خشونت‌آميز و افراطی و راديكال.

تصور مي‌كنم كه گزينه‌ی سوم نه مفيد است و نه ممكن. راهكار دوم ممكن است، اما مفيد نيست و نتيجه‌ی آن اعلام تسليم و واگذاری همه چيز به جريانی است كه هيچ التزامی به حقوق اساسی جامعه ندارد و راهكار اول يعنی ادامه‌ی اصلاحات و ادامه‌ی شيوه‌های مسالمت‌جويانه و قانونی راهكاری است كه بنا به تجربه‌ی گذشته هم ممكن است و هم مفيد. هر چند كه ميزان فايده‌ی آن متناسب و برابر با ايده‌ال‌های ما نباشد.

معمولا آنهايی كه عدم شركت در انتخابات را پيشنهاد مي‌كنند نظرشان اين است كه اصلاح‌طلبان در مجلس ششم نتوانستند كاری كنند و مطالبات مردم برآورده نشد. بنابراين شركت در انتخابات مجلس هفتم فايده‌ای ندارد چرا كه مصوبات مجلس آينده نيز مثل مجلس ششم با مانع مواجه مي‌شود و شورای نگهبان جلوی آن را مي‌گيرد و يا در مجمع تشخيص مصلحت بايگانی مي‌شود، در اين استدلال يك مغالطه‌ ظريف وجود دارد.

ناكامی مجلس در تصويب برخی از لوايح ناظر بر حقوق و آزادي‌های سياسی و اجتماعی به معنای اين نيست كه هيچ كاری صورت نگرفته، بلكه اصلاح‌طلبان موفقيت‌های مهم و قابل توجه زيادی داشتند، در عين حال مي‌پذيريم كه فاصله‌ دستاوردهای ما با آنچه كه مردم مي‌خواهند خيلی زياد است. موفقيت‌های اصلاح‌طلبان - كه به نظرم كم نيست - ناشی از حضور پيگير مردم و پافشاری آنها بر خواسته‌هايشان و تلاش در جهت تحقق خواسته‌ها بوده است.

برخی دوستان در ابتدای اصلاحات شعارهايی مطرح كردند كه در اين شش سال به آن نرسيديم و البته اين شعارها چيزی نبودند كه بشود در 6 سال به آنها رسيد و روشن است كه اين وعده‌ها خطا بود.

بايد پذيرفت كه مردم‌سالاری در ايران پروژه‌ای سخت و زمان‌بر و حصول آن تدريجی است پس نمي‌توان انتظار تحقق ناگهانی و دفعی آن را داشته باشيم.

ايسنا: تا چه حد موفقيت در انتخابات آتی را برای خود و همفكرانتان متصوريد؟

آرمين:‌ موفقيت اصلاح‌طلبان در اين انتخابات امری مشروط است.

بر اساس اطلاعات موثق، در محافل مخالف اصلاح‌طلبان بيش از يكسال است كه تصميم‌گيری شده است كه تا برگزاری انتخابات، هيچ نقطه‌ مثبتی در كارنامه‌ی اصلاح‌طلبان ثبت نشود تا مردم احساس كنند كه اصلاحات كاری از پيش نمي‌برد و حاوی هيچ پيام مثبتی نيست.

اين ممانعت‌ها فقط در عرصه‌ قانون‌گذاری نبوده بلكه در كليه‌ عرصه‌ها برای جلوگيری از توفيق اصلاح‌طلبان تلاش‌های زيادی صورت گرفته است تا اين فضا ايجاد شود كه مردم از تأثيرگذاری در سرنوشت خود به وسيله‌ انتخابات مأيوس شوند و در نهايت مشاركت مردم در انتخابات‌ها كاهش يابد و اصلاح‌طلبان نيز برای شركت در انتخابات آتی دچار ترديد شوند و يا بخش‌هايی از آنان در انتخابات شركت نكنند.

بدين ترتيب اصلاح‌طلبان حضوری محدود و كمرنگ در انتخابات داشته باشند و با مشاركت حداقلی مردم، پيروزی جريان مخالف اصلاحات تضمين شود.

اين خط از سوی جريان مخالف اصلاحات با حمايت برخی محافل قدرت دنبال شد، البته اصلاح‌طلبان هم بيكار ننشستند و تا جايی كه توانستند برای رسيدن به اهداف خود تلاش كردند.

حال با توجه به گرايش مثبتی كه در جامعه برای شركت در انتخابات ايجاد شده، اصلاح‌طلبان هم بر اساس اين گرايش مثبت و هم به دليل تحليل واقع‌بينانه‌ای كه از اوضاع كشور و منطقه دارند به اين نتيجه رسيده‌اند كه بايد در انتخابات شركت كنند.

گرايش مثبت مردم و عزم اصلاح‌طلبان برای شركت در انتخابات، جناح مخالف اصلاحات را با يك واقعيت جديد و ناخواسته‌ روبه‌رو كرده است و نسبت به انتخابات احساس نگرانی مي‌كند.

چرا كه تا ماه‌های گذشته پيروزی خود را در انتخابات با توجه به نااميدی در مردم و ترديد اصلاح‌طلبان برای شركت در انتخابات تضمين شده مي‌ديدند، اما الان دچار نگرانی شده و ممكن است كه به اين هدف نرسند و هر چه كه به انتخابات نزديك مي‌شويم نگرانی آنها بيشتر مي‌شود.

آنچه امروز در دستور كار مخالفان اصلاحات است جلوگيری از هر گونه ائتلاف در ميان اصلاح‌طلبان و پراكندن آرای آنهاست.

خطی كه آنها دنبال مي‌كنند تلاش برای ردصلاحيت چهره‌های شاخص اصلاح‌طلبان با پرونده‌سازی قضايی و توسط مراجع نظارتی است. تا بخش‌هايی مثل جبهه‌ مشاركت ايران اسلامی و سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی ايران با ردصلاحيت اكثر نيروهايشان، نتوانند وارد ائتلاف دوم خرداد شوند و يا اعلام عدم مشاركت در انتخابات كنند.

موفقيت جناح مخالف اصلاحات در اين زمينه به مفهوم شركت دادن بخش محدود و طبعا ضعيف اصلاح‌طلبان در انتخاباتی نابرابر و تضمين موفقيت جناح مخالف اصلاح‌طلب است.

در اين صورت معلوم نيست كه روند مشاركت مردم نسبت به شركت در انتخابات مثبت باقی بماند، گرايش مثبتی كه از آن گفتم يك تحول برگشت‌پذير است و ممكن است مثلا در آستانه‌ی انتخابات بر عكس شود.

مشاركت حداقلی و بر عكس شدن گرايش مثبت مردم نسبت به انتخابات از نظر جريان مخالف اصلاحات مطلوب است. اين در حالی است كه همگان از جمله جبهه‌ مخالف اصلاحات، البته در حد حرف معتقدند در شرايط سخت كنونی كه ايران تحت فشارهای بين‌المللی است و در شرايط حساس منطقه‌ای، تنها عاملی كه مي‌تواند اين فشارها را كاهش دهد برگزاری يك انتخابات پرشور با حضور گسترده‌ی مردم است، اين امری است كه همه روی آن اتفاق نظر دارند. بايد دانست كه تحقق اين هدف اقتضائاتی دارد، نمي‌توان يك انتخابات ناسالم و بدون رقابت و با حذف يك طرف برگزار كرد و انتظار داشت كه افكار عمومی بين‌المللی احساس كنند كه در ايران حقوق بشر، دموكراسی و حقوق مردم رعايت مي‌شود . چنين چيزی امكان‌پذير نيست. آقايان كه از يك سو پيروزی خود را در انتخابات با مشاركت حداقلی مردم تضمين‌شده مي‌خواهند و از سوی ديگر آثار ناگوار داخلی و خارجی كاهش مشاركت مردم در انتخابات را خوب مي‌فهمند، مي‌كوشند با تبليغات و صحنه‌سازی افكار عمومی را منحرف سازند.

طبق اطلاعات به‌دست آمده چاره‌انديشی كرده و به صورت سازمان يافته تعداد زيادی از افراد عادی طرفدار خود را ملزم به ثبت نام در انتخابات كرده‌اند، مثلا در شهر تهران كه در گذشته حدود 800 كانديدا ثبت نام كردند، تعداد كانديداها به حدود 1700 نفر رسيده است. در برخی شهرستان‌ها نيز همين اتفاق افتاده تا بعد تبليغ كنند بگويند برخلاف نظر و تحليل‌های اصلاح‌طلبان مانع‌تراشي‌ها و مخالفت‌هايی كه در برابر جريان اصلاحی و تحقق خواسته‌های مردم صورت گرفته نه تنها موجب كاهش مشاركت مردم نشده بلكه باعث افزايش شده است. اين‌ها اگر خواهان حضور گسترده‌ی مردم در انتخابات بودند با رفع موانع تصنعی حداقل همراهی مي‌كردند تا يكی دو اقدام مثبت مانند اصلاح قانون انتخابات انجام مي‌شد يا مشكل طرح جرم سياسی و طرح هيات منصفه حل مي‌شد تا مردم احساس كنند رای و حضورشان در انتخابات مجلس موثر است و تشويق به شركت در انتخابات شوند.

ايسنا: فكر مي‌كنيد كه چقدر جبهه‌ی دوم خرداد در برابر اتفاقاتی از قبيل رد صلاحيت احتمالی برخی از كانديداهايش موضع واحد و منسجم اتخاذ كنند؟

آرمين: اختلاف نظر در جريان دوم خرداد طبيعی است و از ابتدا هم بوده است.

همه‌ بخش‌های اصلاح‌طلب به حساسيت و اهميت مسأله‌ ائتلاف و وحدت نسبی در انتخابات كاملا واقفند، از طرفی احساس مي‌كنم كه اصلاح‌طلبان در مجلس و بيرون از آن، ظرفيت‌های زيادی برای مقابله با ردصلاحيت و نظارت‌های فراقانونی دارند.

بر اين نكته تأكيد مي‌كنم كه اين سناريوی جريان ضداصلاحات كه مي‌خواهد با حذف چهره‌های شاخص بخشی از جريان اصلاحی انتخابات را فرمايشی كند، هدفی است كه اصلاح‌طلبان بايد مانع تحقق آن شوند و اصلاح‌طلبان اين ظرفيت را دارند و مي‌توانند جلوی اين روند را بگيرند، البته در اين حركت انسجام دوم خردادي‌ها مهم است، در صورت هماهنگی و انسجام، مطمئنا اصلاح‌طلبان توان و قدرت لازم را برای جلوگيری از نظارت‌های فراقانونی خواهند داشت.

در صورت عدم مشاركت مردم كه طبعا شكست جريان اصلاحی را به دنبال دارد بايد بپذيريم كه پروژه‌ی اصلاحاتی كه از سال 76 آغاز شده بود، به پايان رسيده و جامعه‌ی ما وارد مرحله‌ی جديدی مي‌شود و بايد در انديشه‌ی راه‌ها و طرح‌های بديل و جانشين بود. به همين دليل انتخابات مجلس هفتم حساس و سرنوشت‌ساز است و نشان خواهد داد كه آيا مردم هم‌چنان به روش‌های اصلاحی از نوع آنچه كه در شش سال گذشته وجود داشته برای تحقق مطالبات خود اعتقاد دارند يا نه.

اگر اين انتخابات با عدم حضور مردم برگزار شود و مجلس هفتم در اختيار جريان مخالف اصلاحات قرار بگيرد يعنی مردم به هر دليل به اين نتيجه مي‌رسند كه اين روش و مشی اصلاح‌طلبی مشكل آنها را حل نمي‌كند اين واقعيتی است كه نتايج اين انتخابات نشان خواهد داد.

ايسنا: گاهی گفته مي‌شود كه پايگاه شما و همفكرانتان در اقشار پايين جامعه تضعيف شده است. فكر مي‌كنيد اين تحليل تا چه حد درست است؟

آرمين: بر اساس نظرسنجي‌ها درصد بالايی از كسانی كه در انتخابات شركت مي‌كنند اعلام كرده‌اند كه به اصلاح ‌طلبان رأی خواهند داد. ما ريزش نيرو داشته‌ايم، اما فاصله‌ی خود را با جريان مخالف اصلاحات حفظ كرده‌ايم آن ريزش به نفع جناح مخالف اصلاحات نبوده است. لذا حداقل يك نكته را بايد پذيرفت كه پايگاه ميان اصلاح‌طلبان و بدنه‌ی جامعه در طول چند سال گذشته ضربه جدی خورده است؛ مطبوعات اصلاح‌طلب با محدوديت‌های سختی مواجه شده‌اند و حتی اجتماعات و مراسم سخنرانی اصلاح‌طلبان مورد تعرض قرار گرفته و ارتباط اصلاح‌طلبان با بدنه‌ی جامعه كم شده است و اين ممكن است ترديدهايی را در ميان بخش‌هايی از جامعه ايجاد كرده باشد. اما هنوز گرايش اكثر مردم به اصلاح‌طلبان است.

بايد به اين نكته هم توجه كرد كه اصلاح‌طلبان ديگر نبايد مثل گذشته عمل كنند. بلكه قطعا بايد در شيوه‌ها و شعارها و برنامه‌های خود تجديدنظر اساسی كنند، انتخابات مجلس هفتم با پيروزی اصلاح‌طلبان يك نقطه‌ی عطف در اصلاحات به شمار مي‌آيد، و با عدم مشاركت مردم، پروژه‌ی اصلاحات تمام خواهد شد. در صورت پيروزی بعد از انتخابات مجلس هفتم، مرحله‌ای است كه بايد دست به بازبينی بزنيم و برنامه‌ها و شعارها را تبيين و روشن‌تر كنيم و برخی غفلت‌ها، قصورها و بي‌توجهي‌ها بايد بازبينی شود.

ايسنا: كم‌توجهی به برخی اقشار جامعه نيز جزو آنهايی است كه بايد تجديدنظر شود؟

آرمين: بله اين نيز يكی از آن موارد است.

ببينيد ما در بحث‌های انتقادی درون جبهه‌ای بسياری از اين موارد را مطرح كرده‌ايم و فكر مي‌كنم كه ما پس از انتخابات در صورت پيروزی، ناگزير به تجديدنظر جدی هستيم و خيلی از قصورها، تقصيرها و غفلت‌ها ناشی از كم تجربگی بوده است، البته بخشی هم از نبود برنامه و قسمتی هم ناشی از اتخاذ روش‌های كم فايده و نامطلوب بوده كه بايد همه مورد بازنگری قرارگيرد.

ايسنا: نقطه‌ی اتكای سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی ايران به كدام طبقه از جامعه است؟

آرمين: برای جواب اين سؤال يك نگاه جامعه‌شناسانه به جامعه‌ی ايران بايد داشت. احزاب و گروه‌های سياسی بيشترين تأثير را بر قشر متوسط جامعه دارند و اين طبيعی است. ما در جامعه احزابی نداريم كه مثلا اقشاری را كه از سطح سواد كمتری برخوردارند نمايندگی كند. برخی احزاب به اسم طبقات ديگر هستند اما در نمايندگي‌شان ترديد وجود دارد، سازمان هم يكی از احزاب مطرح در جامعه است كه طبعا مخاطبان خود را از اقشار متوسط جامعه مي‌داند و اين البته به معنای عدم توجه به اقشار ديگر نيست، بلكه به اين معنا است كه قشر متوسط جامعه از قابليت تأثيرگذاری زيادی بر جامعه برخوردار است، وسيع‌ترين اقشار جامعه را هم تشكيل مي‌دهد.

ايسنا: برخی بر اين عقيده‌اند كه كناره‌گيری از قدرت برای ترميم و بازسازی ضروريست، نظر شما چيست؟

آرمين: شرايط داخلی، منطقه‌ای و بين‌المللی به ما چنين فرصت و زمانی را نمي‌دهد، ما به لحاظ داخلی و منطقه‌ای و بين‌المللی در شرايط بسيار حساس و نگران‌كننده‌ای به سر مي‌بريم و فرصت زيادی برای تجربه و خطا نداريم كه بگوييم مدتی بايد به كناری برويم. مگر آن كه اجازه‌ حضور به ما ندهند، به هر حال كنار رفتن اختياری ممكن است منطقی باشد، اما واقع‌بينانه نيست.

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی