|
بازتاب اهدای جايزه صلح نوبل به
خانم شيرين عبادی مانند هر حادثه
و پديده ديگری که بوئی از
آزادی از آن به مشام برسد،
درايران با مخالفت رهبران جبهه
مخالف اصلاحات و طرفداران اختناق
از يکسو و استقبال وسيع مردم و
طرفداران اصلاحات و آزادی در
ايران از سوی ديگر روبرو شد.
مانند همه موارد گذشته، رهبران
موتلفه اسلامی، مسئولين و گردانندگان
روزنامه های دست راستی وابسته
به جبهه ضد آزادی، نمايندگان عضو
فراکسيون اقليت مجلس و حتی کسانی
مانند "طه هاشمي" سردبير
روزنامه انتخاب که ميان دو صندلی
اصلاحات و ضد اصلاحات نشسته اند
عليه جايزه صلح نوبل و اهدای آن
به خانم عبادی جبهه گرفتند.
جايزه ای که اگر به حاج حبيب الله
عسگراولادی و يا آيت الله
جنتی تعلق گرفته بود موهبتی
آسمانی و مشيتی الهی می
شد!!
هيات دولت ميان دو سنگ اصلاحات و ضد
اصلاحات و دو لبه قيچی
نهادهای انتصابی و نهادهای
انتخابی اين بار هم گرفتار آمد و
نتوانست از خود ابتکار واستقلال
برخورد با ماجرا نشان دهد.
روزنامه های باقی مانده در
ميدان مطبوعات نيز به فراخور نزديگی
و دوری خود به دو جبهه اصلاحات و
ضد اصلاحات اخبار و بازتاب اهدای
جايزه صلح نوبل به خانم شيرين
عبادی را منتشر کردند. درميان
اين روزنامه ها، روزنامه شرق شرح کوتاهی
از زندگی و فعاليت های پيش و
پس از انقلاب شرين عبادی را
منتشر کرد که شايد کامل ترين شرح
حال منتشر شده در مطبوعات ايران
باشد. اين شرح حال را در زير می
خوانيد:
« شيرين عبادی،
وكيل، نويسنده، محقق و فعال
اجتماعی در 31 خرداد 1326 به دنيا
آمد و در سال 1357 برنده جايزه مؤسسه
نظارت بر حقوق بشر شد. او پيش از
انقلاب در سال 1347 به عنوان نخستين
زن قاضی بر مسند قضا جای گرفت.
او كه در رشته حقوق در دانشگاه
تهران تحصيل كرده است، از سال 1353 تا
1357 رئيس يكی از شعبه های
دادگاه عمومی تهران بود. اما بعد
از پيروزی انقلاب اسلامی،(محروميت
از قضاوت بدليل زن بودن- پيک) به
عنوان وكيل دادگستری به كار خود
ادامه داد.
شيرين عبادی در
سال 1374 به سازمان حمايت از حقوق
كودكان پيوست. اين سازمان،
سازمانی غيردولتی است كه در
زمينه حقوق كودكان فعاليت می كند.
او همچنين در اين سال ها در دانشگاه
تهران به عنوان استاد حقوق مشغول به
كار بوده و چندين كتاب در زمينه
حقوق به ويژه حقوق زنان و كودكان
نوشته است. بعد از دوم خرداد سال 76
نام شيرين عبادی بيشتر بر سر
زبان ها افتاد. او يكی از
وكلايی بود كه روزنامه های
اصلاح طلب برای سئوال در مورد
امور حقوقی و قضايی به او
مراجعه می كردند.
او در پائيز سال 77 و
بعد از وقوع قتل های زنجيره ای،
وكالت خانواده فروهرها را برعهده
گرفت. در بهار سال 79 و بعد از
ماجرای كنفرانس برلين
ودادگاهی شدن شركت كنندگان در
اين كنفرانس، شيرين عبادی وكالت
مهرانگيز كار (يكی از دوستان
قديمی اش) را برعهده گرفت، ولی
بعد از مدت كوتاهی مهرانگيزكار
از زندان پيغام داد كه ترجيح می
دهد عبادی وكيلش نباشد.
پرونده ای كه
نام شيرين عبادی بيشتر از همه در
آن شنيده شد، پرونده ای بود كه
از آن با عنوان «نوارسازان» ياد
می شود. در سال 1379 نواری
ويدئويی در تهران دست به دست شد
كه در آن اميرفرشاد ابراهيمی،
يكی از اعضای سابق انصار
مطالبی را در مورد تاريخچه شكل گيری
اين جريان و فعاليت های آن بعد
از خرداد 76 بيان(اعترافاتي) كرده
بود.
شيرين عبادی در آن
زمان وكيل دانشجويان آسيب ديده
در كوی دانشگاه بود و عقيده داشت
اظهارات اميرفرشاد ابراهيمی به
روشن شدن هويت حمله كنندگان به
كوی دانشگاه كمك خواهد كرد. او و
محسن رهامی وكيل ديگر دانشجويان
اين نوار را ضبط كرده بودند تا به
عنوان مدرك به دادگاه ارائه دهند،
اما دادگاه اين نوار را به عنوان
مدركی عليه شيرين عبادی و
رهامی و چند نفر ديگر به كار گرفت.
در نتيجه او به جرم تبليغ ضد نظام و
تشويش اذهان عمومی بازداشت و
محاكمه شد. البته حدود يك سال و نيم
بعد، دادگاه حكم تبرئه او را
صادر كرد. شيرين عبادی در سال 2001
(1380) نيز به خاطر تلاش هايش در
زمينه حقوق بشر از بنيادی در
نروژ جايزه گرفت. او اخيرا به همراه
تعدادی از حقوقدانان و كلا،
كانون مدافعان حقوق بشر را تأسيس
كرده است.
اظهارات
عبادی در كنفرانس مطبوعاتي
شيرين عبادی ديشب
در كنفرانس مطبوعاتی شركت كرد.
او در اين كنفرانس با انتقاد صريح
از آمريكا به خاطر قراردادن نام
ايران در فهرست محور شرارت و
ادعاهايش درباره تأسيسات هسته ای
ايران، مخالفتش را با مداخله
خارجی در امور داخلی ايران
اعلام كرد. وی همچنين وضعيت حقوق
بشر در كشورهای اسلامی را بد
توصيف كرد ولی در عين حال با دفاع
از اسلام و اعلام سازگاری اسلام
با حقوق بشر گفت: «بيست سال است كه
من بر اين پيام تأكيد می كنم كه
می توان هم مسلمان بود و هم به
حقوق بشر احترام گذاشت. بدتر از همه
اين كه كسانی كه قدرت را در
كشورهای اسلامی به دست
دارند نقض حقوق بشر را به نام اسلام
انجام می دهند.»
شيرين عبادی رويارويی
فلسطينی ها با اسرائيلی ها را
جنگی نابرابر توصيف كرد و گفت:
اين جنگ، جنگی ميان سنگ و
تفنگ است. او همچنين گفت: مهم ترين
و اضطراری ترين مسئله ای كه
در ايران بايد به آن پرداخته شود،
آزادی بيان و آزادی تمامی
افرادی است كه به دليل بيان
عقايدشان زندانی شده اند.»
|