|
از
سال 80 موضوع تاسيس كارخانه قند ده
هزار تنی در شهرستان مهاباد مطرح
بوده است . برای شهرستانی حدود
دويست هزار نفری با حجم بالای
بيكاری، شيوع اين خبر سريعا به
تما می خانوادهای شهری
وروستايی سرايت كرد.
جوانان،
خصوصا
فارغ
التحصيلان رشته های كشاورزی
به وجد آمدند.
خبر اسخدام بيش ازسيصد نفر متخصص
كشاورزی وجذب چند هزار نفری
بيكاران وايجاد شغلهای جنبی
بيشمار امر ساده ای نبود كه مردم
نسبت به آن بی تفاوت باشند.
انگار
هزاران نفر در بيا بانی ره گم
كرده،
تشنه
وگرسنه و نا اميد شده، ناگهان
سوسوی چراغهای آباديی را
رويت كرده باشند. در اين وجد وسرور
حق با مردم بود چرا غير از كشت و
صنعت باز ماده از دوران گذشته
اقدامی جدی و اساسی برای
تاسيس پديده ای كه اقتصاد منطقه
را دگرگون ساخته و بيكاران متخصص و
غير متخصص را به خود جذب كند، صورت
نپذيرفته بود. بيكارانی كه از يك
طرف گرفتار فقدان محل كار هستند واز
طرف ديگر به كارگيری افراد غير
بومی در ادارات و مؤسسات
دولتی و نيمه دولتی مانع
استخدام آنها گشته است چاره ای
جز مهاجرت نداشته اند. يا در ساير
مناطق ايران تن به كارگری كوره
پزخانه ها و مرغداريها و گاو داريها
و ساختمان سازيها داده اند يا به
اميد هوايی تازه تر به خارج از
كشور رفته اند.
خبر سال
1380 مردم را به همه چيز اميد وار كرد.
بيكاری و اثرات آن اعم از اعتياد
و فساد وياس و ناهنجاريهای
خانوادگی و اجتماعی و
اخلاقی آنها را به ستوه آورده
بود. پسران جوان اميدوار و دختران
دم بخت اميدوارتر. حتی در اين
ميان بخشها و ارگانهايی نيز به
خود نمايی پرداختند. از نماينده
مجلس و اعضای شورا گرفته تا
رؤسای ادارات ذيربط و مسئولين
خانه كشاورز. همه در مجالس و محافل
با افتخار، مستقيم و غير مستقيم،
به نقش
اساسی خود در تاسيس كارخانه قند
مرواريد مهاباد اشاره می كردند
وداد سخن می
دادند.
امام
جمعه در خطبه ها نه يك بار،
بل چندين
بار،
به تاسيس
كارخانه و تاثيرات آن اشاره نمود،
مدير
مسئول مجله مهاباد، شخصا به مصاحبه
با مدير عامل شركت مؤسس پرداخت،
تابلوهای
عظيم كارخانه در ورودی و
خروجی شهر نصب شدند،
پوسترهای
رنگی تبليغی در پانلها و
معابر به معرض ديد گذاشته شدند و
جالب آن است هنوز هم اين پوسترها بر
ديوارهای مراكز خدمات
روستايی خودنمايی می كنند.
پدران به فكر پيداكردن پارتی
برای استخدام فرزندانشان
افتادند، تا جاييكه دفتر نماينده
مهاباد در مجلس شورای اسلامی
در پانل خود از مردم خواهش كرد
فعلا، برای استخدامی مراجعه
نكنند. كار به جايی رسيد كه در
سال 81 ، 75 هكتار از زمينهای مرغوب
كشاورزی توسط شركت مؤسس از
زارعين
خريداری شد، مردم به خريد سهام
ترغيب شدند، و فرمهای مربوط به
خريد سهام كفاف انبوه متقاضيان را
نكرد و گروه گروه از آن كپی
گرفتند.
شور وشوقی كه در مردم، خصوصا
روستاييان، ايجاد شده بود توصيف
ناپذير است.
طبق
معمول، شايعات مردمی در اطراف
تاسيس كارخانه و مؤسسين آن هاله
ای از تقدس ايجاد نمود، مردم به
فربه كردن آن در خيال خود پرداختند :
(( تمام دستگاهها آلمانی است.
دو نفر
سرمايه گذار آلمانی در آن سرمايه
گذاری كرده
اند. دستگاهها فابريك وارد شده اند
و در انبارها موجودند، فقط مانده
ساختمان سازی شود.كلنگ آن زده
شود دو سال طول نمی كشد )) .
شهری
و روستايی، زن و مرد، كشاورز و
خوش نشينی، پير و جوان، دختر
وپسر منتظر تولد نوزادی بودند كه
شهر را نجات دهد، به توسعه رساند،
بيكاری را محو كند و اعتياد و
ساير ناهنجاريها را بزدايد و…و…و…
اما در
كمال ناباوری، سال 82، مردم درمانده
در كوير متوجه گشتند كه تمام آرزوها
سرابی بيش نبوده است، نوزاد مرده
به دنيا
آ مد. و اگر دور انديشی فرماندار
همزبان و همدل نبود ای بسا
سرمايه ها و سهام وزمينهای مردم
هم به تاراج می رفت .
اكنون
مردم مانده اند و نوزادی مرده كه
كسی حاضر نيست قيوميت و پدری
اش را به عهده گيرد. جسدش روز به
روزمتعفن تر می شود و كسی حاضر
نيست اين (( حرام زاده )) را به خاك
بسپارد …
با مردم
شفاف برخورد نمی شود و تمام
مسائل به آنها گفته نمی شود، همه
سكوت كرده
اند. و باز هم طبق معمول شايعات
دارند رواج پيدا می كنند . چه
كسی مسئول
عدم تاسيس كارخانه است؟ دولت؟
مردم؟ نماينده؟ ارگانهای ذيربط
مثل جهاد كشاورزی، امور آب و …؟
سرمايه گذاران؟ بانكها؟ خارجيها؟
آمريكا؟ يا به قول مردم دستهای
قدرتمند پنهان كه چشم ديدن توسعه
مهاباد را ندارند ؟ …
؟…
؟ …
؟
در محافل
تخصصی بر عقب نشينی سرمايه
گذاران غير بومی و عدم رغبت
سرمايه داران بومی تاكيد می
شود . اوليای شركت مرواريد به اين
دليل استناد می كنند. در اين صورت
مسئولين حكومتی در سه قوه بايد
پيگير موضوع باشند. اگر روزنامه
ای يا نويسنده ای يا روزنامه
نگاری به دليل درج چند خط به
اتهام تحريك و تشتيت افكار عمومی
مجرم شده و به زندان می رود
مسئولين دولتی، خصوصا مدعی
العموم، برای دفاع از حقوق
حكومتی و مرد می اين موضوع را
پيگيری نمايند. اينان چنان
تشتتی در افكار عمومی
مهاباديان و حتی كردها ايجاد كرده
اند و چنان به جو بی اعتمادی
ملت و
دولت دامن زده اند و چنان تحريكی
به
وجود
آورده اند و زمينه ساز انتشار چنان
شايعاتی گشته اند كه دشمنان
هيچگاه تواناييش را نداشتند.
شوراهای اسلامی شهر و روستا
به عنوان منتخبين مردم ضمن شفافيت و
اطلاع رسانی به مردم پيگير موضوع
باشند.
راه درست
آن است كه دولت و مسئولين سريعا
رشته كارها را به دست گرفته و
وبرای جلوگيری از فرو پاشی
كامل اعتماد نيم بند مردم به فكر
تاسيس شركتی برای ادامه روند
ساخت كارخانه باشند.
|