ايران

پيك

                         

عمادالدين باقی
تقاضا از مجامع بين المللی
برای نظارت بر انتخابات ايران

مگر انتقاد از نقض حقوق بشردر زمان شاه مخالفت امريكا با شاه بود و حمايت از روحانيت منتقد شاه بود كه انتقاد از نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی حمايت امريكا از اصلاحات باشد؟

 

 

 

عمادالدين باقی در مصاحبه ای، پيرامون توجه جهانيان به نقض حقوق بشر در ايران و احتمال تقاضای نيروهای داخلی از مجامع بين المللی برای نظارت برانتخابات آينده مجلس نكاتی را مطرح كرد كه بويژه درباره مراجعه به سازمان های بين المللی در انتخابات آينده حائز اهميت جدی است. باقی درهمين مصاحبه با انتقاد از كسانی (از جمله رهبر جمهوری اسلامی) كه فشار به ايران برای رعايت حقوق بشر را يك طرح امريكائی می دانند و با آزادی مطبوعات نيز به همين بهانه مخالفت می كنند گفت:

مساله‌ حقوق بشر يك هنجار بين‌المللی است كه با ناديده انگاشتن آن، وجدان عمومی جهانی جريحه‌دار مي‌شود.

برخی  فشارهای  بر ايران در زمينه‌ حقوق بشر را توطئه مي‌دانند، از نظر من حتی اگر چنين تصوری صحيح هم باشد، چرا بايد با نقض حقوق بشر و برخی رفتارهايی كه حتی با قوانين

داخلی در تضاد است، بهانه به دست توطئه‌گران بدهيم؟


 
دستگاه قضايی ايران با كميسيون حقوق بشر سازمان ملل و اتحاديه‌ اروپا مذاكره دارد اما علي‌رغم اين مذاكرات، درخواست‌ها، بيانيه‌ها و امتيازاتی كه گاها به ايران داده شده است، روند برخورد با مطبوعات و فعالان سياسی متوقف نشده و دستگاه قضايی ايران حاضر به آزاد كردن زندانيان سياسی و مطبوعاتی نيست؛ از اين رو جامعه‌ جهانی به اين باور رسيده است كه جناح مسلط حكومت ايران آنها را به استهزاء گرفته است.
 
قطعنامه‌ پيشنهادی كانادا و تصويب آن با رای بالا در سازمان ملل اين باور را در ذهن متبادر مي‌كند كه ممكن است در ماه‌های آينده، مساله‌ حقوق‌بشر روندی همچون پروتكل الحاقی را طی كند و همان‌گونه كه اجماع جهانی درباره‌ برنامه‌ هسته‌ای ايران، ما را تا لبه‌ پرتگاه جنگی ـ با نتيجه‌ از پيش روشن ـ كشاند، بار ديگر ما را به همان جايگاه سوق دهد.
 
عمادالدين باقی با تاكيد بر اهميت انتخابات پيش روی مجلس در ايران برای نخستين بار به اين احتمال  اشاره كرد ‌كه پاره‌ای از نيروهای سياسی ايران در مواجهه با بن‌بست‌های انتخاباتی و سياسی و نظارت‌های استصوابی كشور ممكن است خواستار نظارت و دخالت سازمان‌های بين‌المللی گردند،  كه در اين صورت مشكلی جدی به وجود خواهد آمد.

دراين زمينه فراموش نبايد كرد كه بين مقوله‌ قدرت و دولت‌های خارجی با سازمان‌های بين‌المللی تفاوت اساسی وجود دارد و اين درخواست به معنی توسل به قدرت‌های خارجی نيست؛ بلكه استمداد از سازمان‌های بين‌المللی است كه از نظر جمهوری اسلامی مشروعيت دارند و حكومت ايران هم عضوی از آنهاست و با آنها گفتگو تماس دارد و حتی خود نيز در پاره ای موارد از آنها طلب ياری كرده و ميكند.

باقی بدون نام بردن از شخصيتی خاص كه نيازی هم بدان نيست گفت:

پيشنهاد من اينست كه پيش از اين‌كه از سوی جامعه‌ جهانی مجبور به كاری شوند، ابتكار عمل به خرج داده، با رفتاری دموكراتيك از منفوريت روزافزون جناح مطلوب خود جلوگيری كنند، بهتر است امروز با پذيرفتن عزتمندانه‌ آن‌چه كه ممكن است در آينده به زور بپذيرند، برای خود كسب مقبوليت كنند و به ديگران بهانه ندهند.

عمادالدين باقی در بخش ديگری از مصاحبه خود در پاسخ غير مستقيم به رهبر جمهوری اسلامی كه اخيرا اظهار نظر مقامات امريكا در حمايت از حقوق بشر و اصلاحات در ايران را بهانه امريكائی دانستن اصلاح طلبان قرار داد گفت:

طرح مساله‌ حقوق بشر نه مربوط به دو يا سه سال گذشته و نه محدود به ايران است، بلكه اين مساله طی دهه‌های گذشته در تمامی دنيا مطرح بوده است. همين امر سبب فروپاشی نظام شاهنشاهی شد و هيچ كس در آن زمان اين فشار جهانی عليه رژيم شاه را به منظور حمايت از روحانيت ندانست.

برخی قصد دارند با كوچك انگاشتن مساله‌ حقوق بشر و ارجاع آن به انگيزه‌های سياسی، آن را مساله‌ای لوث جلوه دهند؛ در حالی كه مساله‌ حقوق بشر از نظر وجدان عمومی جهان و حتی تك‌تك شهروندان ايرانی يك مساله‌ جدی و واقعی است.

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی