|
دكتر
محمدرضا
خاتمی
دبيركل جبهه مشاركت ايران
اسلامی در سخنرانی خود در
اولين نشست شورای عمومی شاخه
جوانان اين حزب از عباس عبدی و
سعيد رضوی فقيه به عنوان دو دوست
و
همراه
بسيار عزيز ياد كرد و افزود: آنها به
خاطر وفاداری به آرمانهای خود
و راهی كه
انتخاب
كرده بودند، هزينه خيزش كل جامعه ما
را ميپردازند.
به
اشتباه
ميپندارند كه با در بند كردن چند
نفر خيزش عمومی متوقف خواهد شد.
وی
با
بيعدالتی
خواندن اين موارد، آنها را موجی
مصمم شدن بيشتر مردم در پيمودن
راهی كه انتخاب
كردهاند،
دانست.
دبيركل
جبهه مشاركت، شاخه جوانان اين جبهه
را فعالترين و متشكلترين
بخش اين جبهه خواند و گفت: عليرغم
تضييقاتی كه در جامعه وجود دارد، شاهد
رشد و نمو شاخه جوانان جبهه مشاركت
بودهايم.
خاتمی
در ادامه تصريح كرد:
وضعيت
كشور ما خطير است و شايد خطرناك،
اما اين به معنی غيرطبيعی
بودن وضعيت كشور
نيست.
اين انتظار
درست و به جايی نيست كه كسانی
كه همه اركان
قدرت را در دست دارند، به صرف چند
راهپيمايی، تحصن و ... به آسانی
قدرت را گرفته و تقديم
ديگران كنند.
به
صورت بالفعل از نظر اقتصادی،
فرهنگی، سياسی و تكنولوژی
در جهان
جايگاه
مناسبی نداريم و با ناهنجاری،
فقر، اعتياد، تبعيض و ... مواجهيم. با
اين حال
بايد
از توان بالقوه خود استفاده كنيم تا
با يك خيزش عظيم، عقب ماندگيهايمان
را
جبران
كنيم.
حق
داريم اعتراض كرده و تغييراتی را
ايجاد
كنيم، حق داريم برای استفاده از
تواناييها و ظرفيتها، ملاحظه
هيچ چيز را
نكنيم
ولی حق نداريم مايوس شويم و از
عرصه سياستورزی و فعاليت
اجتماعی كنارهگيری كنيم.
خاتمی
افزود: ما ممكن
است با حكومت قهر كنيم و در عرصه
سياستورزی معادلات خود را برهم
بزنيم ولی حق نداريم
معادلات خود را با مردم برهم بزنيم
و برای اينكه فكر ميكنيم به بنبست رسيدهايم،
گوشه عزلت بگزينيم.
وی
اين امر را بزرگترين
آرزوی كسانی دانست كه
سعی ميكنند با روشهای خاص
خود، قدرتشان را حفظ كنند و اجازه
تداوم قدرت و مشاركت فعال
سياسی،
اجتماعی و فرهنگی را كه خواست
اصلی همه گروههای فعال در
عرصه جامعه است،
ندهند.
ما نبايد تسليم خواسته آنان شويم.
ما بخواهيم يا نخواهيم
امروز يك زلزله در ايران روی
داده كه نميتواند
همه
اركان جامعه را تكان ندهد.
امروز
ساختار اجتماعی كشور به شدت
متحول شده ولی ساختارهای
حقوقی و اجرايی - آنچه كه به آن
حكومت
ميگوييم
- هيچ تغيير نكرده است. همين امر
تضادها و تناقضهايی را آفريده
است.
دوم خرداد قصد داشت تغييرات مثبت
اجتماعی را در ساختارهای
حقوقی نظام بازتاب
دهد.
حركت اصلاحات در اين راستا موفق
بوده و رفتارها درون نظام به
تدريج
تغيير كرده است.
البته انتظار نابجايی است كه
طی 6 سال، تغييراتی
اساسی را در جامعة 25 ساله ايجاد
كرد. اگر چه از اصلاحات انجام شده
راضی نيستيم ولی راهی جز آن
نيست كه اين راه را ادامه دهيم تا
تأثيرگذار باشيم و ساختارهای
حقوقی و اجرايی متناسب با
تغييرات و تحولات درون اجتماع
متحول شوند.
خاتمی
گفت: برخلاف آنچه كه اختلاف سليقه
خوانده ميشود، تفاوت در عمق
بنيادهای
فكری دوطرف است كه امكان وجود
سازش در اين سطح وجود ندارد.
مراجع
فكری در جامعة ما
تا
حدود زيادی دچار تزلزل شدهاند
كه خطراتی برای جامعة ما دارد.
وی
با بيان
اينكه
شايد متشكلترين طبقه، كارگران
باشند؛ گفت: آنها هم محدود به
برخی حركات صنفی شدهاند كه
در جامعه چندان اثرگذار نيست. همين
عارضه سبب ميشود كه انرژی درون
جامعه
هدر رود و گاهی اين ارزشها در
تعامل با يكديگر خنثی ميشوند و
اين، فرصت
بسيار
استثنايی برای اقتدارگرايان
است كه مانع از تجميع اين انرژيها
و شكل گرفتن
حركتهای
اجتماعی همهجانبه شوند.
خواستة اصلی جوانان، مشاركت
بيشتر و شايستهسالاری
است.
زمانی كه كسانی كه بر سر كار
هستند، ميخواهند توسعة
اقتصادی ايجاد كنند - چنانچه اين
توسعه با منافع گروهی در تضاد
باشد - توسعة سياسی و
ارزشها
مدنظر قرار ميگيرد. اما زمانی
كه شعار توسعة سياسی سر داده ميشود،
دوباره
نان
و معيشت مردم مد نظر قرار ميگيرد.
نايب
رييس مجلس شورای اسلامی با
اشاره به اين سخن آيتالله مصباح
يزدی كه «متاسفانه نظام
جمهوری اسلامی ما از
رباخوارترين نظامهای عالم شده
است»، گفت: ما يكی از رياكارترين
حكومتها را
داريم.
چيزی كه
در
باور اكثر مسؤولان وجود دارد، در
رفتار و گفتارشان نيست و اين عدم
صداقت، مشكل
اصلی
ماست.
وی
ادامه داد: چوبی كه ما در جبهة
مشاركت ميخوريم، حاصل صداقت ماست. يعنی
تلاش كردهايم آنچه را باور داريم
در رفتار و گفتار خود منعكس كنيم.
اين
صداقت،
سرماية عظيم جبهة مشاركت است.
برخی چارچوبهای حكومت با
مردم دچار تناقضهايی است و بر
اين اساس تلاش
ميشود
كه اين موارد بر جامعه تحميل گردد.
وضعيت كنونی به گونهای است
كه جامعه به راهی ميرود و حكومت
به راهی ديگر. شايد اصلاحات در
ابتدای راه توفيق بسيار زيادی
داشت
اما
به هر علت در ادامه اين راه توفيق
چندانی نداشت.
مهمترين كار اصلاحات اين بود كه
بندهايی از اذهان و افكار مردم
را پاره
كرد
و شيشههايی را ترك داد. اين
بزرگترين تحولی است كه در داخل
كشور ما
اتفاق
افتاد.
اصلاحات،
پردههای ظاهری كه بر تحولات
عميق اجتماعی
وجود داشت را كنار زد و ملت را با
انرژی عظيمی كه در درون خود
دارند، آشنا كرد.
خاتمی
برخورد با دانشگاه در چند سال اخير
را علاوه بر آنكه دارای ضربات
مقطعی به جامعه دانست؛ بزرگترين
خيانت به كشور توصيف كرد و افزود:
اين برخوردها نه تنها
راه
علمی و كارشناسانة برخورد با
مشكلات نيست، بلكه ملت را از ساز و
كارهای علمی و
كارشناسی
جهت ايجاد تغييرات مورد نظر خود
محروم ميكند.
|