ايران

پيك

                         

بيانيه انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه تهران

"شورای نگهبان" خود و نظام را

 يکجا به چاه سقوط خواهد برد

 

 

انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه تهران و علوم پزشكی تهران در پايان اردوی ساليانه خود بيانيه‌ای صادر کرده و بر اصول اوليه انقلاب تاکيد کرد. در اين بيانيه آمده است.

 

هيچكس و هيچ مقامی حق سلب آزادی از ملت را ندارد. هيچ مقامی حق ندارد به اسم حفظ استقلال، آزادي‌های مشروع و قانونی را سركوب نمايد. هيچ گروهی نمي‌تواند بنا بر قرائت‌های خاص خود، آزادی ديگران را تحديد كند. عده‌ای به اسم دين و به نام استقلال و امنيت، هرگونه اظهار نظری را توطئه و همنوايی با غرب و آمريكا مي‌دانند. اينان بايد بدانند آزادی حق مسلمی است كه هيچ كس نمي‌تواند آن را سلب كند.

آنان كه خواب حكومت بدون صدای مخالف مي‌بينند، بهتر است به سرنوشت گذشتگان و رژيم‌های استبدادی توجه نمايند و عبرت بگيرند كه اگر چنين نكنند ملت به آنان درس عبرت بزرگتری خواهد داد.

همه بايد بدانيم آزادی يعنی آزادی مخالف، آزادی احزاب ، آزادی مطبوعات، آزادی عقيده و بيان كه قانون اساسی همه اين امور را مورد تاكيد فراوان قرار داده است.
دلزدگی مردم از آن زمان آغاز شد که راحت روزنامه‌ها را تعطيل كردند، احزابی را غير قانونی و غير شرعی اعلام نمودند و افرادی را به جرم اقدام عليه امنيت ملی، براندازی يا تشويش اذهان عمومی به زندان افكنده‌اند. آيا اين بود آزادی كه در جهان انقلابمان را به نام آن معرفی مي‌كرديم؟

دفاع از آزادی، دفاع از اشتباهاتی نيست كه به نام آزادی انجام شده است، اما مگر حاكمان ما بدون اشتباه و معصومند، كه از ديگران متوقعيم به نام آزادی به خطا نروند؟ پاسخ اشتباهات، زندان و تهديد و ارعاب نيست، بلكه پاسخی است مستدل و منطقی و روشنگرانه و در صورت تخطی از قانون، برخورد قانونی و طبيعی و عادلانه با آن.
اين ننگ است كه از دشمنان آزادی ملتمان و از توطئه‌گران عليه آزادی در دوران قيام ملت عليه استبداد، طلب آزادی نماييم. آيا عقلمان محجور است يا قدرتمان اندك؟ ايمان بياوريم به قدرت ملت آنگاه كه همگی يكصدا گردند كه "يد ا... مع الجماعه"
استقلال كشور از اصول بنيادينی است. دستگاه سياست خارجی ما بعنوان نماينده ملت بايد تمام توان و پتانسيل خود را بكار بندد و در مقابل هرگونه خدشه به حيثيت و استقلال كشور ايستادگی نمايد. دانشجويان نمي‌توانند نظاره‌گر فرصت سوزی، بي‌تفاوتی و كم كاری عده‌ای در سياست خارجی كشور باشند. اين دستگاه بايد در مقابل افكار عمومی پاسخ بگويد كه در جريان تقسيم دريای خزر چه مقدار منافع ملی را لحاظ كرده است؟ در ماجرای پروتكل الحاقی به چه ميزان عاقلانه و با حفظ منافع كشور عمل نموده است؟

در جريان بحران عراق چه استراتژی و با چه راه‌كارهايی دنبال شده است؟ و اگر تصميم‌گيری در اين امور به عهده ديگران است به صراحت اعلام نمايد تا بر همگان روشن شود « دولت واقعی و تصميم‌گير اصلی » در جای ديگری قرار دارد.

« جمهوری اسلامی » محوري‌ترين شعار انقلاب ايران است. جمهوری اسلامی چيزی نيست جز حاكميت ملت مسلمان بر سرنوشت خويش. شكل حكومت جمهوری و محتوای آن اسلام است و چنانكه در اصل 56 قانون اساسی ذكر شده "حاكميت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او انسان را بر سرنوشت اجتماعی خويش حاكم ساخته است. هيچ كس نمي‌تواند اين حق الهی را از انسان سلب كند يا در خدمت منافع فرد يا گروهی خاص قرار دهد"
همه معتقدان به انقلاب بايد در جهت توسعه الگوی جمهوری اسلامی حركت كنن، اما امروز شاهديم عده‌ای به نام جمهوريت مقابل اسلاميت صف‌آرايی كرده و عده‌ای نيز به نام اسلاميت مقابل جمهوريت. در اين چند ساله شاهديم كه چگونه حق حاكميت ملت به بازی گرفته شده و در مقابل آن انواع سدها و كارشكني‌ها صورت مي‌گيرد. در مقابل مجلس مي‌ايستند و برنامه‌های رييس جمهور منتخب مردم را معلق مي‌كنند.
شورای نگهبان از تحجر، كج‌انديشی و حاكميت استبداد دفاع می کند و اين درحالی است که اين شورا تنها مسوول اسلاميت نظام نيست بلكه بايد پاسدار و نگهبان جمهوريت و اسلاميت بصورت توامان باشد. شورای نگهبان از استبداد دينی دفاع می کند، كه اين خود اشاعه دهنده "سكولاريسم" در جامعه است. شورای نگهبان بايد در مقابل اراده ملت سر خم كند و دست از بازی با قانون اساسی و به بهانه شرع انور اسلام بردارد كه در غير اينصورت خود و نظام را با هم به چاه عميقی فرو خواهد برد كه چهل عاقل نيز توان بيرون آوردن آن را نخواهند داشت! ما بار ديگر توصيه امام را به شورای نگهبان گوشزد مي‌كنيم كه مواظب نفوذ انجمن حجتيه‌اي‌ها در ميان خود باشيد و طوری عمل نكنند كه مردم به نفی يكسره حكومت دينی رای بدهند.

اسلام اين اجازه را نداده است که در مقابل استبدادی به نام دين سکوت کنيم. ما خواهيم ايستاد و در اين راه از هيچ چيز نمي‌هراسيم.

از آنسو، عده ای بدنبال تشكيل جبهه برای دمكراسی و جمهوری خواهی هستند، گويی خود را به غفلت زده‌ان. امروز نياز اساسی ما «ائتلاف برای جمهوری اسلامي» است. تمام كسانی كه به اين مفهوم اساسی ايمان دارند بايد حول اين محور گرد آيند و به تمام لوازم اين مفهوم پايبند باشند. در واقع، ائتلاف برای جمهوری اسلامی "نفی تحجر و ليبراليسم" با هم است. اين دو لبه قيچی در يك جهت كار می کنند. مفهوم جمهوری اسلامی از چنان اعتباری برخوردار است كه بتوان آن را دوباره احيا كرد. هرچند عملكرد بسيار غلط عده‌ای، منجر به خدشه‌دار شدن آن شده است.

دانشجويان نمي‌توانند بپذيرند عده‌ای به ظاهر مدافع دين، نقاب بر چهره كشند و در طمع دنيای خود، بر سر ملت هر آنچه مي‌خواهند بياورند. ما با تمام قوا اين نقاب را از چهره آنان كنار خواهيم زد و اگر ظلم و ستمی بر ما مي‌رود همانا از ايستادگی در مقابل اين سوء استفاده از نام دين است.

نمي‌توانيم نسبت به سرنوشت بسياری از طبقات مستضعف و محروم بی تفاوت باشيم. نگاهی كه امروز مورد غفلت گروههای سياسی واقع شده توجه به وضع اين مدافعان هميشگی انقلاب است. نبايد خواسته دانشجويان را همسو با صدای بيگانگان خواند.

درباره حادثه 18 تير يادآورمی شويم که ساده انگارانه مي‌پندارند آنان كه در فكر پاك كردن اين حادثه هستند. اما بی شك اصلي‌ترين مقصر آنان‌اند كه برای اين جنايت «جاني» نيافتند و همه را تبرئه كردند. ما همچنان بر مجازات و پيگيری عاملان آن و افشای آمران آن اصرار خواهيم ورزيد.

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی