تيمی كه پيش از اين روی پرونده «سيامك پورزند» فعاليت می كرد، مأموريت جديدی پيدا كرده است با پرونده «ايرج جمشيدی».

دستگيری سيامك پورزند و اعتراف های تحت فشار او مستمسكی برای احضار، بازجويی و بازداشت بسياری از هنرمندان، نويسندگان و روزنامه نگاران سينمايی بود و نمونه مشابه اش در مطبوعات پای كاركنان وزارت ارشاد، روزنامه نگاران و مؤسسات تبليغاتی و تجاری را به محاكم، بازداشتگاه ها و زندان اوين باز كرده است.

تيم علمياتی واحد است و هدف نيز همانند؛ آلوده جلوه دادن دامن دست اندركاران حوزه فرهنگ، مطبوعات و هنر جامعه و لوث كردن برنامه توسعه فرهنگی دولت خاتمی و اگر اوضاع بر وفق مراد شود بدست گرفتن عملی مديريت حوزه فرهنگی با وجود وزارت فرهنگ و ارشاد.

نگاهی به سناريو گذشته و برنامه آينده مشابهت های اهداف، برنامه ها، تيم عملياتی و اجرايی را نشان می دهد صحنه گردانان يك تيم واحدند، حفاظت اطلاعات تنها ستاد عمليات تغيير مكان يافته است.

ديگر عوامل نيز ثابتند: سرمايه گذار و تهيه كننده «دولت پنهان» كارگردان هم قاضی معروف.

سناريو نيز «ثابت» است و همچنين نقش گردانان «ثابت» اند، ولی بازيگران بسته به شرايط پرونده «متغير». گروه طراحان، مشاوران و بازيگران نيز «ثابت»، عناصر باقيمانده محفل سعيد امامی. بازی بر اساس سناريو ثابت با دستگيری يك فرد به بهانه ای خاص آغاز می شود. فرد متهم بايد شرايط ويژه داشته باشد و از مدت ها قبل به عنوان «سوژه» زير نظر گرفته شده باشد. شرايط ويژه عبارت است از چهره نسبتاً با سابقه در حوزه فعاليت مطبوعاتی و ارتباطات نسبتاً وسيع با گروه های فرهنگی، سياسی و اقتصادی خارج از كشور، ارتباط نسبی با جريان های سياسی، فرهنگی و اقتصادی هر دو جناح حاكميت.

در جريان پرونده سازی، سوژه تحت تعقيب و مراقبت ويژه قرار گرفته و ارتباطات وی شنود می شود. وضعيت مالی او و خانواده اش زير نظر قرار می گيرد و در شرايط مناسب با اولين لغزش، احضار، بازجويی و دستگير می شود و عمليات اجرايی سناريو آغاز می گردد. در اين ميان پس از مدتی اتهام اصلی به حاشيه رفته و پرونده ديگری گشوده می شود و اطلاعات جمع آوری شده در جريان پرونده سازی به محتويات پرونده افزوده می گردد. اعمال فشارهای روحی و روانی، بزرگنمايی خطاهای عمدی و سهوی گذشته و حتی رفتارهای شخصی و زندگی خصوصی متهم را در شرايطی قرار می دهد كه با «تهديد و تحبيب» راضی شود به گناهان گذشته اعتراف كند و برای تخفيف مجازات های بزرگنمايی ده – حتی تا مرحله اعدام – همكاری كند و به «تك نويسی عليه ديگران»، تن دهد. وعده آزادی، انجام ملاقات، استفاده از مرخصی و تخفيف احكام، محدوده تك نويسی ها و گشودن باب پرونده سازی برای ديگران را وسعت می بخشد.

در اين مرحله دور جديد احضارها، بازجويی ها و بازداشت ها آغاز می شود و پرونده متهم رديف اول سنگين تر و زمينه برای همكاری او بيشتر و در نتيجه در يك بازی مرحله ای شكستن ديگران، تك نويسی های جديد و پرونده های جديدتر شكلی جدی تر می يابد. اگر در اين جريان يك «ماهی طلايی» از ميان رقبای سياسی به تور افتاد كه سناريو در حد اعلای خود شكل می گيرد. سوژه اصلی به فراموشی سپرده می شود و عمليات حول محور «ماهی طلايی» تشديد می شود تا بتوان او را محكوم كرد و يا حتی شخصيت اش را تخريب كرد و يا هم زمان به هر دو هدف دست يافت. به هر حال «ماهی طلايی» و «رقيب سياسی» از طريق «زندان»، «جلای وطن» و يا لكه دار شدن حيثيت از صحنه فرهنگ و سياست جامعه حذف می كردد.

در اين ميان صحنه گردانان تنها بايد دقت نظر داشته باشند كه اطلاعات مربوط به «افراد خودی» به بيرون درز پيدا نكند. همچنين بايد همكاری سوژه اصلی با ارگان ها و نهادهای مرتبط با بخش انتصابی نيز لاپوشانی گردد.

در جريان پرونده سيامك پورزند بيش از صد نفر از نويسندگان، دست اندركاران امور سينمايی و سينمايی نويسان احضار، بازجويی، بازداشت و در مواردی مجبور به تك نويسی شدند و سعی شد آبرو و حيثيت جمعی خاص با اهداف ويژه لكه دار شود. جمعی نيز جلای وطن كردند. سوژه اصلی به زندان طولانی مدت محكوم شد، اما به زودی از مرخصی ويژه بهره مند گرديد. او پذيرفت كه حرف نزدن و يا سكوت در برابر حذف بخشی از پرونده در مورد همكاری با صدا و سيما، معرفی و تربيت هنرپيشه برای آن دستگاه می تواند جايزه ويژه داشته باشد.

اما در اين ميان حضور نمايندگان حقوق بشر و ملاقات سفرای كشورهای اروپايی و گزارش آنان شرايط را به گونه ای پيش برد كه «جايزه» و «پاداش ويژه» به صورت آزادی و يا مرخصی بلند مدت عملی گردد و محكوم به زندان بازگردانده شد.

اكنون پروژه دوم كليد خورده و سوژه عملياتی به دام افتاده است؛ فردی هم سن، با سابقه ای طولانی و با روابطی نسبتاً مشابه دستگير شده است. اين بار برادر، فرزند و اقوام نزديك متهم نيز تحت اختيار قرار گرفته اند و سناريو جنبه خانوادگی يافته و دامنه آن وسعت گرفته است. از يك سو پای وزارت ارشاد به ميان آمده و از سوی ديگر مديران شركت ها و مؤسسات تجاری و اقتصادی. در اين ميان پای روزنامه نگاران و اهالی مطبوعات نيز گير افتاده است.

در اين زمينه بيشتر خواهم نوشت...