هنر و انديشه

پيك

                         

شب يلدا جايزه ادبی يلدا

حضور دو نسل نويسندگان، شعرا و

هنرمندان ايراندر تالار فرهنگ تهران

 

 

دومين دوره جايزه ادبی يلدا با همت يك مؤسسه فرهنگی و يك انتشاراتی، در شب يلدا و در تالار فرهنگ، با معرفی برگزيدگان، به كار خود پايان داد.
  در اين برنامه كه بسياری از چهره‌های فرهنگ و ادب ازجمله محمود دولت‌آبادی، سيمين بهبهانی، جواد مجابی،‌ محمدعلی سپانلو، محمد محمدعلی، صفدر تقي‌زاده، رضا سيدحسينی، رضا چايچی، مديا كاشيگر، عباس پژمان، حسين پاينده، محمود معتقدی، ميهن خديوی، علي‌اصغر محمدخانی، رضا اميرخانی، عليرضا رييس‌رضايی و تعدادی از علاقه‌مندان به ادبيات داستانی همچون بهزاد خداويسی در آن حضور داشتند، فيلم كوتاه تا صبح يلدا” با موضوع داوری ادبيات داستانی به نمايش در آمد كه قسمت اعظم آن شامل مصاحبه‌هايی با تعدادی از داوران مراحل اول و دوم جايزه يلدا بود. امير آريان، محمدرضا اصلانی، مهری بهفر، شهلا زرلكی، عليرضا سيف‌الدينی، محمدرضا فرزاد، فرزانه كرم‌پور، حسن محمودی و مهدی يزدانی خرم، از داوران مرحله اول و حسين پاينده، صفدر تقي‌زاده، مديا كاشيگر و محمد محمدعلی، از داوران مرحله دوم بودند.
داوران در اين فيلم به بيان ديدگاههای خود درباره جوايز ادبی، وضعيت ادبيات داستانی، ملاك‌های داوری، و نقد ادبی، چشم انداز موقعيت فعلی رمان و داستان كوتاه در ايران پرداختند.
در اين فيلم محمد محمدعلی درباره چشم‌انداز رمان و داستان كوتاه گفت: در زمينه داستان كوتاه حركت را در يك روند ثابت و رو به جلو مي‌بينيم؛ در حاليكه در رمان باز هم مي‌توانم بگويم در يكی دو سال گذشته افت رمان داشته‌ايم. درست است كه رقابت بين شاگرد اول‌هاست؛ اما نبايد بگوييم كه ان‌شاءالله پيشكسوت‌ها هم زودتر بميرند؛ تا جا برای ما جوانها باز شود. فكر مي‌كنم ساحت ادبيات آنقدر وسيع است كه برای 10 نسل در يك زمان جای كار هست.
حسن محمودی نيز گفت: خوشبختانه دوره نامهای بزرگ گذشته است.
صفدر تقي‌زاده عنوان كرد: بايد در برابر اين نسل مدارا كنيم و بگوييم ما منتظر اثر از شما هستيم؛ اثری كه از نسل پيشين برتر باشد.
از نكات جالب توجه در اين فيلم، عكس‌العمل داوران در پاسخ به برخی پرسش‌ها، ازجمله اينكه چرا داوری را پذيرفته‌ايد، بود. امير آريان در اين باره گفت: داوری را شايد بيشتر به خاطر يك تجربه تازه پذيرفتم و بی تعارف، يك مقدارش را هم به خاطر مساله مادی.
مديا كاشيگر نيز در پاسخ به اين پرسش مدعی شد: دليلی نداشت كه نپذيرم.
حسين پاينده هم گفت: فقط به سبب اينكه احساس مي‌كردم جريان خطرناكی ادبيات داستانی ما را تهديد مي‌كند؛ همان جريانهای پسامدرن و مدرنيته.
يكی از داوران نيز در پاسخ به ارززش و ارزيابی از جايزه ادبی گفت: اين جايزه‌های ادبی چندان هم بد نيستند؛ چون وضعيت داستان نويسان كه مثل اين فوتباليتسها نيست.
مديا كاشيگر يادآور شد: اين بحث پيچيده‌ای است؛ شما اگر جايزه نقدی ندهيد، خيلی توقع اضافی است. در مملكتی كه توليد ادبی دارد اين تصور هست كه بهتر است جايزه همان از آثار معنوی باشد. اما از آن طرف هم دادن يك جايزه يك ميليون تومانی به يك نويسنده 50 ساله نمي‌تواند آنقدر خطرناك باشد؛ ولی هميشه دادن اين مبلغ به يك نويسنده 22 يا 23 ساله مي‌تواند او را از ادبيات دور كند؛ تا ادبيات را به يك دكان جديد تبديل نكند.
 
در ادامه، بيانيه هيات داوران در بخش داستان كوتاه مركب از كوروش اسدی، شاهرخ تندرو صالح، عليرضا سيف‌الدينی، فرزانه كرم‌پور و حسن محمودی در مرحله اول و محمدرضا پورجعفری، صفدر تقي‌زاده، محمدعلی سپانلو و مديا كاشيگر، به عنوان داوران مرحله دوم، توسط صفدر تقي‌زاده خوانده شد.
اين هيات پس از بررسی 10 اثر راه يافته به مرحله دوم به‌نامهای: آفتاب مهتاب شيوا ارسطويی، آن طرف خيابان جعفر مدرس صادقی، چهره‌نگاری دنيای فرشته ساری، خش خش تن برهنه تاك خسرو حمزوی، خنده در خانه تنهايی بهرام مرادی، داستان‌های مردان تمدن‌های مختلف شهرنوش پارسي‌پور، شب بخير يوحنای پيام يزدان‌جو، صندلی كنار ميز ميترا داور، لبخند تلخ محمدعلی گودينی و نقش فنی قاسم شكری، جايزه بهترين مجموعه داستانی كوتاه سال 81 را به كتابهای آفتاب مهتاب نوشته شيوا ارسطويی و آن طرف خيابان نوشته جعفر مدرس صادقی مشتركا اهدا كرد. البته جعفر مدرس صادقی اعلام كرد كه از دريافت جايزه به دليل مشترك بودن آن بين دو نويسنده منصرف شده است. هيات داوران پس از اين اعلام عنوان كردند كه اين مبلغ سال آينده به جايزه همين بخش اضافه خواهد شد. جايزه اين بخش توسط سيمين بهبهانی به ارسطويی داده شد.
هيات داوران دليل انتخاب مجموه داستانی آفتاب مهتاب را بيان حالتهای درونی زن امروز ايران با ريزبيني‌ها و ظرافتها و گاه طنز تلخ، نيز توصيف روابط و مناسبات انسانها، به ويژه جوانان و يادآوری خاطره‌های نوستالژيك در قالب مناسب داستانی و نيز بيان غير مستقيم محدوديتهای زنان و درباره كتاب آن طرف خيابان نيز به خاطر ايجاد فضای باز و گسترده داستانی و روايت ساده انزوا و بي‌پناهی اندوهبار آدمهای طبقه متوسط و حسرت دوران پرشور جوانی با نثری روان و گفت‌وگوهای طبيعی عنوان شدند.
همچنين بيانيه هيات داوران در بخش رمان مركب از امير آريان، محمدرضا اصلانی، مهری به فر، شهلا زرلكی، محمدرضا فرزانه، مهدی يزدانی خرم در مرحله اول و يوسف اباذری، حسين پاينده، محمدرضا جعفری و محمد محمدعلی در مرحله دوم، توسط حسين پاينده خوانده شد. اين هيات پس از بررسی 10 رمان رسيده به مرحله دوم به نامهای: پرنده من فريبا وفی، پستی محمدرضا كاتب، پل معلق محمدرضا بايرامی، چنار دالبتی منصوره شريف‌زاده، خاكستر و خاك عتيق رحيمی، ده مرده شهريار وقفي‌پور، سيماب و كيميای جان رضا جولايی، لكه‌های ته فنجان قهوه رضا ارژنگ، ميانه باد و باران محمدحسين نوري‌زاده و نفرين خاكستری مهسا محب‌علی، جايزه بهترين رمان فارسی سال 81 را به كتاب پرنده من نوشته فريبا وفی اهدا كرد. به گزارش ايسنا، هيات داوران ويژگی اين اثر را استفاده زبان مناسب برای بازآفرينی تجربيات تازه و ارايه مضمونی ملموس و در عين حال پيچيده در قالب طرحی ساده و جذاب و هماهنگی نشر و زبان به كار گرفته شده با راوی داستان عنوان كرد. جايزه اين قسمت را رضا سيدحسينی به وفی تقديم كرد.
همچنين جايزه ويژه دومين دوره جايزه ادبی يلدا، امسال به رضا براهنی ـ نويسنده، مترجم و منتقد مقيم كاندا ـ به خاطر يك عمر فعاليت خلاق فرهنگی در زمينه نقد ادبی اهدا شد. اين جايزه سال گذشته به محمود دولت‌آبادی برای ايجاد تاثيری بسزا در مسير رمان‌نويسی ايران اهدا شده بود. در اين بخش پيام رضا براهنی به همراه تصاويری از وی پخش و جايزه توسط جواد مجابی به شمس آقاجانی، به عنوان نماينده براهنی اهدا شد.
در بخشی از پيام رضا براهنی به دومين دوره جايزه ادبی يلدا آمده است: دوستان و سروران بسيار ارجمند، برگزاركنندگان شايسته جايزه ادبی يلدا، ياران و دست‌اندركاران ادبيات در ايران، با تقديم صميمانه‌ترين درودها به شما تبريك مي‌گويم كه سالی يكبار سقفی برای نويسندگان كشور تعبيه مي‌كنيد و راه تشويق و ترغيب دست‌اندركاران ادب و فرهنگ ايران را به ديگران نيز گوشزد مي‌كنيد. از يلدا و از داوران محترم جايزه‌ يلدا نيز بسيار سپاسگزارم كه بخشی از كار قلمی ناچيز مرا شايسته‌ تشويق و اهدای جايزه دانستند. نويسندگان وقتی از دست نويسندگان ديگر و هم قطاران خود جايزه مي‌گيرند، به راستی احساس شايستگی مي‌كنند. به خود مي‌بالم كه اين جايزه‌ با ارزش را از دست شما مي‌گيرم. به ويژه از اين نظر كه شما مرا مشمول سخن پرنغز از دل برود هر آنكه از ديده رود” نكرده‌ايد. شايد به اين دليل كه مي‌دانيد قلب من مثل هميشه، حتا بيش از گذشته با نبض ادب كشورم مي‌تپد.
وی همچنين با اشاره به وضعيت ادبيات و نقد ادبی در دهه‌هايی 30 و 40 به نكاتی اشاره كرده؛ براهنی آورده است: نكته‌ ديگری كه بايد خمت‌تان عرض كنم اين است از آغاز دهه‌ چهل در كنار گفتمان‌های ديگری كه مطرح شد؛ از نوع شعر زنانه، رمان زنانه، غربزدگی، نمايشنامه نويسی جديد و فيلم جديد، گفتمان ديگری مطرح شد به نام تفكر انتقادی. من فكر مي‌كنم عصر تفكر انتقادی به طور جدی چهل و دو سه سال پيش از اين شروع شد و موضوع اصلی آن اين بود: آن چيست كه شعر است. آن چيست كه قصه است. آن چيست كه رمان است. آن چيست كه شخصيت و طرح و توطئه و چيزهای ديگر است. آن چيست كه شكل است. همه‌ی اينها به نظر من در حوزه‌ی تئوری ادبی مي‌گنجد.
امسال همچنين جايزه ادبی يلدا بخشی را به نويسندگان غير ايرانی و فارسي‌زبان كشورهای ديگر كه آثارشان را به زبان فارسی منتشر كرده‌اند، اختصاص داد و در اين قسمت هيات داوران از ميان آثار رسيده از كشورهای تاجيكستان و افغانستان، كتاب خاكستر و خاك عتيق رحيمی نويسنده افغانستانی مقيم فرانسه را به خاطر كوشش جهت گسترش و همدلی و يگانگی فرهنگی و خلق فضايی تازه در قلمرو داستان نويسی در اين بخش معرفی كرد، كه به‌علت حضور نداشتن نويسنده در مراسم، اعلام شد كه جايزه به مبلغ يك ميليون تومان و لوح تقدير ازسوی برگزار كنندگان برای وی فرستاده خواهد شد.
بنا بر اين گزارش امسال تقدير ويژه برگزاركنندگان جايزه ادبی يلدا از عبدالرحيم جعفری ـ بنيانگذار موسسه انتشاراتی اميركبير ـ به خاطر يك عمر فعاليت خلاق و تاثير گذار در صنعت نشر انجام و فيلمی نيز از گفته‌های جعفری پخش شد. البته وی به‌علت وقوع حادثه رانندگی در مراسم حضور نداشت و جايزه توسط آرش حجازی، به پسرش تقديم شد.
حاشيه مراسم دومين دوره جايزه ادبی يلدا:
به گزارش خبرنگار ايسنا، شيوا ارسطويی هنگام دريات جايزه گفت: خيلی به دلم چسبيد اين جايزه؛ آن‌هم در شرايطی كه هيچ حمايتی از نويسندگان نمي‌شود. اين جايزه‌ها گاهی مي‌توانند اهميت حياتی داشته باشند؛ به خصوص برای نويسندگانی مثل من!
شيوا ارسطويی جمعه گذشته نيز به هنگام دريافت جايزه بنياد گلشيری گفت: از خوشحالی دارم مي‌ميرم.
سيمين بهبانی بعد از اهدای جايزه ارسطويی، در پشت تريبون قرار گرفت و خطاب به حاضران اعلام كرد: اميدوارم كه خوشبخت باشيد، سعادتمند باشيد و جوانها بتوانند ادبياتی را كه شايسته ملت ايران است تقديم كنند. زنده باد ايران.
فرزند عبدالرحيم جعفری پس از دريافت جايزه پدرش گفت: از همه خادمان گمنام فرهنگ اين مملكت تشكر مي‌كنم. حتا از آن روی سكه، كه واقعيتهای تلخ زندگی را را به ما نشان دادند و طی آن ما تجربه‌هايی به‌دست آورديم. مگر نه اينكه اگر كوسه‌ها نبودند، شاهكاری به نام پيرمرد و دريا آفريده نمي‌شد؟
وی همچنين دفتر يادبودی را از سوی عبدالرحيم جعفری به همراه آورده بود تا حاضران علاقه‌مند، در آن برای بنيانگذار نشر اميركبير پيام ياد بود بنويسند.
فرهاد ميثمی ـ مديرمسؤول انتشارات انديشه سازان ـ نيز طی سخنانی با اشاره به تاريخچه انتشارات اميركبير گفت: مؤسسه انتشارات اميركبير كه حاصل زحمات 30 ساله عبدالرحيم جعفری و همكاران او به عنوان بخشی از فرهيختگان اين كشور بود، در سال 1358 به سازمان تبليغات اسلامی واگذار شد؛ شايد بهتر باشد بگوييم مصادره غير رسمی شد. ما نسل جوان صنعت نشر كاری نمي‌توانيم بكنيم؛ جز اينكه فرياد برآريم كه نقش بزرگ و سازنده تو را در صنعت نشر اين مملكت دريافته‌ايم و قدر مي‌شناسيم؛ پس نشان افتخار برای اميركبير نشر ايران، برای مردی كه دوست داشت پشت ميز كارش بميرد.
در بخشی از اين برنامه گروه كر تهران نيز به اجرای برنامه پرداخت.
  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی