با توجه به شرايط داخلی، يك انتخابات سرد و محدود يك تهديد ملی محسوب مي‌شود و ما نبايد اجازه دهيم كه اين تهديد اتفاق بيفتد. برای اين‌كه اين تهديد اتفاق نيفتد بايد موانعی كه باعث كاهش مشاركت در انتخابات مي‌شود را به طور جدی شناسايی كرده و از بين ببريم. برای افزايش مشاركت مردم بايد نسبت اعتماد و ضريب اعتماد مردم نسبت به حاكميت افزايش پيدا كند و بخشی از آن در گرو اين است كه ما تا چه ميزان به ملت اعتماد داريم. ملت بلوغ سياسی دارد و مي‌تواند تصميم بگيرد و بنابراين ما هرچه بيشتر بتوانيم آنهايی كه مانع آزادي‌های حقوقی و حقيقی كه در چارچوب قانون اساسی است را برطرف كنيم، مي‌توانيم اعتماد بيشتری را در صحنه‌ی مشاركت عمومی و اجتماعی به‌وجود آوريم.

ما به لحاظ سياسی روند مطلوبی را در درون جامعه و در سطح جامعه‌ بين‌المللی طی نمي‌كنيم. از برخوردهای پليسی و قضايی در موقعيت كنونی حتی با مخالفين و محافظه‌كارانی كه حركت‌های بسيار نامعقولی را در برخورد با اصلاحات دارند بايد فاصله گرفت. اين يك بيماری سياسی و اجتماعی است كه بايد با آن به‌گونه‌ای معقول و اصلاح‌گرايانه برخورده كرده و آن را حل كرد. قوه‌ قضاييه و شورای نگهبان در راستای اعتمادسازی بسيار مؤثرند. به طوري‌كه قوه‌ی قضاييه بايد واقعا در روش‌ها مخصوصا در برخورد با حقوق و آزادي‌های اجتماعی و سياسی تجديدنظر كند و تنش‌های موجود كاهش داده شود.
 بايد حساسيت‌هايی كه ريشه و پايه‌ واقعی ندارد، بلكه در نوع نگرش‌های بدبينانه‌ای كه توسط جرياناتی القاء شده است، ريشه دارد، فروكش كند.  بسياری از بدبيني‌ها ناشی از اطلاعات نادرست است و بنابراين ما بايد در زمينه‌های گوناگون به شفاف‌سازی بپردازيم.