|
*
بهتر
است اين چند موضوع به رفراندوم
گذاشته شود: 1-
دو
لايحه رئيس جمهور،2-
تعيين منشأ برنامهريزی سياست
خارجی،3- حيطه و
گستره كسب دانش هستهای 4-
آزادی احزاب و مطبوعات.
*آنها
كه نگران تكرار مشروطه اند، فراموش
كرده اند كه سركوب آزاديخواهان و
فرمايشی شدن انتخابات باعث شكست
آن و بيرون آمد ديكتاتوری رضاخان
از درون اين شكست شد.
*از
آقای جنتی بخواهيد تا مسئولين
دفاتر نظارتی شورای نگهبان در
سراسر كشور را اعلام كند تا ببينيد
چه تعداد آنها عضو موتلفه اسلامی
و حزب الله اند. (تشكيلاتی كه
رهبری معنوی آن با آيت الله
جنتی است)
*آنها
كه مدعی اند تبليغات عليه نماز
جمعه باعث استقبال كم مردم از اين
نمازها شده، كافی است فهرست امام
جمعه ها و خطبای اين نماز ها در
زمان امام، كه مردم به آنها علاقمند
بودند را با اكنون مقايسه كنند تا
پی به حقيقت ببرند.
سيد
مصطفی تاج زاده در آستانه سالگرد
انقلاب مشروطه در گفت و گوی
تفصيلی با ايلنا به تشريح وضعيت
كنونی كشور پرداخت.
+آقای
تاج زاده در آستانه برگزاری
سالگرد انقلاب مشروطه بعضی از
گروههای سياسی با مشابه
سازيهای تاريخی تلويحاً
اصلاح طلبان را به تلاش برای
تضعيف دين و روحانيت محكوم ميكنند
و نگران تكرار مشروطهاند( اشاره
به اظهارات مكرر آيت الله مهدوی
كنی و علی اكبر ناطق نوری)،
چه ضمانتی است كه انقلاب ما به
سرنوشت آن دچار نشود؟
* يقيناً مشروطه به علت تضمين
انتخابات آزاد و رعايت حقوق
شهروندان منحرف نشد، بلكه اتفاقاً
عكس هر دو مسأله فوق يعنی
فرمايشی شدن انتخابات و نيز
سركوب آزاديخواهان و خدشه به
حقوق شهروندان باعث شد از دل
مشروطه، ديكتاتوری
سياه رضاخانی بيرون آيد. متأسفانه عدهای
با تحليل غلط از مشروطه، برای
اينكه شيخ فضل الله اعدام نشود لازم
ميبينيد شخصيتی مثل دكتر
آقاجری اعدام شود، غافل از اينكه
پيروزی جمهوری اسلامی
دراين است كه اعدام را از برنامه
گروههای سياسی و همه
كسانی كه حاضرند در چهارچوب
قانون به فعاليت بپردازند حذف كند،
نه اينكه جای يك روحانی،
يك دانشگاه اعدام شود.
+ اخيراً آقای باهنر پيشنهاد
برگزاری رفراندوم درباره دانش
هستهای صلح آميز را ارائه
كرده است. نظر شما در اين زمينه
چيست؟
* رفراندوم و همه پرسی يك فرصت
برای جمهوری اسلامی است و
به همين دليل در قانون اساسی ما
پيش بينی شده است.
در بسياری از كشورهای
مردمسالار جهان برای تصميمگيری
درباره مسائل مهم به آرای
عمومی مراجعه ميكنند و اين
سنت پسنديدهای است كه تكليف
مسائل اساسی كشور را مشخص ميكند.
قبلاً نيز آقای هاشمی درباره
مذاكره با آمريكا پيشنهاد رفراندوم
داده بود. من فكر ميكنم می
توان چند مسأله مهم از جمله دو لايحه
رئيس جمهور، منشأ برنامهريزی
سياست خارجی، حيطه و گستره كسب
دانش هستهای و آزادی احزاب
و مطبوعات به همه پرسی گذاشت و
بر اساس رأی اكثريت ملت عمل كرد.
+آيا اختلاف احزاب برای كشور
نگران كننده است؟
* در همه مردمسالاريهای جهان
احزاب با يكديگر اختلاف ديدگاه
دارند و برای حل مشكلات و پيشرفت
كشور و بهبود اوضاع مردم راههای
متفاوت ارائه ميكنند و دائم در
رقابت با يكديگر به سر ميبرند،
اما ثبات و نظم سياسی اين جوامع،
قابل قياس با كشورهای تك حزبی
و تك صدايی نيست، پس رقابت احزاب
معضل نيست. در دهه اول انقلاب و
حتی در شرايط جنگ نيز ما دارای
احزاب و جريانهای گوناگون
سياسی بوديم كه در انتخابات به
رقابت گسترده با هم ميپرداختند.
امام(ره) نه تنها اين مسأله را
نفی نكرد بلكه با موافقت ايشان
جامعه روحانيت مبارز تهران به دو
تشكيلات تقسيم شد، زيرا رهبر فقيد
انقلاب توجه داشت كه
مردمسالاری، ضد تك حزبی و تك
صدايی است. با وجود اين امام(ره)
همه را از نزاع و تفرقه برحذر ميداشت.
ضمن آنكه با مخاطب قرار دادن مردم
امكان تفرقهانگيزی را از
احزاب سلب ميكرد. مهمتر آنكه
در آن دوره قتلهای زنجيرهای،
حمله به اتوبوس جهانگردان
خارجی، خلع يد سياسی و بدعتهای
شورای نگهبان، محاكمات جناحی
و ... وجود نداشت، اقليت 15 درصدی
بيش از 70 درصد پستها و اختيارات
را در دست نداشت و دانشجويان،
روزنامه نگاران، فعالان سياسی،
وكلا، نويسندگان، حقوقدانان و ... به
صورت فلهای احضار و بعضاً
بازداشت و محاكمه نميشدند. اين
روشها در جامعه مشكل ايجاد ميكنند
نه رقابت احزاب.
+ با تحليل جنابعالی اگر در سياستهای
كلان كشور تغيير داده نشود، به نظر
شما چه اتفاقی ميافتد؟
* به دليل مطالبات فراوان مردم و نيز
آگاهی بالای آنان چارهای
جز پاسخگويی به خواستهای
آنان نداريم. اگر داوطلبانه رفتار
خود را تغيير ندهيم، به احتمال
بسيار زياد مجبور خواهيم شد در
آينده به تغيير ساختار تن دهيم.
+در شرايط كنونی شما با انتقاد از
خاتمی مخالفيد؟
* هيچ اصلاح طلبی از نقد اين جبهه
و پرچمدارش نبايد ناراحت شود، زيرا
شخص يا حزبی كه در زمان خود به
طور كامل نقد شود، نگران آينده
نخواهد بود. گذشت زمان عمدتاً
ديكتاتورهايی را نقد ميكند
كه در دوره زمامداری مانع انتقاد
كردن از عملكرد خود شدهاند.
آقای خاتمی كسی نيست كه
انتقاد يا مخالفت با خود را
دشمنی با پيغمبر بخواند. بنابر
اين نه اكنون و نه در آينده دغدغه
چندانی ندارد كه چند مقاله
بتواند وجهه وی را تخريب كند.
البته بايد اضافه كنم هر شخصی كه
رئيس جمهور را نقد كند، اما به كانون اصلی مشكلات كشور اشاره
نكند، انتقاداتش نزد مردم چندان
مسموع نخواهد بود، به خصوص اگر خود
را دوم خردادی بخواند.
+ عدهای معتقدند برخی
اصلاح طلبان درصدد تضعيف جايگاه
رهبری برآمده و با نامه نگاری
سعی ميكنند جايگاه ايشان را
تضعيف كرده و حتی مشروعيت
الهی ولی فقيه را هم زير سوال
ببرند؟
* ولی فقيه و بسيار بالاتر از او،
امام معصوم هم نميتواند بدون
رضايت و حمايت مردم حكومت تشكيل دهد
و آن را اداره كند، بنابر اين،
مسأله اصلی در مديريت كشور مشروعيت الهی رهبری نيست كه جای
بحث آن در حوزههای علميه و
دانشگاههاست. بلكه مسأله رضايت
و رأی مردم است كه يك
نظام مردمسالار بايد در هر حال آن
را پاس دارد. مشروعيت رهبری چه
الهی باشد، چه تاريخی، چه
نژادی و چه طبقاتی، مادام از
رأی و رضايت مردم برخوردار است،
قانونی است.
اين نامهها حق شهروندان است و
نشان دهنده امنيت و آزادی
نسبی فعالان سياسی در
جمهوری اسلامی است.
انتقادهای به حق و صريح
دلگرمی مردم را در پی دارد كه
عدهای به رغم مخاطرات
احتمالی آشكارا مشكلات واقعی
كشور و احياناً راه حل آنها را
ارائه ميكنند، ضمن آنكه اين
نامههای نوعاً برای اصلاح
امور و تقويت پايههای
جمهوری اسلامی نوشته ميشود
و توجه به مفاد آن ميتواند
جايگاه رهبری را تثبيت ميكند.
ببينيد! اگر معلوم شود جمهوری
اسلامی قادر است آزادانه به خود
ترميمی بپردازد و نقائص و كاستيها
را برطرف كند، در آن صورت رهبری
افتخار خواهد كرد كه در رأس چنين
نظامی است. اما اگر ديدگاه
محافظهكاران را ملاك بگيريم،
هيچ اصلاحی در جامعه و حكومت
صورت نخواهد گرفت و اين مسأله
نارضايتی و ناآراميهای
اجتماعی و سياسی را به دنبال
خواهد داشت. ما بايد از سرنوشت
پيشين عبرت بگيريم و مبانی نظام
را به قدری ضعيف نكنيم كه عدهای
تصور كنند دموكراسی طلبی و
آزادی خواهی پايههای آن
را به لرزه ميافكند.
كسانی كه هيچ انتقادی را به
رهبری و نهادهای زير نظر وی
برنميتابند، به آن جايگاه خدمت
نميكنند.
+ نظر شما درباره دفاتر نظارتی
شورای نگهبان چيست؟
* در تمام كشورهای مردمسالار
نظارت بر انتخابات توسط مرجعی بيطرف
صورت ميگيرد يا نظام تركيبی
از اعضای احزاب و جريانهای
سياسی گوناگون هستند تا تخلف و
تقلب پيش نيايد.
در ايران، به خصوص پس از رحلت امام(ره)،
نظارت به طور مطلق در اختيار يك
جناح سياسی قرار گرفته است و
اخيراً آن را پنهان نيز نميكنند.
اين جناح كه خود را عين اسلام و
انقلاب و نظام ميخواند و رقيب
خود را خارج از آنها مينامد،
قربت الی الله صلاحيت
نامزدهای منتقدان خود را رد و
عنداللزوم انتخابات حوزههايی
را كه رقيبانشان در آنها اكثريت
آراء را بدست ميآورند، باطل ميكند.
كافی است آقای جنتی
اسامی مسئولان دفاتر نظارتی
شورای نگهبان را در سراسر كشور
منتشر كند تا معلوم شود چند نفر
آنان عضو جمعيت
مؤتلفه يا انصار حزب الله هستند و چند
ناظر مستقل يا اصلاح طلب در اين
مجموعه ديده ميشود.
+ تحليل شما درباره استعفای وزير
علوم و تحقيقات چيست؟
* دكتر معين دلايل استعفای خود را
در نامهای به رئيس جمهور
اعلام كرده است. آنچه من شنيدم
يكی رد غير منطقی لايحه اصلاح
ساختار اين وزارتخانه در شورای
نگهبان است و ديگری برخوردهای
غلط با دانشجويان و دانشگاهيان و
نيز دخالت نهادهای غير مسئول در
امور دانشگاههاست.
با اين حساب، وی دليلی نميبيند
وزير بماند. ضمن آنكه هر سه مسأله
برای جايگزين احتمالی وی
نيز مطرح است. در هر حال وقتی متن
استعفای وی منتشر شود،
خيلی چيزها روشن خواهد شد.
+ متاسفانه از برخی تريبونهای
رسمی مانند نماز جمعه مطالبی
در مخالفت با دولت گفته ميشود كه
در مواردی ديده شده حتی دولت
نسبت به اين مسائل اعتراض كرده است،
آيا اين چندگانگيها موجب عدم
استقبال قشرهايی از مردم به ويژه
جوانان از نمازهای جمعه،
تبليغات سوء عليه آن است؟
* من چنين تصوری ندارم. زيرا اگر
چنين بود بايد از همان ابتدا
قشرهای وسيعی از مردم در
نمازهای جمعه شركت نميكردند،
چون از روز اول تبليغات سوء عليه
نمازهای جمعه وجود داشت و چه بسا
در ابتدای انقلاب شديدتر نيز بود.
واقعيت اين است كه يكی از
مهمترين ملاكهای نصب امام
جمعه توسط امام محبوبيت آنان در
شهرها و استانهای خود بود. به
منصوبان امام نگاه كنيد، آقای
طالقانی و سپس آقای منتظری
در تهران، آقايان شيرازی،
قاضی، دستغيب، مدنی،
اشرفی، طاهری، صدوقی و سپس
خاتمی در مشهد، تبريز، شيراز،
همدان، كرمانشاه، اصفهان و يزد. آيا
چهرههايی محبوبتر از اين
بزرگواران در اين استانها وجود
داشت؟ اكنون خوب است به
فهرست ائمه جمعه نگاه كنيد. تفاوت را
خواهيد ديد. اين حقيقت درباره
سخنرانان قبل از خطبهها،
شعارها، تجمعات بعد از نماز جمعه و
... نيز صادق است. با كمال تأسف بايد
بگويم اقليت پانزده درصدی تلاش
ميكند اين مجموعه را در انحصار
خود بگيرد. معلوم است كه در چنين
حالتی چند درصد جوانان در
نمازهای جمعه شركت ميكند.
+ گزارش هيأت رئيس جمهور را درباره
مرگ زهرا كاظمی چگونه ارزيابی
ميكنيد؟
* از دستور به موقع رئيس جمهور
خشنودم و از اطلاع رسانی غلط
اوليه در اين زمينه متأسفم. با وجود
اين گزارش هيأت مذكور در مجموع مثبت
بود به خصوص آنكه صادقانه به مردم
اعلام شد خانم زهرا كاظمی بر اثر
ضربه مغزی فوت كرده است. اكنون بر
عهده قوه قضائيه است كه ضارب يا
ضاربان را شناسايی و علنی
محاكمه كند تا بعد از اين هيچ
قاضی و بازجويی به سلامت
متهمان در دورن زندانها بيتوجهی
نكند. به علاوه در زندانها امكان
ديدار با وكلايشان را داد تا از هر
ضرب و شتم احتمالی متهمان
جلوگيری شود. در هر حال همچنانكه
اقدام قاطع آقای خاتمی موجب
شد به قتلهای زنجيرهای
خاتمه داده شود، اميدواريم اين
گزارش و پيگيری آن تا حصول نتيجه
سبب شود هر نوع شكنجهای در
بازداشتگاهها نيز پايان يابد.
+ آيا با رسيدگی به چنين پروندههايی
ميتوان اميدوار بود كه با
نيروهای خودسر يا لباس شخصی
برخورد شود؟
* اين گروهها توسط كانونهای
قدرت غير مسئول سازماندهی و
هدايت ميشوند. به همين دليل به
محاكمه آنان خوشبين نيستم زيرا فكر
ميكنم همان كانونها مانع
مجازات آنان خواهند شد. روش اين
گروهها كه بدعت خطرناكی
محسوب شود، افكار و شيوههای
خوارج را تداعی ميكند، و آثار
سوء فراوانی در جامعه داشته و
دارد كه در آينده ابعاد آن روشنتر
خواهد شد. در هر حال لازم است هر چه
سريعتر به اين شيوهها چه خودسر
باشد، چه سازمان يافته، پايان داده
شود، چرا كه نتيجه قهری "نصر
بالرعب"، "نصر بالجور"
خواهد بود كه امام علی (ع) آن را
برای حكومت خود ننگ ميدانست.
+ آيا در دهه اول انقلاب هيچ
برخوردی با متخلفان صورت ميگرفت.
* بله ولی در حدی معقول، مثلاً
از ارسال روزنامه رسالت به جبهههای
جنگ، به دستور امام جلوگيری شد.
همين، نه اينكه ارگان حزب اكثريت با
بيش از 120 نماينده توقيف شود، بعد هم
مردمسالاری را تبليغ كنيم!
|