|
آيت الله مكارم شيرازی در
كوران جلسه مجلس خبرگان رهبری،
كه بجای انجام وظيفه قانونی
اش نقش مجلس سنا را پس از درگذشت آيت
الله خمينی بر عهده گرفته، نامه
ای به رئيس اين مجلس "آيت الله
مشگينی” نوشته است.
آنچه كه آيت الله مكارم نوشته،
همان است كه آيت الله مشگينی
می گويد و عمل می كند و
بنابراين توصيه و رهنمودی به او
نداده جز تائيد آنچه مرتجع ترين
روحانيون ايران در راس حاكميت
مرتكب می شوند.
مكارم شيرازی كه هم
روحانيون و هم نسل مذهبيون انقلاب
بخوبی از سوابق او در نظام
شاهنشاهی در ارتباط با ساواك
شاهنشاهی و همچنين شهرت های
اخلاقی اش آشنا هستند، در اين
نامه، ضمن اشاره به مسائلی كه در
واقع حاصل عملكرد روحانيونی
نظير خود او در جمهوری اسلامی
و برای مردم سخن و افشاگری
تازه و بديعی نيست، به واقعيت
سقوط اعتبار روحانيت در ايران
اشاره می كند، گرچه راه و روشی
كه برای جبران اين اعتبار از دست
رفته توصيه می كند همان است كه
باعث سقوط اين اعتبار شده است! به
اين ترتيب مكارم شيرازی بر ادامه
راه و ادامه سقوط اعتبار مهر تائيد
می كوبد و نه بيشتر!
اين نامه، در اين زمان و خطاب
به رئيس مجلس خبرگان رهبری، در
حقيقت توصيه ای نيز هست برای
بستن بازهم بيشتر فضای سياسی
كشور و برگزاری يك انتخابات 10 تا
5 در صدی، سركوب جوانان، تشديد
فشارهای فرهنگی و سياست
زدائی از جامعه و جوانان كه طبعا
حاصلش ادامه و گسترش همان
چيزهائی است كه مكارم شيرازی
به ظاهر خود را نگران آن وانمود
كرده و زمينه را باز هم بيشتر و
بيشتر برای جلب توجه مردم به
نجات دهنده ای از خارج كشور جلب
می كند.
عين نامه مكارم شيرازی را
با توجه به همين نكاتی كه در بالا
نوشتيم در ادامه می آوريم:
"
ضمن تشكر از زحمات جنابعالی و
ساير برادران عزيز لازم ديدم به
عنوان
ادای
يك وظيفه شرعی نكتهای
خدمتتان عرض كنم و آن اينكه يكی
از وظايف اصلی خبرگان محترم،
پاسداری از كيان رهبری است و
آن ميسر نميشود جز با حفظ كيان
نظام اسلامی
و رفع موانع از آن.
بر
اين اساس متاسفانه اخيرا حركت
مرموز و شديدی برای تخريب
مبانی اخلاقی و فساد جوانان
ديده ميشود كه ممكن است اين سيل
بنيانكن همه چيز
را با خود ببرد؛ از گسترش مواد مخدر
گرفته تا پخش سيديهای بسيار
مستهجن و بدآموز
به صورت رايگان يا بسيار ارزان و
فعال بودن سايتهای بسيار
بدآموز اينترنتی و ماهوارهها و
مطبوعات طرفدار آنها و مساله
بدحجابی كه به سوی بيحجابی
پيش ميرود
و تشكيل مجالس جشن عروسی به صورت
زمان طاغوت يا بدتر از آن و حتی
آلوده كردن بعضی
از مجالس عزاداری با آهنگهای
ترانه و مانند آن و معالاسف فضا را
به صورتی درآورداند كه امر به
معروف و نهی از منكر عملا در آن
بسيار مشكل شده است و يك حالت انفعالی
و مرعوبيت خطرناك جای آن را
گرفته است.
اگر
اين جريان فقط اخلاق جامعه را
هدف قرار ميداد يك مصيبت بزرگ بود
ولی مهمتر از آن اينكه قرائن
و شواهد نشان ميدهد
كه تمام اينها در راستای مذهبزدايی
و عريانسازی از اعتقادات
دينی و عقب زدن
اسلام از متن جامعه است كه يك فاجعه
محسوب ميشود.
به
يقين هنگامی كه
مساله
بيكاری و گاه فساد اداری به آن
افزوده شود ابعاد فاجعه روشنتر ميگردد. نقشه
دشمنان خارجی در اين زمينه كاملا
حساب شده است؛ زيرا هرگاه جامعه
مخصوصا نسل
جوان
در امواج فساد غرق شود هرگونه
مقاومت در برابر هجوم بيگانه در هم
شكسته خواهد
شد
و راه برای سلطه آنها هموار ميگردد.
محاسبه
دشمنان داخلی نيز همينگونه است.
آنها بهترين راه برای
براندازی نظام را بيتفاوتی
مردم نسبت به دين و ارزشهای
دينی ديدهاند.
آيا
وقت آن نرسيده است كه برنامه
دقيقی برای مبارزه با اين
پديده
شوم تنظيم كنيم. اينجانب از اين
بيمانكم كه تجربه تلخ اندلس بار
ديگر در
كشور
ما تكرار شود و مقاومتها از ميان
برود و دشمن بر همه چيز مسلط گردد و
خدای نكرده مشمول شعر معروف شاعر
آن زمان شويم كه به آخرين حاكم
اندلس هنگامی كه به خاطر
از
دست رفتن حكومت اسلامی اشك ميريخت
گفت:
ابك
مثل النساء ملكا عظيما لم
تحافظ
عليه مثل الرجال
از
اطاله سخن و شايد ادبيات نامناسب كه
از سوز دل سرچشمه گرفت
بسيار از جنابعالی و همه
عزيزان معذرت ميطلبم.»
|