اخبار

پيك

                       

 

گفت ‌وگوی مصطفی تاج زاده بمناسبت سالگرد انقلاب مشروطه

كانون اصلی مشكلات
كشور بايد انتقاد شود!ا

 

قتل‌‏های زنجيره‌‏ای، حمله به اتوبوس جهانگردان خارجی، خلع يد سياسی و بدعت‌‏های شورای نگهبان، محاكمات جناحی ، سلطه اقليت 15 درصدی بربيش از 70 درصد پست‌‏ها و اختيارات و احضار و بازداشت و محاكمه فله‌ای  دانشجويان، روزنامه نگاران، فعالان سياسی، وكلا، نويسندگان، حقوقدانان در جامعه مشكل ايجاد مي‌‏كنند نه رقابت احزاب.

 

* بهتر است اين چند موضوع به رفراندوم گذاشته شود: 1-  دو لايحه رئيس جمهور،2- تعيين منشأ برنامه‌‏ريزی سياست خارجی،3- حيطه و گستره كسب دانش هسته‌‏ای 4- آزادی احزاب و مطبوعات.

*آنها كه نگران تكرار مشروطه اند، فراموش كرده اند كه سركوب آزاديخواهان و فرمايشی شدن انتخابات باعث شكست آن و بيرون آمد ديكتاتوری رضاخان از درون اين شكست شد.

*از آقای جنتی بخواهيد تا مسئولين دفاتر نظارتی شورای نگهبان در سراسر كشور را اعلام كند تا ببينيد چه تعداد آنها عضو موتلفه اسلامی و حزب الله اند. (تشكيلاتی كه رهبری معنوی آن با آيت الله جنتی است)

*آنها كه مدعی اند تبليغات عليه نماز جمعه باعث استقبال كم مردم از اين نمازها شده، كافی است فهرست امام جمعه ها و خطبای اين نماز ها در زمان امام، كه مردم به آنها علاقمند بودند را با اكنون مقايسه كنند تا پی به حقيقت ببرند.

 

سيد مصطفی تاج زاده در آستانه سالگرد انقلاب مشروطه در گفت و گوی تفصيلی با ايلنا به تشريح وضعيت كنونی كشور پرداخت.

+آقای تاج زاده در ‌‏آستانه برگزاری سالگرد انقلاب مشروطه بعضی از گروه‌‏های سياسی با مشابه سازي‌‏های تاريخی تلويحاً اصلاح طلبان را به تلاش برای تضعيف دين و روحانيت محكوم مي‌‏كنند و نگران تكرار مشروطه‌‏اند( اشاره به اظهارات مكرر آيت الله مهدوی كنی و علی اكبر ناطق نوری)، چه ضمانتی است كه انقلاب ما به سرنوشت آن دچار نشود؟

* يقيناً مشروطه به علت تضمين انتخابات آزاد و رعايت حقوق شهروندان منحرف نشد، بلكه اتفاقاً عكس هر دو مسأله فوق يعنی فرمايشی شدن انتخابات و نيز سركوب آزادي‌‏خواهان و خدشه به حقوق شهروندان باعث شد از دل مشروطه،
ديكتاتوری سياه رضاخانی بيرون آيد. متأسفانه عده‌‏ای با تحليل غلط از مشروطه، برای اينكه شيخ فضل الله اعدام نشود لازم مي‌‏بينيد شخصيتی مثل دكتر آقاجری اعدام شود، غافل از اينكه پيروزی جمهوری اسلامی دراين است كه اعدام را از برنامه‌‏ گروه‌‏های سياسی و همه كسانی كه حاضرند در چهارچوب قانون به فعاليت بپردازند حذف كند، نه اينكه جای يك روحانی، يك دانشگاه اعدام شود.

+ اخيراً آقای باهنر پيشنهاد برگزاری رفراندوم درباره دانش هسته‌‏ای صلح آميز را ارائه كرده است. نظر شما در اين زمينه چيست؟

* رفراندوم و همه پرسی يك فرصت برای جمهوری اسلامی است و به همين دليل در قانون اساسی ما پيش بينی شده است.
در بسياری از كشورهای مردمسالار جهان برای تصميم‌‏گيری درباره مسائل مهم به آرای عمومی مراجعه مي‌‏كنند و اين سنت پسنديده‌‏ای است كه تكليف مسائل اساسی كشور را مشخص مي‌‏كند. قبلاً نيز آقای هاشمی درباره مذاكره با آمريكا پيشنهاد رفراندوم داده بود. من فكر مي‌‏كنم می توان چند مسأله مهم از جمله
دو لايحه رئيس جمهور، منشأ برنامه‌‏ريزی سياست خارجی، حيطه و گستره كسب دانش هسته‌‏ای و آزادی احزاب و مطبوعات به همه پرسی گذاشت و بر اساس رأی اكثريت ملت عمل كرد.

+آيا اختلاف احزاب برای كشور نگران كننده است؟

* در همه مردمسالاري‌‏های جهان احزاب با يكديگر اختلاف ديدگاه دارند و برای حل مشكلات و پيشرفت كشور و بهبود اوضاع مردم راه‌‏های متفاوت ارائه مي‌‏كنند و دائم در رقابت با يكديگر به سر مي‌‏برند، اما ثبات و نظم سياسی اين جوامع، قابل قياس با كشورهای تك حزبی و تك صدايی نيست، پس رقابت احزاب معضل نيست. در دهه اول انقلاب و حتی در شرايط جنگ نيز ما دارای احزاب و جريان‌‏های گوناگون سياسی بوديم كه در انتخابات به رقابت گسترده با هم مي‌‏پرداختند. امام(ره) نه تنها اين مسأله را نفی نكرد بلكه با موافقت ايشان جامعه روحانيت مبارز تهران به دو تشكيلات تقسيم شد، زيرا رهبر فقيد انقلاب توجه داشت كه مردمسالاری، ضد تك حزبی و تك صدايی است. با وجود اين امام(ره) همه را از نزاع و تفرقه برحذر مي‌‏داشت. ضمن آنكه با مخاطب قرار دادن مردم امكان تفرقه‌‏انگيزی را از احزاب سلب مي‌‏كرد. مهم‌‏تر آنكه در آن دوره قتل‌‏های زنجيره‌‏ای، حمله به اتوبوس جهانگردان خارجی، خلع يد سياسی و بدعت‌‏های شورای نگهبان، محاكمات جناحی و ... وجود نداشت، اقليت 15 درصدی بيش از 70 درصد پست‌‏ها و اختيارات را در دست نداشت و دانشجويان، روزنامه نگاران، فعالان سياسی، وكلا، نويسندگان، حقوقدانان و ... به صورت فله‌‏ای احضار و بعضاً بازداشت و محاكمه نمي‌‏شدند. اين روش‌‏ها در جامعه مشكل ايجاد مي‌‏كنند نه رقابت احزاب.

+ با تحليل جنابعالی اگر در سياست‌‏های كلان كشور تغيير داده نشود، به نظر شما چه اتفاقی مي‌‏افتد؟

* به دليل مطالبات فراوان مردم و نيز آگاهی بالای آنان چاره‌‏ای جز پاسخگويی به خواست‌‏های آنان نداريم. اگر داوطلبانه رفتار خود را تغيير ندهيم، به احتمال بسيار زياد مجبور خواهيم شد در آينده به تغيير ساختار تن دهيم.

+در شرايط كنونی شما با انتقاد از خاتمی مخالفيد؟

* هيچ اصلاح طلبی از نقد اين جبهه و پرچمدارش نبايد ناراحت شود، زيرا شخص يا حزبی كه در زمان خود به طور كامل نقد شود، نگران آينده نخواهد بود. گذشت زمان عمدتاً ديكتاتورهايی را نقد مي‌‏كند كه در دوره زمامداری مانع انتقاد كردن از عملكرد خود شده‌‏اند. آقای خاتمی كسی نيست كه انتقاد يا مخالفت با خود را دشمنی با پيغمبر بخواند. بنابر اين نه اكنون و نه در آينده دغدغه چندانی ندارد كه چند مقاله بتواند وجهه وی را تخريب كند.
البته بايد اضافه كنم هر شخصی كه رئيس جمهور را نقد كند، اما به
كانون اصلی مشكلات كشور اشاره نكند، انتقاداتش نزد مردم چندان مسموع نخواهد بود، به خصوص اگر خود را دوم خردادی بخواند.

+ عده‌‏ای معتقدند برخی اصلاح طلبان درصدد تضعيف جايگاه رهبری برآمده و با نامه نگاری سعی مي‌‏كنند جايگاه ايشان را تضعيف كرده و حتی مشروعيت الهی ولی فقيه را هم زير سوال ببرند؟

* ولی فقيه و بسيار بالاتر از او، امام معصوم هم نمي‌‏تواند بدون رضايت و حمايت مردم حكومت تشكيل دهد و آن را اداره كند، بنابر اين، مسأله اصلی در مديريت كشور
مشروعيت الهی رهبری نيست كه جای بحث آن در حوزه‌‏های علميه و دانشگاه‌‏هاست. بلكه مسأله رضايت و رأی مردم است كه يك نظام مردمسالار بايد در هر حال آن را پاس دارد. مشروعيت رهبری چه الهی باشد، چه تاريخی، چه نژادی و چه طبقاتی، مادام از رأی و رضايت مردم برخوردار است، قانونی است.
اين نامه‌‏ها حق شهروندان است و نشان دهنده امنيت و آزادی نسبی فعالان سياسی در جمهوری اسلامی است. انتقادهای به حق و صريح دلگرمی مردم را در پی دارد كه عده‌‏ای به رغم مخاطرات احتمالی آشكارا مشكلات واقعی كشور و احياناً راه حل آنها را ارائه مي‌‏كنند، ضمن آنكه اين نامه‌‏های نوعاً برای اصلاح امور و تقويت پايه‌‏های جمهوری اسلامی نوشته مي‌‏شود و توجه به مفاد آن مي‌‏تواند جايگاه رهبری را تثبيت مي‌‏كند.
ببينيد! اگر معلوم شود جمهوری اسلامی قادر است آزادانه به خود ترميمی بپردازد و نقائص و كاستي‌‏ها را برطرف كند، در آن صورت رهبری افتخار خواهد كرد كه در رأس چنين نظامی است. اما اگر ديدگاه محافظه‌‏كاران را ملاك بگيريم، هيچ اصلاحی در جامعه و حكومت صورت نخواهد گرفت و اين مسأله نارضايتی و ناآرامي‌‏های اجتماعی و سياسی را به دنبال خواهد داشت. ما بايد از سرنوشت پيشين عبرت بگيريم و مبانی نظام را به قدری ضعيف نكنيم كه عده‌‏ای تصور كنند دموكراسی طلبی و آزادی خواهی پايه‌‏های آن را به لرزه مي‌‏افكند.
كسانی كه هيچ انتقادی را به رهبری و نهادهای زير نظر وی برنمي‌‏تابند، به آن جايگاه خدمت نمي‌‏كنند.

+ نظر شما درباره دفاتر نظارتی شورای نگهبان چيست؟

* در تمام كشورهای مردمسالار نظارت بر انتخابات توسط مرجعی بي‌‏طرف صورت مي‌‏گيرد يا نظام تركيبی از اعضای احزاب و جريان‌‏های سياسی گوناگون هستند تا تخلف و تقلب پيش نيايد.
در ايران، به خصوص پس از رحلت امام(ره)، نظارت به طور مطلق در اختيار يك جناح سياسی قرار گرفته است و اخيراً آن را پنهان نيز نمي‌‏كنند. اين جناح كه خود را عين اسلام و انقلاب و نظام مي‌‏خواند و رقيب خود را خارج از آنها مي‌‏نامد، قربت الی الله صلاحيت نامزدهای منتقدان خود را رد و عنداللزوم انتخابات حوزه‌‏هايی را كه رقيبانشان در آنها اكثريت آراء را بدست مي‌‏آورند، باطل مي‌‏كند.
كافی است آقای جنتی اسامی مسئولان دفاتر نظارتی شورای نگهبان را در سراسر كشور منتشر كند تا معلوم شود چند نفر آنان عضو
جمعيت مؤتلفه يا انصار حزب الله هستند و چند ناظر مستقل يا اصلاح طلب در اين مجموعه ديده مي‌‏شود.

+ تحليل شما درباره استعفای وزير علوم و تحقيقات چيست؟

* دكتر معين دلايل استعفای خود را در نامه‌‏ای به رئيس جمهور اعلام كرده است. آنچه من شنيدم يكی رد غير منطقی لايحه اصلاح ساختار اين وزارتخانه در شورای نگهبان است و ديگری برخوردهای غلط با دانشجويان و دانشگاهيان و نيز دخالت نهادهای غير مسئول در امور دانشگاه‌‏هاست.
با اين حساب، وی دليلی نمي‌‏بيند وزير بماند. ضمن آنكه هر سه مسأله برای جايگزين احتمالی وی نيز مطرح است. در هر حال وقتی متن استعفای وی منتشر شود، خيلی چيزها روشن خواهد شد.

+ متاسفانه از برخی تريبونهای رسمی مانند نماز جمعه مطالبی در مخالفت با دولت گفته مي‌‏شود كه در مواردی ديده شده حتی دولت نسبت به اين مسائل اعتراض كرده است، آيا اين چندگانگي‌‏ها موجب عدم استقبال قشرهايی از مردم به ويژه جوانان از نمازهای جمعه، تبليغات سوء عليه آن است؟

* من چنين تصوری ندارم. زيرا اگر چنين بود بايد از همان ابتدا قشرهای وسيعی از مردم در نمازهای جمعه شركت نمي‌‏كردند، چون از روز اول تبليغات سوء عليه نمازهای جمعه وجود داشت و چه بسا در ابتدای انقلاب شديدتر نيز بود. واقعيت اين است كه يكی از مهمترين ملاك‌‏های نصب امام جمعه توسط امام محبوبيت آنان در شهرها و استان‌‏های خود بود. به منصوبان امام نگاه كنيد، آقای طالقانی و سپس آقای منتظری در تهران، آقايان شيرازی، قاضی، دستغيب، مدنی، اشرفی، طاهری، صدوقی و سپس خاتمی در مشهد، تبريز، شيراز، همدان، كرمانشاه، اصفهان و يزد. آيا چهره‌‏هايی محبوب‌‏تر از اين بزرگواران در اين استان‌‏ها وجود داشت؟ اكنون خوب است
به فهرست ائمه جمعه نگاه كنيد. تفاوت را خواهيد ديد. اين حقيقت درباره سخنرانان قبل از خطبه‌‏ها، شعارها، تجمعات بعد از نماز جمعه و ... نيز صادق است. با كمال تأسف بايد بگويم اقليت پانزده درصدی تلاش مي‌‏كند اين مجموعه را در انحصار خود بگيرد. معلوم است كه در چنين حالتی چند درصد جوانان در نمازهای جمعه شركت مي‌‏كند.

+ گزارش هيأت رئيس جمهور را درباره مرگ زهرا كاظمی چگونه ارزيابی مي‌‏كنيد؟

* از دستور به موقع رئيس جمهور خشنودم و از اطلاع رسانی غلط اوليه در اين زمينه متأسفم. با وجود اين گزارش هيأت مذكور در مجموع مثبت بود به خصوص آنكه صادقانه به مردم اعلام شد خانم زهرا كاظمی بر اثر ضربه مغزی فوت كرده است. اكنون بر عهده قوه قضائيه است كه ضارب يا ضاربان را شناسايی و علنی محاكمه كند تا بعد از اين هيچ قاضی و بازجويی به سلامت متهمان در دورن زندان‌‏ها بي‌‏توجهی نكند. به علاوه در زندان‌‏ها امكان ديدار با وكلايشان را داد تا از هر ضرب و شتم احتمالی متهمان جلوگيری شود. در هر حال همچنانكه اقدام قاطع آقای خاتمی موجب شد به قتل‌‏های زنجيره‌‏ای خاتمه داده شود، اميدواريم اين گزارش و پيگيری آن تا حصول نتيجه سبب شود هر نوع شكنجه‌‏ای در بازداشتگاه‌‏ها نيز پايان يابد.

+ آيا با رسيدگی به چنين پرونده‌‏هايی مي‌‏توان اميدوار بود كه با نيروهای خودسر يا لباس شخصی برخورد شود؟

* اين گروه‌‏ها توسط كانون‌‏های قدرت غير مسئول سازماندهی و هدايت مي‌‏شوند. به همين دليل به محاكمه آنان خوشبين نيستم زيرا فكر مي‌‏كنم همان كانون‌‏ها مانع مجازات آنان خواهند شد. روش اين گروه‌‏ها كه بدعت خطرناكی محسوب شود، افكار و شيوه‌‏های خوارج را تداعی مي‌‏كند، و آثار سوء فراوانی در جامعه داشته و دارد كه در آينده ابعاد آن روشن‌‏تر خواهد شد. در هر حال لازم است هر چه سريعتر به اين شيوه‌‏ها چه خودسر باشد، چه سازمان يافته، پايان داده شود، چرا كه نتيجه قهری "نصر بالرعب"، "نصر بالجور" خواهد بود كه امام علی (ع) آن را برای حكومت خود ننگ مي‌‏دانست.

+ آيا در دهه اول انقلاب هيچ برخوردی با متخلفان صورت مي‌‏گرفت.

* بله ولی در حدی معقول، مثلاً از ارسال روزنامه رسالت به جبهه‌‏های جنگ، به دستور امام جلوگيری شد. همين، نه اينكه ارگان حزب اكثريت با بيش از 120 نماينده توقيف شود، بعد هم مردمسالاری را تبليغ كنيم!

 
 
                   بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی