ايران

پيك

                         

خانواده ملی مذهبی های زنداني

از اين جور و ستم قضائي

به چه کسی شکايت کنيم؟
 

 

جناب آقای كروبی رياست محترم مجلس شورای اسلامي

جناب آقای خاتمی رياست محترم جمهوري

جناب آقای شاهرودی رياست محترم قوه قضاييه

 

با سلام

تقی رحمانی، هدی صابر و رضا عليجانی از تاريخ 24/3/82 به حكم دادستان (سعيد مرتضوي) در بازداشت موقت به سر مي‌برند و متأسفانه طی اين مدت متهم، وكيل و خانواده‌ها از اتهامات ايشان بي‌اطلاع مي‌باشند.

خانواده‌ها به تمام مراجع داخلی، قضايی، اجرايی و كميسيون‌های مختلف مراجعه نمودند، اما گويی روند غيرقانونی و و غيرانسانی نسبت به عزيزان ما مستمراً و بدون هيچگونه پاسخگويی به اعتراضات وكلا، متهمان و خانواده‌ها همچنان در جريان است. طی 4 ماه بازداشت موقت، خانواده‌ها تنها 2 بار ملاقات داشتند و اكنون قريب به 40 روز است كه كاملاً از عزيزان خود بي‌خبريم. نه تماس تلفنی و نه ملاقات و نه حتی پاسخ و خبری از سوی مراجع قضايی مسئول و مسئولان دادستانی مستقر در زندان اوين وجود دارد و نه شكايت‌های ما به سران سه قوه و مقامات قضايی و غيره منجر به رهايی عزيزان ما از اين بي‌عدالتی و ظلم روشن و آشكار شده است. افسوس كه ديگر جز تأسف سخنی نمي‌توان گفت. انسان‌هايی را با اتهامات واهی و خيالی كه وزارت اطلاعات نيز آنها را بي‌پايه و اساس خوانده به بند مي‌كشند و حقوق طبيعی و انسانی آنها را زير پا مي‌گذارند و كوچكترين اعتنايی به شكايت و اعتراض‌های جامعه نيز نمي‌كنند.

40 روز است كه مادران اين بي‌گناهان از شنيدن صدای فرزندان خود محرومند. 40 روز است كه چشمان فرزندان به دنبال گمگشته خود مي‌گردد. 40 روز است كه زنان به دنبال اثر و خبری از همسران خود به هر جا كه اميدی مي‌رفت مراجعه نمودند. 40 روز است كه دعای صبحگاه و شامگاه تنها خبر سلامتی از عزيزترين عزيزانمان است. به راستی به كدامين گناه؟ 4 ماه از حبس مي‌گذرد اما هنوز نه دادگاهی تشكيل مي‌دهند و نه عزيزانمان را آزاد مي‌كنند. از جان عزيزان ما چه مي‌خواهند؟ چهارمين ماه بازداشت موقت آنها به پايان رسيده اما متأسفانه همچنان بلاتكليف در سلول رهايند.

در هر دو ملاقات متوجه شديم كه عزيزان ما را در سلول‌های انفرادی به بند كشيدند و آنها حتی با وجود بيماري‌های مختلف در تنگنا و سختی هستند، آخر اين اعمال با كدامين موازين اخلاقی، انسانی و مذهبی همخوانی دارد؟ آخر كدام آيه قرآن و كلام‌الله، چنين دستوری به انسان داده كه چنين بر حرمت انسانی و حقوق والای بشری بتازند؟ آخر از كدام رفتار محمد و از كدام سيرة علی آن حكمران عدالت‌پرور، چنين رفتاری برمي‌آيد؟ آخر اين رفتار با كدام توجيه حقوق بشری و كدام اصل قانونی مطابقت دارد؟ ما پاسخ اين سؤالات را از شما، سران نظام جمهوری اسلامی ايران مي‌خواهيم. شما كه به عنوان روحانيانی در مقام مسئول در نظام جمهوری اسلامی ايران مي‌باشيد. آيا همسران ما شهروندان اين سرزمين نيستند كه شما حكمرانان آن مي‌باشيد؟ آيا ما خانواده‌ها حق زندگی، حق آرامش و حق امنيت نداريم كه در اين سرزمين روزگار مي‌گذرانيم؟

چرا در حق ما خانواده‌ها و در حق همسرانمان اينگونه بي‌پروا و واضح و آشكار، جفا مي‌شود؟ همسران ما چقدر بايد در زندان‌ها بمانند؟ آيا تا زمانی كه بپوسند و جسدهايشان به ما  تحويل داده شود؟ تقی رحمانی 13 سال از عمرش را در زندان گذرانده و رضا عليجانی 6 سال از عمر و جواني‌اش را در چهارديواري‌های زندان سپری ساخته؟ به كدامين گناه؟ انديشيدن، نوشتن، خواندن و گفتن؟ اگر نه، پس گناهشان چيست؟

سران جمهوری اسلامی ايران

ما از اين ظلم به تنگ آمده‌ايم و سكوت در مقابل اين جفا را عين بي‌دينی خود مي‌دانيم. ما مسلمانيم و به خدا و معاد معتقديم و به كلام خداوند نيز اعتقاد داريم. خداوند بهترين فريادها را ناله مظلوم مي‌داند و ما با صدايی بلند مظلوميت خود را فرياد مي‌زنيم. اكنون كه به پيشواز مهمانی خداوند مي‌رويم با دلی شكسته اما اميدوار به رحمت الهی و آينده سرزمين و ملت خود، دعای رهايی زندانيان سياسی و عقيدتی و دربندان بي‌گناه را داريم و از شما حاكمان پايان اين ظلم و جفا را خواهانيم. روز پنجشنبه 24/7/82 چهارمين ماه سلول انفرادی و بازداشت موقت بازداشت‌شدگان پايان مي‌يابد و ما خواهان عدم تمديد بازداشت موقت و آزادی عزيزان خود هستيم.

 

نرگس محمدی (همسر تقی رحماني) – فريده جمشيدی (همسر هدی صابر) ـ پروين بختيارنژاد  (همسر رضاعليجاني)

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی