ايران

پيك

                         
ا15 درصد جامعه 50 درصد ثروت مملكت را دراختيار
دارد و در هر انتخاباتی جناح راست
15 در صد رای دارد!
حكومت دلال ها و واسطه ها
اقتصاد ايران را فلج كرده
 

 

محمدقلی يوسفی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايی است. همزمان با مصاحبه رئيس دايره پولشوئی در سازمان ملل متحد, كه در شماره ديروز منتشر شد و همچنان در صفحه نخست پيك قابل دسترسی است، وی نيز مصاحبه ای با خبرگزاری ايسنا داشت. او نيز در اين مصاحبه بخش های ديگری از فاجعه رانت خواری و چپاول مردم از سوی 15 در صد "خودی” ها سخن گفت. همان ها كه اهرم های اساسی اقتصاد كشور را در اختيار دارند و بر ارگان های حكومتی و حتی نظامی كشور را نيز از طريق بخش انتصابی حاكميت سلطه دارند. نكته قابل توجه آنست كه جناح راست در تمام انتخابات سالهای اخير حداكثر 15 در صد آراء را داشته است.

 

يوسفی دراين مصاحبه گفت:

 ظرف سال‌‏های اخير ، با افزايش فعاليت‌‏های دلالی و تجاری و ركود در بخش‌‏های مولد و صنعت ، رغبت برای سرمايه‌‏گذاری در اين بخش‌‏ها كاهش يافته و اين سرمايه ها جذب فعاليت‌‏های غيرمولد شد.

طی سال‌‏های اخير، سياست‌‏های اقتصادی اتخاذ شده هيچگاه با وضعيت اقتصادی كشور سنخيتی نداشته و جامعه را به سوی مصرف گرايی سوق داده است، حتی درمقايسه شرايط كنونی با سال‌‏های 52-55 شاهد كاهش سرمايه گذاری به ميزان 7 دهم درصد هستيم, كه اين كاهش با ضرورت بازسازی و تجديد صنايع و افزايش جمعيت كشور به ميزان دو برابر غيرقابل قبول و نتيجه اجرای سياست‌‏های نامناسب مسئولان است.(نگاه كنيد به برنامه های بازسازی دوران رفسنجانی و سياست های استراتژيك اقتصادی كه رهبر جمهوری اسلامی تدوين آنها را نه به اختيار مجلس و كميسيون های كارشناسی، بلكه به مجمع تشخيص مصلحت با تركيب غالب سرمايه داری تجاری ايران سپرده است)
15 درصد از افراد جامعه كه بيش از 50 درصد ثروت كشور را در اختيار دارند ، قادر به خريد كالاهای مصرفی بادوام هستند ، حال آنكه در بسياری از خانواده‌‏ها بيش از 75 درصد از درآمدشان، هزينه تهيه خوراك، پوشاك و مسكن مي‌‏شود.

ايجاد جامعه طبقاتی از دلايل كاهش اعتماد افراد به مسئولان است. اقليت جامعه با بهره‌‏مندی از رانت‌‏های دولتی و يا استفاده از كانون‌‏های قدرت، از امكاناتی خاص بهره ‌‏مند شده و اكثريت جامعه با مشكل نابرابری فرصت، فقرو بيكاری روبرو هستند.

عمده مصرف كنندگان كالاهای وارداتی، اقليت جامعه هستند و كسانی كه با عرق ملی از كشور دفاع كردند به عنوان اقشار ضعيف جامعه از كمترين امكانات نيز بهره‌‏مند نيستند.
 كاهش قدرت خريد افراد جامعه يكی از دلايل ضعف بخش صنعت است. صنعتگران كه توفيقی در بازار داخلی نداشته و به دلايل متعدد قادر به صادرات نيستند ، به جای اصلاح ساختار كنونی، ناچار ظرفيت‌‏های توليد را كاهش داده و در اكثر مواقع تنها از 60-50 درصد ظرفيت خود استفاده مي‌‏نمايند.

ما شاهد افزايش فعاليت‌‏های غيراخلاقی و سست شدن بنيان‌‏های اجتماعی هستيم و كشور با بحران اجتماعی روبرو شده است.

هزينه كردن منابع ملی از طريق سيستم بانكی در فعاليت‌‏های تجاری و حمايت از آقازاده‌‏ها ، از مهمترين عوامل داخلی تهديد كننده بنيان‌‏های اقتصادی كشور است.

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی