شيرين عبادی که از جمله قربانيان توطئه کنفرانس برلين از سوی دستگاه امنيتی وابسته به جناح راست جمهوری اسلامی بود، به بهانه انتشار اعترافات فرشاد ابراهيمی در باره خانه های تيمی فتوای قتل دگرانديشان بازداشت و زندانی شد. حجت الاسلام "رهامي" وکيل دانشجويان دستگير شده سال 1378 نيز به همين اتهام همراه شيرين عبادی راهی زندان قوه قضائيه شد. اين آغاز ظهور او در صحنه سياسی ايران نبود، اما ورود به عرصه جديدی از مبارزه افشاگرانه و حقوقی در جمهوری اسلامی بود. قاضی برکنار شده ای که خود به دادخواهی ستمديدگان سياسی برخاسته بود. شانه به شانه امثال ناصرزرافشان که همچنان زندانی است.

 در اين اعترافات، که به پرونده نوارسازان شهرت يافت، امثال آيت الله جنتی، محمد رضا باهنر، مرتضی نبوی و چند چهره سرشناس جناح راست و مخالف اصلاحات جمهوری اسلامی بعنوان تئوريسين ها، مشوقين و سازماندهندگان ترورهای زنجيره ای مطرح شدند و برای نخستين بار بخشی از پرده ها بالا زده شد. توطئه برهم زدن کنفرانس برلين و صحنه آفرينی هائی که در آن صورت گرفت، اساسا با هدف انحراف افکار عمومی از قتل های زنجيره ای و بدام انداختن امثال شيرين عبادی، اکبرگنجی، علی افشاری و ديگر فعالان وقت جنبش اصلاحات ترتيب داده شد. از آن پس شيرين عبادی که حکم زندان تعليقی دريافت داشت، مانند حجت الاسلام رهامی از وکالت محروم شد. آن دو به اين جرم محکوم شدند که نوار اعترافات فرشاد ابراهيمی را تکثير کرده اند، درحاليکه چنين اتهامی را هرگز نتوانستند ثابت کنند. اين اتهام متوجه مصطفی تاج زاده معاون اول وقت وزارت کشور هم شد، که نتوانستند آن را هم ثابت کنند اما تاج زاده را نيز از مسئوليت های دولتی محروم ساختند. تمامی اين تکاپوها توسط همان محفلی انجام شد که قتل های زنجيره ای را سازمان داده بود و اکنون پس از مقابله ای شش ساله با اصلاحات و به زندان افکندن اصلاح طلبان، يورش به سازمان های دانشجوئی، توقيف مطبوعات و نا اميد ساختن مردم نسبت به امکان اصلاحات در جمهوری اسلامی خود را آماده قبضه مجلس هفتم می کند!

اهدای جايزه صلح نوبل به شيرين عبادی بی شک ضربه ای سنگين به آن شبکه مافيائی است که پس از شش سال مقاومت و توطئه در برابر اصلاحات می خواهد مجلس هفتم را دراختيار گرفته و امثال آيت الله يزدی را به رياست آن بنشاند. روحانی شناخته شده ای که در زمان رياست بر قوه قضائيه، و در آستانه انتخابات رياست جمهوری دوم خرداد با قصد به رياست جمهوری رساندن ناطق نوری همراه با دبيرکل موتلفه اسلامی حبيب الله عسگراولادی راهی قم شد تا جامعه روحانيت قم را با خود همسو کند. بعدها جزئيات اين جلسات از سوی آيت الله مسعودی افشاء شد.

به اين ترتيب، جايزه ای که به خانم شيرين عبادی اهداء شد، جايزه ايست برای شش سال مقاومت مردم در برابر نقض خونين حقوق بشر و مقابله با اصلاحات در ايران و خانم عبادی بعنوان نماد و سمبل اين مقاومت جايزه صلح نوبل را به ايران می برد. اين جايزه به آن 22 ميليون ايرانی تعلق دارد که در نهايت صلح و آرامش و بدور از هرگونه ماجراجوئی و خشونت طلبی در سه انتخابات مهم رياست جمهوری و مجلس ششم شرکت کردند و خواهان برکناری بخش انتصابی حکومت و احيای اختيارات قانونی نهادهای انتخابی شدند. اين جايزه، جايزه همه طرفداران تحولات مسالمت آميز و صلح جويانه درايران است و خانم شيرين عبادی از اين پس پرچم و نماد اين گرايش و جنبش است. نقش و وظيفه او با اين ارزيابی که بی شک او خود بيش از ديگران بر آن آگاهی دارد دو چندان می شود. همچنان که نگرانی از توطئه عليه او (تا حد جان او) ده چندان می شود! در نظامی که شخصيتی روحانی نظير محمد خاتمی را مافيای قدرت نتواند تحمل کند، طبيعی است، بايد نگران توطئه ها عليه زنی بود که بی شک امروز بخش گسترده و ميليونی زنان و جوانان ايران چشم اميد به او دوخته اند و رد صلاحيت او برای بزرگترين مسئوليت های انتخابی با هزينه های سنگين همراه خواهد شد!