ايران

پيك

                         

يك زن پزشك ايرانی
 پرده از راز قتل
 زهرا كاظمی برداشت

 
 

 

اين پزشك ايرانی كه در بيمارستان بقيه الله سپاه پاسداران كار می كرده، برای نخستين بار ماجرای مرگ زهرا كاظمی در بيمارستان سپاه را گزارش كرد.

 

پيك: خانم دكتر عسكری شما در بيمارستان بقيه الله سپاه پاسداران كار ميكرديد. گفته می شود جريان قتل خانم زهرا كاظمی نخستين بار توسط شما شما فاش شد. ميتوانيد چگونگی ماجرا را برای خوانندگان پيك تشريح كنيد.

دكتر عسكری: بله. من بعنوان متخصص بيماريهای پوستی در بخش جانبازان موجی و شيميايی بيمارستان بقيه‌الله سپاه كار ميكردم. آن شبی كه خانم زهرا كاظمی را به بيمارستان آوردند من بدليلی در بخش بيماريهای گوارشی بودم. حدود‌ های نيمه شب بود كه ديدم خانمی را كه پس از آن متوجه شدم نامش زهرا كاظمی است با دو مجافظ و يك پرستار از زندان اوين پتو پيچ بر روی برانكارد آوردند. من در اتاق پذيرش بيماران بخش تنها بودم. پرستار زندان پيش من آمد و چون فكر كرد كه من كشيك بخش هستم شرح حال اين خانم را به من داد. از روی شرح حال مشخص بود كه بيمار يعنی خانم كاظمی بازداشتی  است و در مدت بازداشت خود ظاهرا غذا نميخورده و پزشكان زندان حالت ضعف و سرگيجه ای كه ايشان به آن دچار شده بود را ناشی از همين امر ميدانستند. به هر حال چون بيماری اين اين خانم حاد شده و گويا چند باری به خونريزی دچار شده بود، بهداری زندان با تشخيص خونريزی گوارشی او را به بيمارستان بقيه الله منتقل ميكند. من پس از مطالعه ورقه زندان خواهش كردم كشيك بخش را صدا كنند و تا رسيدن دكتر كشيك بيمار را بطور سطحی معاينه كردم. او هنوز بهوش بود.

 

- خانم كاظمی با شما صحبت هم كرد؟

- نه. اما با اشاره های او متوجه شدم كه دچار سرگيجه و حالت تهوع است است.

 

- آثار ضرب و جرح و شكنجه هم روی خانم كاظمی ديده ميشد؟

- من بدنش را معاينه نكردم. اما بر روی صورتش علايم ضرب ديدگی و نوعی تورم بينی به چشم ميخورد كه حتی بنظر من آمد كه دچار شكستگی بينی است.

 

- بعد از مرگ ايشان و كميته ای كه رييس جمهور برای رسيدگی به اين حادثه تشكيل داد بعضی مطبوعات نوشتند كه از نظر پزشكی به خانم كاظمی در بيمارستان بقيه الله رسيدگی لازم نشده است. نظر شما در اين مورد چيست؟

- بيمارستان بقيه الله يكی از بهترين و مجهزترين بيمارستان های ايران و خاور ميانه است و پزشكانی كه به خانم كاظمی رسيدگی ميكردند از بهترين متخصصان هستند و من فكر نميكنم از اين نظر در اين مورد كوتاهی شده باشد. اما مسئله بر ميگردد از يكطرف به عدم رسيدگی اوليه به وی در زندان و نحوه انتقال نامناسب بيمار به بيمارستان و از طرف ديگر به فضای نظامی و ترس و وحشتی كه در بيمارستان بقيه الله در ميان كاركنان و پزشكان معالج حاكم است. چنانكه وقتی بهداری زندان خانم كاظمی را به تشخيص خونريزی گوارشی به بيمارستان انتقال داد عملا دكتر كشيك نميتوانست خلاف آن تشخيص ، نظری بدهد و حتی نميتوانست بخود اجازه معاينه جدی و دقيق بيماری كه از زندان آورده اند را بدهد. بنظرمن، خانم كاظمی همان شب و حتی زودتر بايد تحت مراقبتهای ويژه قرار ميگرفت. ولی من كه در آن بخش مسئوليتی نداشتم و پزشكی هم كه در اين زمينه مسئوليت داشت بدليل جو نظامی بيمارستان جرات ابراز نظر خود را نداشت. از اين زاويه اگر نگاه كنيم يقينا حق با كسانی است كه معتقدند عدم رسيدگی دقيق در بيمارستان در مرگ خانم كاظمی موثر بوده است.

- آيا شما قبلا نيز در اين بيمارستان با حوادثی مشابه سرو كار داشته ايد؟

- بقيه الله بيمارستانی نظامی است و رفت و امدهای غير عادی در آنجا زياد به چشم ميخورد كه كاركنان بيمارستان در اين موارد اصولا به خود جرات پرس و جو نميدهند. من چيزهايی شنيده بودم ولی چنين حادثه ای نخستين بار بود كه برای خودم پيش می آمد، حادثه ای كه البته زندگی خودم را هم بخطر انداخت و دگرگون كرد.

 

- باز گرديم به قتل خانم كاظمی، چگونگی فاش شدن اين قتل را ميتوانيد برای ما تشريح كنيد؟

- بخاطر مسايلی كه شما هم درك ميكنيد همه چيز را نميتوانم بگويم ولی بطور خلاصه خدمتتان عرض ميكنم. فردای روزی كه ايشان فوت كرد، من من دريكی از روزنامه‌ها خواندم كه يك خبر نگار كانادايی ايرانی الاصل بنام زهرا كاظمی براثر سكته مغزی در بيمارستان بقيه الله فوت كرده است است. من خيلی متعجب شدم چون خودم از معدود كسانی بودم كه او را هنگام ورود به بيمارستان ديده بودم و در جريان پرونده اش هم قرار داشتم داشتم. زيرا واقعيت آن است كه بعدا بر سر آنكه چرا خانم كاظمی همان شب ورود به بيمارستان فورا به بخش مراقبتهای ويژه منتقل نشده بود از سوی متخصصان مربوطه، من و پزشك كشيك بخش بيماريهای گوارشی تا حدودی مورد سرزنش قرار گرفتيم. به همين دليل دقيقا در جريان پرونده وی بودم و ميدانستم كه خونريزی خانم كاظمی ناشی از ضربه مغزی بوده و ارتباطی به سكته مغزی و يا ناراحتی های گوارشی نداشته است. و ميدانستم كه وی بر اثر جراحات ناشی از ضربه مغزی فوت كرده است و اعلام مرگ اين خانم بدليل سكته مغزی ادعايی است نادرست.

به هر حال نامه يی نوشتم به يكی از شخصيتهای سياسی ايران كه نامش را نميتوانم ببرم و از طريقی با ايشان اشنايی داشتم. شرح ماجرا را برای وی نوشتم كه همان مطلبی است كه خودتان ميدانيد و ابتدا در سايت زنان ايران و پس از آن در برخی از مطبوعات منتشر شد و قضيه قتل خانم كاظمی بدين طريق فاش شد. البته آن نامه يی كه چاپ شده عينا آنچه من نوشته بودم نيست ولی مضمون اصلی نامه من كه روشن شدن دليل مرگ خانم زهرا كاظمی است در آن مشخص است. هر چند اقرار ميكنم كه خودم هم فكر نميكردم كه افشای اين قتل انقدر دارای اهميت خواهد شد و چنان سروصدايی را ايجاد خواهد كرد. البته من نامه را برای چاپ نداده بودم و فقط هدفم اطلاع مسئولان مملكت از اين ماجرا بود.

 

- آيا از اين كه اين نامه چاپ شد و اصولا از كاری كه كرديد پشيمان هستيد؟

- پشيمان نيستم. حتی خوشحال هستم كه توانستم تا حدودی به جنايتكارانی كه حكومت و جامعه ايران را جولانگاه خود قرار داده اند و بی مهابا دست به قتل و ادم كشی ميزنند از اين طريق ضربه ای وارد كنم. البته بسيار متاسف شدم وقتی اطلاع يافتم كه در يورشی كه ارگانهای حكومت برای بازداشت من به خانه ام آورده اند نتيجه تحقيقات علمی من نيز تا حدود زيادی از بين رفته است. با اين وجود مهم اين است كه نتوانستند خودم را بيابند و هم اكنون در خارج از كشور و در امنيت نسبی به سر ميبرم. اما بالطبع نگران تهديدها، مزاحمتهای مداوم و فشارهای جسمی و روحی هستم هستم كه براثر اين ماجرا برای خانواده ام بوجود آورده اند. يقينا اگر اين فشارها ادامه يابد ناگزير خواهم بود به مراجع بين‌المللی شكايت كنم و تقاضای پيگيری نمايم.

 - جبهه ضداصلاحات و ارگانهای نظامی و سپاه پاسداران بر سر مسئله خانم كاظمی سرو صدا و تهديدهای بسيار كردند و مدعی بودند كه اين خانم جاسوس بوده و هر كه از او دفاع ميكند جاسوس و خائن است. زمانی كه اين تهديدها شروع شد شما هنوز در ايران بوديد؟

- من در ايران بودم ولی مخفی بودم. در زندگی سخت و توام با وحشت به سر ميبردم و از فردای خودم خبر نداشتم. ميدانستم اگر مرا بيابند، مرگ حتمی است. خوشبختانه دوستانی به من كمك كردند كه بتوانم از ايران خارج شوم.

- از وقت و اطلاعاتی كه در اختيار ما قرار داديد سپاسگزاريم.

- من هم متقابلا از شما تشكر ميكنم.  

  
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی