|
آيتالله
منتظری در مصاحبه ای با
روزنامه "الپايس" چاپ
اسپانيا كه خبرگزاری رويتر بخش
هائی از آن را مخابره كرده است،
يكبار ديگر مواضع انتقادی خود
نسبت به روش ها حاكميت و خطری كه
آينده جمهوری اسلامی را تهديد
می كند مطرح كرد.
آيت
الله منتظری در اين مصاحبه گفت:
با
توجه به وضعيت فعلی، متأسفانه
نميتوان آينده خوبی را برای
نظام كشور پيشبينی كرد. در
صورتی ميتوان به وضعيت مناسب
رسيد كه حاكميت بر طبق نظر اكثريت
جامعه شكل گرفته و عمل نمايد. از جهت
ديگر بايد در برخورد
با مخالفان تجديدنظر جدی صورت گيرد و
بهگونهای نباشد كه
انتقادكنندگان را به مجرد ابراز
نظر، احضار، بازداشت و زندانی
نمايند.
آيت
الله منتظری در بخش ديگری از
مصاحبه خود در باره مهاجرين
ايرانی و اظهارات اخير نوه آيت
الله خمينی "حسين خمينی”
گفت:
در
حال حاضر معضل بزرگی كه كشور ما
گرفتار آن است، پديده فرار مغزها و
افراد نخبه به خارج از كشور است. اين
مشكل عمده، ناشی از سوء
مديريت و اختناق داخلی است و
افرادی كه به خارج از مرزها ميروند
نوعاً چون در داخل نميتوانند نظر
مخالف خود را اظهار كنند، در
كشورهای ديگر تندتر انتقادات
خويش را مطرح ميكنند، در حالی
كه كشور از آن مردم است و آنها
صاحبان اصلی انقلاب هستند و
مسؤولان خدمتگزار مردم هستند و اگر
انتقادات آنها بجاست بايد شنيد و به
آن عمل كرد. دستگيری و زندانی
كردن افراد جز
اينكه زندان ها را پر كنيم فايده
ای ندارد. اين بازداشتها علاوه
بر اين كه ظلم است و شرعاً
حرام ميباشد موجب بحران در كشور ميشود.
آيت
الله منتظری در باره نا اميدی
مردم از امكان تحول در داخل حاكميت
و رشد اميد به نجات دهنده ای از
خارج كشور گفت:
حكومت
بايد چه راهكاری را پيشه كند تا
شور و نشاط به جامعه بازگردد. بايد
كاری كرد كه جامعه احساس آرامش
كند، يكی از راههای آن همان
آزادی بيان است كه افراد به
راحتی بتوانند حرف و نظرشان را
بيان نمايند. دستگاه قضايی بايد
در رفتار خويش با مردم تجديدنظر كند
و نهادهای غيرقانونی چون
دادگاه انقلاب و دادگاه ويژه
روحانيت كه هيچ كدام در قانون
اساسی نيست و خلاف قانون هستند
بايد منحل شوند. اگر واقعيات جامعه
توسط حاكميت درك نشود خواهينخواهی
جامعه دچار بحران و تزلزل خواهد شد.
ممكن است آقايان هنگامی واقعيات
را درك و بدان اذعان نمايند كه ديگر
كار از كار گذشته باشد و جبران
گذشته ممكن نباشد.
درارتباط
با نا اميدی مردم از انتخابات و
كاهش مشروعيت حكومت و حمايت مردم از
آن، آيت الله منتظری گفت:
اگر
وضعيت به اين منوال ادامه داشته
باشد، حضور مردم در انتخابات آينده
كم خواهد بود و انتخابات پرشوری
را شاهد نخواهيم بود، مگر اين كه
آقايان در چگونگی حكومت و
برخوردهای خود با مردم تجديدنظر
نمايند.
آيتالله
منتظری در رابطه با سياست های
محمد خاتمی گفت: آقای خاتمی
وعدههای بسياری به مردم داد
و براساس همان وعدهها و شعارها
مردم 22 ميليون رأی به ايشان
دادند، ايشان ميتوانستند با اين
پشتوانه قوی مردمی در مقابل
اقليت كه مخالف اجرای برنامههای
وعده داده شدهاند، مقاومت كند،
اما متأسفانه نتوانست مقاومت كند.
من هنگامی كه آقای خاتمی
انتخاب شد به ايشان تذكر دادم كه
شما بايد اتمام حجت كرده و پيش رهبر
برويد و بگوييد احترام شما محفوظ
اما مردم از من انتظار عمل به وعدهها
را دارند و بايد اختيارات كامل
داشته باشم. اين توصيه من فايدهای
نداشت و در نهايت ايشان چند ماه پيش
دو لايحه را ارائه كردند كه هر
دوی آنها هم از سوی شورای
نگهبانی رد شد.
در
هر صورت ايشان نتوانستند در مقابل
فشارها مقاومت كرده و به وعدههای
خود عمل كند.
درباره
حكومتی دينی و رابطه سياست و
دين آيت الله منتظری گفت:
دستورات
اسلام منحصر در مسائل عبادی و
اخلاقی نيست، بلكه در مسائل
اقتصادی و سياسی و حاكميت نيز
اسلام دستور و برنامه دارد، ولی
اينگونه كه آقايان از دين
سوءاستفاده ميكنند مورد قبول من
نيست. اين كه يك نفر همه كاره باشد و
در حوزههای مختلف سياسی،
اقتصادی، فرهنگی، سياست
خارجی و مانند آن بخواهد
اظهارنظر كند و ديگران حق اظهارنظر
نداشته باشند را قطعاً نميتوان
قبول كرد، هر حوزهای متخصص
خودش را دارد و بايد به متخصص آن فن
مراجعه كرد و فقيه هم از آن جهت كه
فقيه و عالم است- به مناسبت حكم و
موضوع- بايد به جنبه فقهی
بپردازد و نظارت كند كه برخلاف
موازين اسلام كاری انجام نشود و
اين كه نامش را ولايت مطلقه فقيه ميگذارند
به اين معنی كه يك
نفر بدون چون و چرا حق دخالت در همه
امور داشته باشد را من قبول ندارم
و به بازنگری قانون اساسی هم
كه ولايت مطلقه به آن اضافه شده
بود، رأی ندادم.
من
خودم رياست مجلس قانون اساسی
جمهوری اسلامی را برعهده
داشتم.
در
آنجا بحث شد كه برای جلوگيری
از دخالت برخی افراد و نهادها و
وزارتخانهها چون وزارت كشور در
انتخابات و تحميل نمايندگان به
مجلس و مردم، اصل 99 تصويب شود و
شورای نگهبان را- كه به نظرمان
نهاد مقدسی ميآمد- متولی اين
كار قرار داديم و در حقيقت فلسفه
وجودی اصل 99 تأمين آزادی
انتخابات بود و هدف نظارت بر
انتخابات بود نه تعيين كانديداها.
اين امر در چند دوره رعايت شد ولی
پس از چندی آقايان اصل 99 را به
نظارت استصوابی تفسير نموده و در
حقيقت انتخابات را دو مرحلهای
كردند. آقايان خود را قيم مردم و
جامعه ميدانند و به گونهای
اصل 99 را تفسير كردهاند كه نه تنها
جلوی دخالتها گرفته نشده است
بلكه پس از دخالت كردن، اخيراً
دفاتری نظارتی را در شهرها
ايجاد كردهاند تا كانديداها را
زير نظر داشته باشند! در حالی كه
آنان چنين حقی را ندارند و
برخلاف قانون است. با اين اوضاع و
اوصاف نميتوان نسبت به انتخابات
آينده خوشبين بود.
درباره
فعاليت های اتمی ايران آيتالله
منتظری گفت:
واقعاً
معلوم نيست ايران در مقام توليد
سلاحهای خطرناك هستهای
باشد. استفاده صلحآميز از دانش
هستهای هم حق تمام كشورهاست و
نميتوان كشوری را از آن منع كرد.
سؤالی كه در اينجا مطرح است اين
است كه چرا كشورهايی چون اسرائيل
و آمريكا و روسيه آزادند كه سلاحهای
هستهای توليد نمايند و توليد
سلاحهای كشتار جمعی برای
آنها منعی ندارد اما ديگر كشورها
حق نداشته باشند؟! مگر آمريكا چه
امتيازی دارد كه سلاحهای
كشتارجمعی را دارا باشد و ايران
نداشته باشد؟ مگر آمريكا قيم
دنياست كه خود واجد همه سلاحهاست
و اسرائيل را هم مسلح كرده است، اما
ديگر كشورها حق ندارند اينگونه
سلاحها را داشته باشند؟ در
سوءاستفاده از اين سلاحها
تفاوتی ميان آمريكا و ديگر
كشورها هم نيست، چنانكه آمريكا با
همين سلاحها، ناكازاكی و
هيروشيمای ژاپن را مورد حمله
قرار داد و هزاران انسان را به كشتن
داد.
درباره
اوضاع عراق آيتالله منتظری گفت:
به واسطه همگونی در بسياری از
مسائل، دو كشور، از لحاظ سياسی و
فرهنگی نميتوانند از هم جدا
باشند و خواهينخواهی بر يكديگر
تأثير خواهند گذاشت. حاكميتی هم
كه در عراق پا ميگيرد بايد بر طبق
نظر اكثريت جامعه آنجا باشد و حكومت
مردمی مطابق خواست آنها هر چه
زودتر بايستی تشكيل شود و چون
مردم عراق مانند مردم ايران مسلمان
هستند چگونگی حكومت براساس
موازين اسلامی شكل ميگيرد و
حاكميت آن نميتواند بدون در نظر
گرفتن دين و مذهب باشد و اقليتها
هم بايد آزادانه بتوانند از حقوق
شهروندی برخوردار باشند. درست
است كه آمريكاييها در عراق كار
بزرگی را انجام دادند كه همان
ساقط كردن صدام بود و در برخی
از جاها مردم از آمدن آنها استقبال
كردند، اما در هر حال كشور متعلق به
عراقيهاست و آمريكا بايد حكومت را
به حكومت انتقالی واگذار نموده و
پس از تقويت آن، از عراق خارج شود.
ميخواستم
بدانم چه احساسی نسبت به شروع
تدريس خويش پس از سالها حصر داريد
و اين امر چقدر برای شما اهميت
دارد؟
آيتالله
منتظری در باره نقش خود در تدريس
علوم مذهبی به روحانيون حاكم و
روحانيون حوزه ها گفت:
من
هم از اوان طلبگی و شانزده
سالگی هرچه فرا ميگرفتم تدريس
ميكردم و خودم علاقه بسياری به
تدريس داشته و دارم. بسياری از
علما و مراجع و مسؤولان كشور از
شاگردان من بودهاند. البته
منافاتی ندارد كه در كنار تدريس
و علماندوزی، انسان در مسائل
سياسی و اجتماعی هم اظهارنظر
كند و به وظيفه شرعی و وجدانی
خود عمل نمايد.
آيتالله
منتظری در باره جانشينی خود
گفت:
من
طلبهای بيش نيستم و در قم تدريس
ميكنم و مردم برای مسائلشان به
من مراجعه ميكنند، اگر هم از دنيا
رفتم افراد ديگری جای من را
خواهند گرفت، مردم خودشان اهل
تشخيصاند و بايد خودشان به دنبال
فرد اعلم بروند و من فرد خاصی را
مشخص نكردهام.
|